۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » افغانستان » مصاحبه
  • شناسه : 2442
  • ۲۸ عقرب ۱۴۰۲ - ۱۷:۵۷
  • 112 بازدید
یاد از پروفیسور شاه علی اکبر 1
یادی از دانشمندِ که گُم نام زیست

یادی از دانشمندِ که گُم نام زیست

(بخش اول مصاحبه‌ی سید جعفر عادلی حسینی با رادیو کتاب مقیم لندن) بسم‌الله الرحمن الرحیم با تقدیر و تشکر از رادیو کتاب که این فرصت را ایجاد نمود و من صحبت خود را آغاز می‏کنم با روایتی از پیامبراسلام صلی‌الله علیه و آله وسلم. عن رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله وسلم: «احب الناس الی الله […]

(بخش اول مصاحبه‌ی سید جعفر عادلی حسینی با رادیو کتاب مقیم لندن)

بسم‌الله الرحمن الرحیم

با تقدیر و تشکر از رادیو کتاب که این فرصت را ایجاد نمود و من صحبت خود را آغاز می‏کنم با روایتی از پیامبراسلام صلی‌الله علیه و آله وسلم.

عن رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله وسلم: «احب الناس الی الله انفعهم للناس»، در این روایت پامیر اسلام صلی‌الله علیه و آله وسلم می‌فرماید؛ بهترين مردم آن‌هايى هستند كه نفعش بحال مردم باشد. از این فرمایشات نورانی استفاده مى‏شود كه انسان هميشه با اندیشمندان و آن‌هايي‌كه نفعش بحال مردم است همنشين گردد. با ذکر این روایت، ابتدا درود می‌فرستم به روان دانشمندانِ که در صد سال اخیر افغانستان مصدر خدمات فراوانی دینی، علمی، سیاسی و اجتماعی قرار گرفتند و از جمله: مرحوم آیت‌الله العظمی میرعلی احمد حجت که با سیاست نرمش اهل تشیع را درست به پیراون مذهب حنفی افغانستان معرفی نمودند، آیت‌الله العظمی شهید سید محمد سرور واعظ به عنوان افتخار جهان اسلام که آثارش منبع بالاترین پله‌های درجات علمی در حوزه‌های دینی تشیع است.

علامه شهید سید اسماعیل بلخی، استاد میرعلی اصغر شعاع، آیات عظام: شیخ محمد امین افشار، شیخ عزیزالله غزنوی، حاج آخند کوه بیرونی، رئیس یکاولنگی، محقق کابلی، بحرالعلوم مزاری، نوراحمد تقدسی و از شخصیت های ملی حاجی نادر وکیل شجاع و دیگر بزرگان که هرکدام مصدر خدمات فراوان در جامعه قرار گرفتند.

و یکی از آن بزرگان در نیم قرن اخیر، پروفیسور شاه‌علی اکبر شهرستانی، از چهره‌های صاحب نام اکادمیک، محقق و نویسنده برجسته‌ی افغانستان که بیش از هفتاد سال فعالیت‏های علمی و پژوهشی نمود و از پیشگامان تحقیق علمی در حوزه‌ی تاریخ و ادبیات کشور بود و بیش از ۱۳۰ اثر و همچنین دهه‌ها مقاله‏ى پژوهشی در عرصه‌ی تاریخ و ادب به‌شمول یادداشت‌های سیاسی از خود به یادگار ماند و پس از عمری خدمت در توسعه‏ى فرهنگی سرانجام 14عقرب ۱۴۰۲ خورشیدی، برابر با 5 نوامبر ۲۰۲۳ میلادی در سن ۹۴ سالگی در بیمارستان لندن بریتانیا و در عالم غربت، دور از میهن و بستگانش دار فانی را وداع گفت. من درگذشت این دانشمندِ که گُم نام زیست به تمام منسوبین، بستگان، دوستان، علاقمندان و جامعه‌ی علمی افغانستان تسلیت می‌گویم.

آنچه که من حدود بیست سال قبل در چاپ اول کتاب کوثرالنبی در باره‌ی پروفيسور شاه‌على ­اكبر شهرستانى نویشتم:

شاه‌علی اکبر شهرستانی در سال ۱۳۰۸ خورشیدی در قریه‌ی باغ شهرستان از توابع ولسوالی میرامور، ولایت دایکندی متولد شد. دوره مکتبش را در کابل، مکتب نظامی سپری نمود و بعد در رشته‌ی ادبیات و فلسفه از دانشگاه کابل فارغ شد و دکترایش را در رشته‌های فلسفه و جامعه‌شناسی از دانشگاه سوربن فرانسه به دست آورد و مدتی در دیپارتمنت آنجا استاد بود و به زبان فرانسوی بنام مقایسه نحو و شباهت آن با زبان فارسی درس گفت و کتاب نوشت.

پروفیسور شهرستانی دهه‌های ۱۳۴۰ تا ۱۳60 خورشیدی در دانشگاه کابل تدریس کرد و به زبان‌های فارسی، پشتو، عربی، فرانسوی و انگلیسی مسلط بود، وی مدتی آمریت دیپارتمنت زبان و ادبیات فرانسوی و از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۶ خورشیدی ریاست دانشکده ادبیات دانشگاه کابل را عهده‌دار بود. رتبه‌ی علمی و دانشگاهی شهرستانی در دانشگاه کابل «پوهاند» بود که بلندترین رتبه‌ی دانشگاهی در افغانستان بوده و هست. وی در سال ۱۳۶۶ خورشیدی به حیث سناتور انتخاب شد و در هشتاد و سوّمين كنفرانس بين‌الپارلمانى در نيكو زياى قِبرس به حيث رئيس هيأت افغانى اشتراك نمود و در سال 1371 خورشیدی(1992 ميلادى) عازم دهلى و بعداً اسپانيا شد.

شهرستانی مدتی مدیر مسئول «مجله ادب» بود که از سوی دانشکده ادبیات دانشگاه کابل منتشر می‌شد. از شهرستانی ده‌ها مقاله علمی در حوزه‌های ادبیات، تاریخ، فرهنگ، مردم‌شناسی و فرهنگ‌نگاری یا لغت‌نویسی در مجله‌های علمی و پژوهشی آن زمان افغانستان منتشر شد و بیش از 130 اثر از خود به یادگار گذاشت که می‌توان از جمله آثار وی نام برد: «تأثیر ادب دری بر ادبیات فرانسه»، «هَجو در ادبیات زبان دری»، «چگونه ترجمه باید کرد؟»، «تاریخ هزاره (دو جلد)»، «قاموس لهجه دری هزاره‌گی»، «یادداشت‌ها» (مجموعه مقالات)، «تاریخ مالیه دولت در چهل سال»، «سرچشمه‏هاى شرقى»، «حكايت‏هاى لافونتِن»، لغتنامه‏ى لهجه‏ى هزاره‏گى، و ديگرمقالات علمى وتحقيقى، و همچنین مهم‏ترين محصول فكرى شاه‌على اكبرشهرستانى متن قانون اساسى جمهورى افغانستان كه در سال 1367 خورشیدی به تصويب مجالس «لوى جرگه» و «ولوسى جرگه» رسيد.

در پاسخ با این سئوال که راز موفقیت شهرستانی چه بود؟

پروفیسور شهرستانی که از شکست‌ها گذشت و به موفقیت رسید، سعدی قصه‌ی آدم‌هایی که به موفقیت می‌رسند در کتاب گلستان خود داستان نصیحت حکیمی را این گونه تعریف می‌کند:

وقتی افتاد فتنه‌ای در شام / هر کس از گوشه‌ای فرا رفتند

روستازادگان دانشمند / به وزیری پادشا رفتند

پسران وزیر ناقص عقل / به گدایی به روستا رفتند

ميراث پدر خواهي علم پدر آموز / کاين مال پدر خرج توان کرد به يک روز

در رابطه با موفقیت پروفیسور شهرستانی و ندانستن قدر او و امثالش در جامعه‌ای نا بسامان افغانستان دو نکته را یاد آوری می‌کنم:

  1. ما باید از صبر، پشتکار و شجاعت دانشمندان بیاموزیم و داستان زندگی آنان را مرور کنیم و بدانیم که رمز موفقیت آن‌ها چه بوده؟

به نظر من رمز موفقیت آن‌ها دو چیز شده می‌تواند؛ یکی این‌که به سختی درس خواندند و دیگر این‌که در مقابل شکست‌ها تسلیم نشدند و شکست‌های بسیاری را تجربه نمودند، از میان ده‌ها دانشمند این کشور، پروفیسور شهرستانی کسی بود که این دو رمز موفقیت را در زندگی خود تجربه نمود.

2. شهرستانی چنان آدم همت بلندی بود، زمانی که در کابل تحصیل می‌نمود، در افغانستان فصل زمستان مکتب‌ها تعطیل می‌شود، شهرستانی ماه جدی‌را در میان انبوه از برف، با پای پیاده به منطقه باغ از توابع ولسوالی میرامور ولایت دایکندی که در 460 کیلومتری غرب کابل قرار دارد، این مسیر طولانی را طی می‌کرد و در بهار با شروع سال تحصیلی، وی مجدداً همین مسیر را پیاده بر می‌گشت.

– شهرستانی چنان آدم صبور و مقاوم بود، او ظلم حکام، بی‌عدالتی‌ها، توهین و تحقیر و کم نمودن نمرات محصلین مناطق خاص را مشاهده می‌کند، در زمینه‏های فرهنگ و ادب و تاریخ هزاره شناسی روی می‌آورد و با خواندن اولین مقاله‌ی که در باره‌ی بی‌عدالتی و تبعیض نوشته بود، یک‌سال از تحصیل محروم می‌شود و بعد از ادامه تحصیل چند اثر و از جمله کتاب قاموس هزاره‌گی‌را نوشت، که در آن زمان دکتر اسدالله حبیب، نویسنده، پژوهشگر، داستان‌نویس، بیدل‌پژوه، استاد و رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه کابل بود و او در مقدمه‌ی کتاب «قاموس هزاره‌گی» می‌نویسد: «شهرستانی به خاموشی کار علمی و عملی‌را پیش برد.» شهرستانی در این کتاب تمام لغات در قاموس هزاره‌گی را ریشه یابی نمود و پروفیسورهای خارجی‌را نیز راهنمایی کرد و از جمله پروکلاوس فردیناند استاد دانشگاه آرهوس دانمارک را با امکانات شخصی خود به شهرستان همراهی و میزبانی کرد و این دانشمند دانمارکی از اولین کسانی بود که کتابش را بنام هزاره کلچر نوشت و او در این اثر خود از شهرستانی تشکری می‌کند.

در چین زمان و شرایطی پروفیسور شهرستانی با بی‌عدالتی مخصوصاً در زمان صدارت هاشم خان و سردار محمد داود خان مبارزه کرد که برخی دیگر مشغول خود زنی، ترور شخصیت و تخریب بزرگانِ جامعه‌ی شیعی بودند که با همراهی احزاب چپی عقده گشایی می‌نمودند و جزوه گُنبد سبز و یا سیدگرایی را منتشر کرد و هرچند درآخرین مقطع این افراد نزد آیت‌الله شهید واعظ رفت و گفت: «در اثر تحقیقات اساسی من دوباره اسلام را قبول دارم به صورت علمی و توبه کرد و در پایان عمر با بزرگان سادات روابط حسنه پیدا نمود و درس نهج البلاغ را می‌گفت و از اشتباهات گذشته‌ی شان پشیمان بودند، اما امروز از همان جنس به نام محقق نسب، محمد حسین فیاض و کسان دیگری وجود دارد که کارشان تخریب و ارزش ستیزی‌ست.