۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » مشاهیر و نخبگان
  • شناسه : 669
  • ۲۲ جوزا ۱۳۹۶ - ۸:۲۵
  • 86 بازدید
محمدعمر
راد مرد اندیشه

راد مرد اندیشه

(داکتر شهید محمدعمر) چهار دهه قبل از امروز تحریک اسلامی افغانستان به همت وپایمردی عده‌ی از بهترین فرزندان ملت ما متجلی شد، آن‌ها پیام آورانی بزرگی بودند که برای ملت ظلمت زده ما پیام «نور» و «رهایی» آوردند و داکتر محمدعمر شهید نیز درجمع این آموزگاران «نور» و «رهایی» شامل بود. شهید داکتر محمدعمر فرزند […]

(داکتر شهید محمدعمر)

چهار دهه قبل از امروز تحریک اسلامی افغانستان به همت وپایمردی عده‌ی از بهترین فرزندان ملت ما متجلی شد، آن‌ها پیام آورانی بزرگی بودند که برای ملت ظلمت زده ما پیام «نور» و «رهایی» آوردند و داکتر محمدعمر شهید نیز درجمع این آموزگاران «نور» و «رهایی» شامل بود.

شهید داکتر محمدعمر فرزند دوم وکیل عبدالقدوس، در بهار سال ۱٣٣٠ خورشدی، در دهکدۀ کشم ولایت بدخشان زاده شد. دوران کودکی را  درآغوش پر برکت مرد پرور فامیل متعهدش بسر برده و درس اخلاق وسجایای نیک انسانی را درآن مهد شرف و ایمان آموخت، قبل از آنکه پا به آستان مکتب بگذارد، درپای تدریس دانشمندان قریه اش زانو زده وعلوم ابتدائی معارف اسلامی را در حلقات درسی آن‌ها فرا گرفت.

در ۷ سالگی به مکتب محلی  رفت و در سال ۱٣۴٠خورشیدی، پس از پایان سال سوم ابتدایی به مکتب ابتدایی میر فضل‌الله انتقال یافت. در سال ۱٣۴٣، به عنوان شاگرد اول نمرۀ عمومی مکتب ابتدایی را به پایان رسانید و پس از گذرانیدن امتحان کانکور، در مکتب متوسطۀ «پشتون‌یار کشم» در شهر فیض‌آباد به تحصیل پرداخت. در سال ۱٣۴۶‌، از آن‌جا فارغ‌التحصیل شد و در بهار سال ۱٣۴٧ به دارالمعلمین کابل راه یافت. پس از پایان تحصیل از دارالمعلمین کابل، در سال ۱٣۵٠ شامل دانشکده طب دانشگاه کابل شد.  زمانی که هنوز در دارالمعلمین مشغول فراگیری علوم بود، نظر به گرایشات اسلامی که داشت با جمعی از دانشجویان مسلمان آشنا شد و در نهایت با ۱۱ نفر دیگر، «نهضت جوانان مسلمان افغانستان» را در ١۴ حمل ١٣۴٨ بنیان نهاد. او عضو شورای اجرائی این نهضت شد و مسئولیت آن را بر عهده گرفت و به اثر تلاش‌های پیگیر و بی امان قافله سالاران نهضت اسلامی و دیگر مجاهدان وارسته تحریک اسلامی بناهای پوشالی احزاب غیراسلامی افغانستان را درهم شکست ومردم مسلمان افغانستان اعم از پیر و جوان فوج، فوج ودسته، دسته به صفوف بهم فشرده آن پیوستند.

لوای سبز رنگ نهضت اسلامی در تمامی ارگان های فکری وتعلیمی کابل و ولایات کشور برافراشته شد، چنانچه درانتخابات سال ۱۳۵۴ شورای اتحادیه محصلان، اکثریت قاطع آراء شهید انجنیر حبیب الرحمن به صفت رئیس شورای این اتحادیه منتخب گردید.

قصرنشینان کرملین از سال‌ها  قبل برای به زنجیر کشیدن ملت مسلمان وآزاده ما آرزو های شومی به دل داشتند، وبا اوج گیری نهضت اسلامی افغانستان تمامی این آرزو های شان نقش برآب شده بود، مصمم شدند تا براه انداختن کودتای داود خان را بر اریکه قدرت سیاسی نظام حاکمه افغانستان بنشانند.

با به قدرت رسیدن داود خان، شورای اجرائی نهضت که ازتمامی پلان ها وبرنامه های ناجوانمردانۀ مزدوران روس آگاهی داشت فیصله به عمل آورد تا تعدادی از بزرگان نهضت به خاطر مقابله با دستگاه ستم و سرنگونی آن به بسیج ودعوت نیروهای نظامی وارد وهمت گمارند، به تأسی از ین فیصله جمعی از پیشوایان نهظت مصروف براه انداختن قیام‌های نظامی و انسجام صاحب منصبان اردو شدند که مجاهد قهرمان داکتر عمر شهید نیز در آن جمع شامل بود. داکتر شهید محمدعمر، از استعداد خارق‌العاده برخوردار بود، چنان‌که گفته می‌شود، زمانی که هنوز محصل سال دهم مکتب بود، در یک مناظره طاهر بدخشی را که گرایشات مارکسیستی داشت، سخت شکست داد و بدخشی عجزش را در برابر جمعی کثیری از شاگردان دارالمعلمین اعتراف کرد.

در سال‌های ۱۳۵۲ و ۱۳۵۳ کودتاها و شورشگری‌های علیه نظام جمهوری محمد داود خان، به توطئه پاکستان به‌راه افتاد که در نتیجه چند نفر از رهبران نهضت اسلامی (اخوانی‌ها) در زندان دهمزنگ زندانی شدند که در رأس آنان انجنیر حبیب‌الرحمن قرار داشت. به دنبال آن، شورش مسلحانه‌ای دیگر توسط اخوانی‌ها در بدخشان رُخ داد که منجر به شکست آنان شد و جمع کثیری از آنان به زندان افتاد که در آن میان، یک تن هم داکتر محمدعمر بود.

سر انجام، داکتر محمدعمر، پس از دو سال و نیم، کوته قلفی در سلول‌های تاریک و نم‌ناک دهمزنگ راهی محکمه نظامی گردید و در ۲۳ جوزا یا اول سرطان سال ۱٣۵۶ خورشیدی، طبق حکم و تصمیم محکمه نظامی دولت افغانستان، به اتهام اجرایی طرح براندازی نظام جمهوری افغانستان، در زندان پل چرخی اعدام شد.

از جمله آثار موجود داکتر شهید محمدعمر که از دست برد در امان مانده را نام برد عبارتند از:

  1. رسالۀ «قضا و قدر»
  2. رسالۀ «به‌ سوی صفوف فشرده و متحد اسلامی»
  3. به‌شما ای فرزندان میهن
  4. اضرار موالات باکفار
  5. تفسیری بر آیه و لقد ذرأ نا لجهنم کثیراً من الجن و الإنس[۱]

[۱] . دانش‌نامه‌ی آریانا، مهدیزاده کابلی و سایت شهید توانا .

برچسب ها