۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » مشاهیر و نخبگان
  • شناسه : 709
  • ۲۲ جوزا ۱۳۹۶ - ۹:۰۶
  • 127 بازدید
شیخ ناظر حسین شهرستانی
اولین شهید روحانی شهرستان

اولین شهید روحانی شهرستان

(علامه شهید شیخ ناظر حسین شهرستانی) یکی از علمای جیدکشور که به جرم روحانی بودن و نفوذ مردمی خویش، مورد شکنجه مارکسیست ها قرار گرفت و به شهادت و او با تبلیغ و بیان احکام به عنوان نماینده مراجع تقلید در جامعه مصدرخدمت به اسلام قرار گرفت توسط کمونیست‌ها زندانی و در اثرشکنجه های گوناگون […]

(علامه شهید شیخ ناظر حسین شهرستانی)

یکی از علمای جیدکشور که به جرم روحانی بودن و نفوذ مردمی خویش، مورد شکنجه مارکسیست ها قرار گرفت و به شهادت و او با تبلیغ و بیان احکام به عنوان نماینده مراجع تقلید در جامعه مصدرخدمت به اسلام قرار گرفت توسط کمونیست‌ها زندانی و در اثرشکنجه های گوناگون جام شهادت را نوشید، حجه الاسلام و المسلمین  علامه شهید شیخ ناظر حسین شهرستانی است.

علامه شهید شهرستانی که تدین و تقوایش زبان زد کسانی بود که با وی آشنایی داشت، در طول زندگی برای تبلیغ اسلام و آشنا نمودن مردم با مسایل شرعی و بیداری جامعه، تلاش نمود و سر ایجام با مایه گذاشتن جان و حیاتش به دیگران آموخت که متوجه باشید، اگر منادی راستین اسلام هستید و از مرگ سرخ(شهادت) گریزان نباشید که مبارزه با باطل و دفاع از حق علاوه بر تلاش، کوشش، تبلیغ و مبارزه نیاز به از خود گذری و ایثار دارد.

علامه شیخ ناظر حسین شهرستانی در ماه رمضان ۱۳۲۹ هجری قمری در خانواده مذهبی و مستضعف در قریه ورغمه  از ولسوالی شهرستان توابع ولایت ارزگان دیده به جهان گشود.

با فرا رسیدن زمان رفتن به سوی سواد آموزی، دنبال کسب علم شتافت و علی رغم مشکلات و سختی هایی که تحصیل دانش در آن سر زمین ستم زده در پی داشت موفق شد خویش را تا مراحل بالای علمی برساند.

در ایام تحصیل مشقت های ناشی از نبود مدرسه، جای مناسب، کتاب درسی، شرح و حواشی و … را مانند دیگر طلبه ها به جان خرید و با سختی ها ساخت و فشارهای روز گار را تحمل نمود تا توانست دانش را کسب نماید و باعث نجات عده ای از منجلاب جهل گردد و در حد امکان جامعه را با معارف اسلام و مسئولیت‌های اسلامی و انسانی شان آشنا نمایند.

شهید شهرستانی که روحانی هوشیار و با درایت بود، درست درک کرد که باید در این مقطع، روحانیت معظم سنگینی کارشان را تربیت طلاب روشن و با تقوا و آشنا ساختن جامعه را با دستورات اسلامی و بیدار ساختن آن‌ها قرار دهند و خود همین راه را برگزیده و تربیت طلاب را در پیش گرفت که توانست تحصیل کردن علوم اسلامی، با تقوا و بیدار را پرورش دهند و همین طور برای بیدارجامعه و آشنا ساختن شان با مسایل اسلامی به تبلیغ و منبر توسل جست که در این زمینه نیز موفق گردید گام های مثبتی را  بر دارند.

هرچند پرداختن به چنین برنامه ها در این برهه ای از زمان بر اثر عدم امکانات کار بسیار سخت و دشوار بود، اما در آن دوران با همه موانع و مشکلات کارمفید و موثر بود، زیرا در شرایط دشوار جامعه آن روز میزان سواد، امکانات بیداری وآگاهی دهنده وجود نداشت و راه های آشنایی جامعه با مسایل شرعی شان منحصر به تبیین علما و روحانیت بود.

علامه شهرستانی که روحانی با تقوا و مطرح آن منطقه بود، مایه علمی اش را با اخلاص در راه آگاهی جامعه به کار انداخته بود، در دل مردم راه یافته و به راستی دوستش داشتند، یکی از صفات شایسته وی این بود که مانند بعض افراد متنفذ تنگ نظر، هیچگاه در صدد نبود از نفوذ مردمی خود برای جلوگیری از رشد دیگران و  کسب نمودن شهرت و موقعیت اجتماعی استفاده نماید.

اهل تشیع افغانستان که نزدیک سی درصد جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند،  از نظر عقیده در مسایل شرعی مقلد یکی از مرجع تقلید و فقیه متخصص به مسایل اسلامی که دارای یک سری شرایط و خصوصیات در کشورهای اسلامی، مخصوصاً حوزه های علمیه نجف و قم  باشد هستند، آن مجتهد بر اساس اعتبار مردمی و حمایت علمای مطرح، شخصیت‌های علمی امین و متعهد را در مناطق شیعه نشین نماینده شان انتخاب می‌نمایند تا علاوه برمصرف وجوهات در تربیت طلاب علوم دینی و ساختن مدرسه و همچنین پاسخ گویی مسائل شرعی پیروان آن مرجع باشند. البته این برنامه اختصاص به شیعیان افغانستان ندارد، که در سایر کشورهای چون؛  ایران، لبنان، عراق، پاکستان، هندوستان، کویت، بحرین و … نیز بر همین روال عمل می‌کنند.

آقای شیخ ناظر حسین شهرستانی در زمان مرجعیت مرحوم آیت الله العظمی حکیم(ره) از سوی وی در سطح شهرستان وکیل بود، با رحلت آن بزرگوار، ایشان  نمانیده حضرت امام خمینی(ره) گردیده و بر اساس نظر معظم له که آن وقت در عراق تشریف داشت عمل می‌نمود.

ولی آنچه شایان توجه است این است که در زمان های حاکمیت محمد ظاهر شاه و محمد داود خان چندین بار آقای شهرستانی از سوی مسئولین دولتی همان ولایت احظار شد و به پرسش های آن‌ها پاسخ گفتند و از حقوق خویش و مردم آن منطقه دفاع منطقی نمودند.

روحانیت متعهد و روشنفکران متدین اهل تشیع افغانستان هرچند از سال ۱۳۲۵ شمسی با نظام شاهی که در آن زمن گروه‌های چپی و کمونیستی رو به رشد بودند، به مبارزه مخفی بر خواستند که طرح بر اندازی رژیم را که علامه شهید بلخی و یارانش ریخته بودند در سال ۱۳۲۹ خورشیدی دولت او را بیش از چهارده سال زندانی و دانشمند آگاه و  متعهد آقای سید علی اصغر شعاع در ۱۸/۴/۱۳۳۶ خورشیدی در زندان به شهادت رسید. لذا از سال ۱۳۴۸ و ۱۳۴۹ خورشیدی به بعد عده ای دیگر از روحانیت انقلابی و روشنفکران متعهد علیه گروه‌های چپی مخصوصاً کمونیست‌ها تشکیلاتی تر از گذشته و رعایت اصول مخفی کاری دست به کار شدند و بیشتر از اندیشه انقلابی شخصیت‌های جهان اسلام همانند؛ سیدقطب(ره) امام خمینی(ره) و دیگر بزرگان جهان اسلام الهام میگرفتند و کتاب‌های متعدد از جمعله حکومت اسلامی امام خمینی(ره) را پخش میکردند.

یکی از کسانی که بعد از در گذشت آیت الله العظمی حکیم(ره) بیشتر از همه از امام خمینی(ره) تبلیغ می‌نمود، شهید شهرستانی بود و این سبب شد که کمونیست‌های منطقه وی را نیز به عنوان یکی از افراد (خمینی ایسم) بشناسند.

با گذشت حدود هفت ماه از کودتای کمونیست‌ها در افغانستان یکی از روحانیون که جلو تر از دیگران توسط کمونیست‌ها دستگیر شد علامه شهرستانی بود که شبانگاه خانه اش را محاصره نمودند، از آنجایی که کمونیست‌ها نسبت به او و روحانیت داشتند خود شان را کنترل نتوانستند و به ضرب و شتم وی پرداختند و برای اینکه زن و بچه اش سرو صدا راه نیاندازند چهار نفر مسلح بالای سر آن‌ها ایستادند تا نفس آن‌ها را در سینه خفه دارند و سپس ۱۳ نفر دیگر با به محاصره قرار دادن آقای شهرستانی به بازرسی منزل شروع کردند که بعد از بازرسی منزل او را با خود به ولسوالی بردند و در آنجا پس از شکنجه های متعدد، آزادش می‌نمایند و به منزل باز میگردد. و هنوز ساعتی نگذشته بود و اشک از دیدگان فرزندان وی نخشکیده بود و تازه به خواندن دعاهایی که هر صبح می‌خواند شروع نموده بود که مجددا سراغش آمدند و او را به ولسوالی می‌برند و شادی بستگانش را به ماتم تبدیل می‌کنند.

علامه شهید شیخ ناظر حسین شهرستانی را بار دوم زیر شکنجه قرار دادند او درحالیکه زیر زبانش لااله الاالله و درود بر پیامبر اسلام(ص) و خاندان طاهرینش(ع) می فرستاد. در سن ۶۸ سالگی با دست شکسته و بدن زخمی تا نیمه شب در ولسوالی نیمه رمق می ماند و بعد از نیمه شب با دو ضربه برچه بر سینه تاقلبش را می شکافد و در ۴ میزان ۱۳۵۷ شربت شهادت می نوشد.

با گذشت حدود هفت ماه از این حادثه المناک، وقتیکه در ۲۴ حمل ۱۳۵۸ قیام مسلحانه علیه دولت کمونیستی آغاز ولسوالی و منطقه را از لوث وجود کمونیست‌ها پاک و جنازه علامه شهید شهرستانی را که کاملا سالم بود از ولسوالی را تصرف می‌نمایند، یک سرباز که خود از شکنجه گران بوده می‌گوید: من که مراقب جسد نیمه جان شهید شهرستانی بودم، نیمه شب از من آب طلبید، برایش یک گلاس آب حاضر نمودم ولی توان نوشیدن را نداشت و آب در گلویش فرو نرفت، سپس ازمن خواست که دست و پایش را جانب قبله دراز نمایم که این کار را انجام دادم تا جام شهادت را نوشیدند.[۱]

[۱] . مصاحبه اختصاصی با حجت الاسلام والمسلمین استاد واعظی شهرستانی و همچنین برگرفته از بخش زندانیان روحانیت تشیع افغانستان، صص ۱۴۷-۱۳۹، حسین شفائى .