۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » افغانستان
  • شناسه : 1105
  • ۲۶ سنبله ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۰
  • 90 بازدید
پاس داشت غدیر
پاس داشت غدیر؛ ارج گذاری به فرمان الهی و تداوم سنت و سیره نبوی

پاس داشت غدیر؛ ارج گذاری به فرمان الهی و تداوم سنت و سیره نبوی

همزمان با فرا رسیدن غدیر خُم در کابل جلسات متعددی برگزار، مناقب خوانان با اشعار و نیز سخنرانان پیرامون فضائل و مدح امام علی(ع)  سخن گفتند. محفل جشن غدیر خُم با حضور عاشقان و محبان اهل بیت(ع) مناقب خوانی و سخنرانی در شهرک سبز  کابل برگزار، حجت الاسلام والمسلمین سید جعفرعادلی«حسینی»، رئیس سازمان جهاد فرهنگی […]

همزمان با فرا رسیدن غدیر خُم در کابل جلسات متعددی برگزار، مناقب خوانان با اشعار و نیز سخنرانان پیرامون فضائل و مدح امام علی(ع)  سخن گفتند. محفل جشن غدیر خُم با حضور عاشقان و محبان اهل بیت(ع) مناقب خوانی و سخنرانی در شهرک سبز  کابل برگزار، حجت الاسلام والمسلمین سید جعفرعادلی«حسینی»، رئیس سازمان جهاد فرهنگی طی سخنانی، به اهمیت واقعه مهم تاریخی غدیر پرداختند که متن سخنرانی وی حضور خوانندگان گرامی تقدیم است.

 

جلال‌الدین محمد بلخی، مشهور به مولوی درمثنوی به همین مناسبت این چنین توضیح می دهد:

زین سبب پیغمبر با اجتهاد                      نام خود وآن علی مولا نهاد

گفت هر کاو را منم مولا ودوست          ابن عمّ من علی مولای اوست

کیست مولا آنکه آزادت کند                بند رقیت زپایت بر کند

چون به آزادی نبوت هادی است            مومنان را زانبیاء آزادی است

ای گروه مومنان شادی کنید                 همچو سرو سوسن آزادی کنید…

«غدیر» در زبان عربی به معنی گودال و «خم» نام محلی نزدیک منطقه «جُحفه» و در میان راه دو شهر بزرگ دنیای اسلام، مکه و مدینه قرار دارد که آن زمان، کاروانیان حج گذار در آنجا از هم جدا می‌شدند و به طرف دیار خود می‌رفتند.

در این منطقه پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله، در ۱۸ ذی‌الحجه سال ۱۰ هجری قمری (مطابق با ۲۸ حوت سال ۱۰ خورشیدی)، در بازگشت از آخرین حج خود همه مسلمانانی که در حج شرکت داشتند را در غدیر خم جمع کرد و فرمود: «مَن کُنتُ مَولاهُ فَهذا علیٌ مَولاه…»؛ یعنی هرکه من مولای اویم پس علی مولای اوست؛ وقوع این رُخ داد و بیان سخنان آن حضرت با تفاوت‌هایی در عبارات حدیث متواتر مورد قبول بین شیعه و سنی می‌باشد. اما در تفسیر حدیث غدیر خم در بین شیعه و سنی اختلاف وجود دارد.

عید غدیر روز ولایت دو امام است.

یکی امامت و ولایت اعظم نبیّ مکرم اسلام صلی الله علیه و آله که در اوج خود به منصی ظهور رسید؛ و دیگری امامت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام که به همه مردم اعلام شد. در حقیقت ما عید غدیر را به دو دلیل جشن می‌گیریم. یکی عالی‌ترین تجلی ولایت رسول‌الله صلی الله علیه و آله و دیگری فراگیرترین اعلام رسمی ولایت مولی الموحدین حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام.

در چنین روز و سرزمینی فرمان الهی به رسولش نازل می شود: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرین»(۱)، پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله هم فرمان خداوند را ابلاغ کرد: «مَن کُنتُ مَولاهُ فَهذا علیٌ مَولاه…» بنا بر این وقتی پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله امر خداوند متعال را به امت ابلاغ کرد: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً»(۲) در جهان امروز، زمینه و عطش فراوان برای فهم دقیق پیام غدیر و باز تعریف آن فراهم شده است.

حدیث غدیر توسط ۱۱۰ تن از صحابه مثل ابوبکر، عمر، عثمان، عمار یاسر، ام سلمه، ابوهریره، سلمان، زبیر، زیدبن ارقم، ابوذر، عباس بن عبدالمطلب، جابر عبدالله انصاری و ۸۳ تن از تابعین مثل سعید بن جبیر و عمربن عبدالعزیز نقل شده است. پس از تابعین نیز ۳۶۰ تن از محدثان، حدیث غدیررا در آثار خویش نقل نموده اند که سه تن از آنان صاحبان «صحاح سته» ( ششگانه ) هستند.
علمای شیعه همگی غدیر را حدیثی متواتر دانسته اند. مورخی مثل یعقوبی که اولین کتاب تاریخ عمومی را در جهان اسلام نوشته نیز واقعه غدیر را ذکر کرده است. همچنین مورخانی مثل محمد بن جریر طبری، ابن اثیر، سیوطی، شهرستانی، ابونعیم اصفهانی این واقعه را بیان کرده اند و حتی برخی از آنان کتاب های مستقل در باب غدیر تألیف کرده‌اند مثل «الولایه فی طرق حدیث الغدیر»  اثر محمد بن جریر طبری.
واقعه غدیر خم که در آخرین سال زندگی رسول گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله رُخ داد،  نشانه و رمزی است که پاس داشت از آن، ارج گذاری به فرمان الهی و تداوم سنت و سیره نبوی می انجامد.

آری؛ غدیر خم یک سرزمین نیست؛ چشمه‌ای است که تا پایان هستی می‌جوشد؛ کوثری است که فنا برنمی‌دارد؛ و افقی است بی‌کرانه و خورشیدی است عالم‌تاب.

پیام‌ غدیر به نسل امروز

اسلام دین کامل و جامع است و برنامه‌ای مدون برای اداره زندگی بشر در تمام عرصه‌های فردی و اجتماعی دارد و پیام غدیر به نسل امروز این است؛ سعادت و رستگاری جامعه انسانی تنها در گرو جاری شدن احکام الهی در تمامی زمینه های فردی و اجتماعی تحت زعامت و مدیریت انسان کامل و الهی می باشد.

امام علی علیه السلام الگوی عملی و پیشگام در اخوت و برادری، همبستگی امت اسلامی و خدمت رسانی به محرومین جامعه است، ایشان نه تنها با شعار، بلکه با عمل خویش همه را برای خدمت به محرومان دعوت کرده بود. یتیم نوازی امام علی زبانزد خاص و عام  در حقیقت غدیر کانون وحدت امت اسلامی و مظهر وحدت و برادری در دل خود دارد.

نکته جالب این‌که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله افزون بر خاطر نشان نمودن برادری خویش با حضرت علی علیه السلام در مناسبت‌‌های گوناگون و ویژه‌ای، مسلمانان را جمع می‌نمودند و میان آن‌ها پیمان برادری جاری می‌کردند، و در برابر دیده‌ همگان بین خویش و حضرت علی علیه السلام «عقد اُخوت» جاری می‌نمودند؛ مرحوم شیخ مفید در بیان رخدادهای دوازدهم ماه مبارک رمضان، چنین می‌نویسد: «و فی الیوم الثانی عشر نزل الإنجیل علی عیسی بن مریم و هو یوم المؤاخاه الذی آخی فیه النبی صلی الله علیه و آله بین صحبه و آخی بینه و بین علی علیه السلام…»

روز دوازدهم ماه مبارک رمضان، روزی است که إنجیل بر حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام نازل شده؛ و نیز در چنین روزی نبی گرامی اسلام صلی الله علیه و آله بین اصحاب خویش؛ و میان خود و حضرت علی علیه  السلام پیمان برادری برقرار نمود…

و نیز مرحوم شهیدی تبریزی، صاحب کتاب هدایت الطالب إلی أسرار المکاسب، در بحث مربوط به حرمت غیبت مؤمن، اخوت اسلامی را طرح نموده و در شرح این روایت که می‌فرماید: «المؤمن أخ المؤمن لأبیه و امهِّ، ملعون من اتهم اخاه…» می‌نویسد: «فلابدَّ من حمله علی أخ الثقه مقابل أخِ المکاثره… او ممّا صنفه المجلسی قدس سره من حمله علی الأخ المؤاخاتی؛ کما آخی رسول الله صلی الله علیه و آله بین المهاجرین و الأنصار، و آخی بینه و بین الأمیر علیه السلام فی غدیر خم…» چاره‌ای جز این نیست که واژه «أخ» (برادر) در روایت را بر «برادری حمل کنیم که ثقه است»… و یا همان‌طور که مرحوم مجلسی جمع‌بندی نموده، منظور از واژه «أخ» را «برادری بدانیم که براساس پیمان برادری بر این جایگاه قرار گرفته؛ همان‌طور که رسول خدا صلی الله علیه و آله در غدیر خم بین مهاجر و انصار؛ و بین خود و حضرت علی علیه السلام برادری ایجاد نمود.

افزون بر آن‌چه گذشت، از مضمون نوشته‌های نویری از دانشمندان اهل سنت در کتاب «نهایه الإرب فی فنون الأدب» این‌چنین بر می‌آید که یکی دیگر از جاهایی که آخرین فرستاده‌ی خدا صلی الله علیه و آله، بین خویش و حضرت علی علیه السلام عقد برادری جاری نموده، در ماجرای غدیر خم بوده است.

مرحوم مجلسی از مناقب ابن المغازلی نقل می‌کند که اَنَس بن مالک چنین گفت: «لمّا کان یومَ المباهله آخی النبی صلی الله علیه و آله بین المهاجرین و الأنصار و علیُّ علیه السلام واقف یراه… فقال بلال: یا علی اَجِبُ النبی صلی الله علیه و آله، فأتی علیُّ النبی فقال النبی صلی الله علیه و آله… انّما ذخرتک لنفسی، الا یسُّرک ان تکون أخانبیک… هنگامی‌که روز مباهله فرا رسید پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله بین مهاجران و انصار عقد اخوت جاری کرد؛ و حضرت علی علیه السلام را فراخواند، هنگامی‌که آن حضرت، نزد پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله رسید، رسول خدا صلی الله علیه و آله به وی فرمود: به درستی‌ که من، تو را برای خویش نگهداشتم؛ آیا شاد نمی‌شوی که برادر پیامبرت باشی؟…

طبق روایات صحیح السندی که در کتاب های اهل سنت وجود دارد، خلیفه دوم از کسانی است که خود را به امیر المؤمنین علیه السلام رساند و پس از بیعت با آن حضرت، منصب جدیدش را تبریک گفت.

غزالی، دانشمند شهیر قرن ششم در باره تبریک و تهنیت خلیفه دوم و پیمانی که در آن روز بست و فقط چند روز بعد آن را فراموش کرد، می نویسد: «واجمع الجماهیر علی متن الحدیث من خطبته فی یوم عید یزحم باتفاق الجمیع وهو یقول: « من کنت مولاه فعلی مولاه » فقال عمر بخ بخ یا أبا الحسن لقد أصبحت مولای ومولی کل مولی فهذا تسلیم ورضی وتحکیم ثم بعد هذا غلب الهوی تحب الریاسه وحمل عمود الخلافه وعقود النبوه وخفقان الهوی فی قعقعه الرایات واشتباک ازدحام الخیول وفتح الأمصار وسقاهم کأس الهوی فعادوا إلی الخلاف الأول: فنبذوه وراء ظهورهم واشتروا به ثمناً قلیلا».

از خطبه های رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم خطبه غدیر خم است که همه مسلمانان بر متن آن اتفاق دارند. رسول خدا فرمود: هر کس من مولا و سرپرست او هستم، علی مولا و سرپرست او است. عمر پس از این فرمایش رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) به علی (علیه السلام) این گونه تبریک گفت: «تبریک، تبریک، ای ابوالحسن، تو اکنون مولا و رهبر من و هر مولای دیگری هستی.» بعد از این ماجرا، مردم با حضرت علی علیه السلام بیعت کردند؛ مگر دوستی بیعت دارد؟ بیعت در لغت به معنای التزام به پیروی است. حتی ابوبکر و عمر نیز با آن حضرت بیعت کرده، گفتند: «بخّ بخّ لک یا علی، اصبحت مولای و مولی کل مؤمن».(۳)

در شرایط کنونی که دشمنان اسلام از هر سو تلاش میکنند به وحدت مسلمین خدشه وارد نماید، باید بیش از هر زمان دیگر روی وحدت و اخوت اسلامی کار شود. جنگ هایی که در کشور های اسلامی جریان دارد مولود سیاست های اسلام ستیزی دشمنان اسلام است که امروز دامن گیر جهان اسلام شده،  عید غدیر خم مایه اتحاد مسلمانان، نه عامل اختلاف آنها است.

در حال حاضر هم باید سیره و روش حضرت علی علیه السلام از سوی ملت های مسلمان در پیش گرفته شود تا کشورهای غربی نتوانند کوچکترین آسیبی به ملت های مسلمان وارد کنند.

واقعه غدیر خم نه تنها مایه اختلاف شیعه و سنی نیست، بلکه محور وحدت است، چراکه پیام اصلی آن، اتحاد و اخوت بوده و حقیقتش پیوند همه گروه ها و جریان ها در جامعه اسلامی است. مسلمانان در غدیرخم پیوند برادری بستند و پیامبرصلی الله علیه و آله فرمودند که همه انسان های مؤمن با هم برادرند، این به آن معنا است که در جامعه اسلامی همه آحاد، همه گروه ها و جریان های مختلف باید با هم برادر باشند و نباید طرح مسأله غدیر به جدایی مسلمان ها بینجامد.
شکست مسلمین در اندلس، عبرتى بزرگ برای نسل امروز است

افول هر حکومت و تمدنى عللى دارد و غروب آفتاب حکومت و تمدن بزرگ اسلامى در اندلس نیز از این قانون مستثنى نیست. مهمترین آسیبى که گریبان‏گیر حکومت مسلمین در اندلس شد و فرجام ناخوشى را براى آن رقم زد، تفرقه و فساد اخلاقى بود و این نکته‏اى است‏بسیار حایز اهمیت که برابر آموزه‏هاى دینى، باید از آن عبرت گرفت.
بر مسلمانان زیبنده نیست که از گذشته تاریخ خود پند نگیرند و دوباره بلکه چند باره به سرنوشت گذشتگان دچار شوند . تاریخ اندلس از این جهت‏بسیار خواندنى است; چرا تمدنى با آن همه عظمت و شکوه به سُستى و اضمحلال گرایید.
جالب است که بدانیم این تحول و پیشرفت در اندلس زمانى بود که اروپا گرفتار دوره رکود علمى قرون وسطى بود . دکتر «مارتینز مونتابث‏» مستشرق اسپانیایى مى‏گوید: «اگر حاکمیت هشت قرنه اسلام بر اسپانیا نبود، هرگز این کشور وارد گردونه تاریخ تمدن نمى‏شد . این دوره در حالى که اروپاى همسایه، اسیر تیرگى جهل و عقب ماندگى بود، روشنایى خرد و فرهنگ را به آنجا منتقل کرد.»(۴) مسلمین در اندلس با این شکوه تمدنی بود که از جستجو در متون تاریخى مى‏توان دو عامل پرداخت:

  1. ۱٫ اختلاف و تفرقه:
    در طول هشت قرن حاکمیت مسلمانان بر اندلس، سه بار حکومت‏یکپارچه و مقتدر اسلامى براثر اختلافات، خود سرى‏ها و طمع ورزى‏هاى عده‏اى به سستى گرایید و هر فردى بر گوشه‏اى از این سرزمین حکم راند . هر گاه که حکومت مرکزى واحد از بین رفت و حاکمیت‏هاى متعددى سر بر آوردند، ضعف، سستى و زبونى بر مسلمانان اندلس چیره شد که پس از مدتى به ناچار به اتحاد رسیدند و هر زمان که حکومت مرکزى و یکپارچه به وجود آمد، عزت پیدا کردند و به پیروزى و پیشرفت دست‏یافتند.

پس از بقدرت رسیدن کمونیست ها در این کشور و آغاز جهاد، شاهد بودیم که اولین حکومت  اسلامی در مناطق مرکزی در دهه شصت بوجود آمد که باعث عزت، اقتدار و عظمت مناطق مرکزی گردید، با توطئه ای بیرونی ها و در اثر اختلافات، انشعابات در درون شورای انقلابی اتفاق اسلامی و ظهور احزاب متعدد آن حکومت و اتحاد مجاهدین در مناطق مرکزی گرفتار جنگ های خانمانسوز داخلی گردید و همین طور در دهه هفتاد دست آورد مجاهدین در اثر دخالت بیرونی ها و لجاجت برخی سران احزاب جهادی و نفوذ گماشتگان احزاب چپی خلق و پرچم در درون گروههای جهادی و ظهور گروه طالبان تا هم اکنون فجایع خونینی در این کشور ادامه دارد، با تقویت گروههای تروریستی از طرف دشمنان اسلام هر روز فاجعه ببار می آورند و افغانستان را بسوی بحران می کشانند.
۲٫ فساد اخلاقى:
دومین عامل شکست مسلمین در اندلس را مى‏توان روى کار آوردن حاکمان و بسیارى از مردم به بى تقوایى و بى بند و بارى دانست . فراگیر شدن فساد در سطح حاکمیت و جامعه، آنان را از توجه به صلاح و سلامت و پیشرفت جامعه باز داشت و حمیت و غیرت دینى را در آنها از بین برد و آنچه که برایشان اهمیت داشت، قدرت‏طلبى و خوش گذرانى بود . در نتیجه، شهرها یکى پس از دیگرى از تحت‏حکومت آنان خارج گردید و به تصرف دشمن درآمد . فساد در بین حکمرانان تا بدانجا پیش رفت که «معتصم بن صمادح‏» حاکم «المریه‏» عاشق دخترى مسیحى شد و به زور او را از پدرش گرفت و بر سر همین موضوع به جنگ و خون‏ریزى در میان مسلمانان دست زد . (۵)
آنگاه که حاکمان به عیش و عشرت آشکار پرداختند، مردم بسیارى از پى آنان روانه گشتند و دشمن مسیحى با طرحى شیطانى، ضربه‏اى سخت‏بر پیکر جامعه اسلامى اندلس وارد ساخت .
بر این اساس، اختلاف و فساد اخلاقى مهم‏ترین علل اضمحلال حاکمیت مسلمانان در اندلس ارزیابى مى‏گردد.
اینک سزاوار است از خود بپرسیم: آیا تاریخ تکرار نمى‏شود; آیا نباید از تاریخ اندلس عبرت آموخت; مگر غیر از این است که مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نمى‏شود؟ چرا بى توجه به نقشه‏هاى دشمن بر طبل اختلاف و تفرقه مى‏کوبیم و از وحدت حول محور رهبرى غافل هستیم; منافع حزبى و گروهى را بر منافع جهاد و کشور ترجیح مى‏دهیم; چرا در مقابل شبیخون فرهنگى دشمن اقدامى اساسى صورت نمى‏دهیم؟ آیا توطئه دشمن، یک توهم است‏یا این که توهم توطئه نیز توطئه دشمن است؟ اختصاص بودجه کلان از سوى دشمن براى نابودى افغانستان کشور اسلامی  واقعیت ندارد و یک توهم است؟ افزایش قارچ گونه باندهاى ترویج فحشا، مشروبات الکلى و انواع مواد مخدر در سطح جامعه، بویژه در میان جوانان از روى نقشه و برنامه ریزى دشمنان نیست؟ القاى شبهات و ایجاد تردید در بنیان‏هاى اعتقادى براى سست و متزلزل کردن باورهاى دینى مردم بدون طرح از پیش تهیه شده است؟ گسترش برنامه‏هاى ضد اخلاق و عفت از طریق ماهواره، پخش انواع نوار، سى دى و پوستر مبتذل، هدف خاصى را دنبال نمى‏کند؟ چرا از خواب غفلت‏بیدار نمى‏شویم؟
چرا گامى اساسى براى حل مشکل و رویارویى با شیطان درون و بیرون بر نمى‏داریم؟ دشمنى کردن در ذات دشمن نهفته است و ذاتى اوست و ذاتى چیزى هرگز از آن جدا نمى‏شود ولى به فرموده امیر مؤمنان: «من نام لم ینم عنه .» (۶)
کسى که از دشمن غفلت‏بورزد، (بداند) که دشمن از او غافل نخواهد شد.
بیاییم بر اساس دستور قرآن کریم در تاریخ گذشتگان سیر کنیم و از آن عبرت بیاموزیم و از آرمانها و اصول جهاد اسلامى و شهدا پاسدارى نماییم; چرا که سنت الهى بر این است: «ان الله لایغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بانفسهم‏» (۷) همانا خداوند سرنوشت هیچ گروهى را تغییر نمى‏دهد مگر آن که آنان آنچه را که در خودشان است تغییر دهند.

مى‏توان خلاصه‏وار عوامل شکست مسلمانان در اندلس را این گونه جمع بندى کرد:

  1. ۱٫ تلاش پى‏گیر حکومت‏هاى محلى مسیحیان در سرنگونى حکومت اسلامى اندلس: این حکومت‏هاى محلى در اثر غفلت مسلمانان با پشتیبانى کلیسا شکل گرفتند و رفته رفته سرزمین‏هاى مسلمانان را باز پس گرفتند.
  2. اختلاف‏هاى داخلى حاکمان مسلمان و دامن زدن دست نشانده‏هاى مسیحى به آن
  3. تجزیه‏ى حکومت یگانه‏ى اسلامى اندلس به دولت‏هاى کوچک و ضعیف. این سیاست در اثر هواى نفس و خوى مقام خواهى برخى سران مسلمان و در نتیجه تضعیف قدرت دفاعى مسلمانان صورت گرفت
  4. خیانت کردن وزیران و زمامداران ترسو و دین فروش
  5. نژادپرستى عرب‏ها و کوچک شمردن مسلمانان دیگر مانند بربرها و افراد بومى اندلس که به بروز شکاف و چنددستگى در صف‏هاى واحد مسلمانان انجامید
  6. نفوذ مشاوران و افسران ارشد نظامى مسیحى در ارتش مسلمانان
  7. کم توجهى مسلمانان به امور فرهنگى که به رکود دانشگاه‏هاى مسلمانان منجر شد و جوانان به آموزش گاه‏هاى مسیحى روى آوردند و سرانجام در فرهنگ مبتذل بیگانه حل شدند
  8. آزادى افسار گسیخته‏ى جوانان در مسایل اخلاقى که سرانجام بدنه‏ى فعال حکومت اسلامى را درمجلاب فساد غوطه ور کرد
  9. دنیازدگىِ دوران صلح و حاکم شدن روحیه‏ى بى تفاوتى و راحت‏طلبى در مردم
  10. عدم نظارت بر کار روحانیون و مبشران مسیحى، که به شکل توریست و استاد دانشگاه و معلم و تاجر و غیره، آزادانه در حقیقت جاسوس کلیسا بودند.
  11. حضور کم فقیهان و عالمان مسلمان در نقش آفرین نبودن آنان در جلوگیرى از کج‏روى‏هاى جوانان. سرنوشت ناگفتنى مسلمانان در اندلس تنها یک حادثه و اتفاق نیست، بلکه باید این قضیه را به عنوان یک مسئله‏ى حیثیتى براى مسلمانان در نظر گرفت، که سبب سرافکندگى تاریخى مسلمانان گردید.

آیا اسلام دین ترور و خشونت است؟

خشونت و کشتار گروه هاى تروریستى نوعى اسلام هراسى را در اذهان بشر امروزى  زنده نموده است. در حالى که چهره ى اصلى اسلام چنین نیست و از آدم کشى و ترور و خشونت بیزار است.  اما سوال هاى فوق الذکر چه بسا اذهان برخى از جوانان نا آگاه مسلمان را به خود مشغول ساخته تا جایى که عده اى از آنان دین اسلام را عامل خشونت ها و آدم کشى هاى تروریست هاى مسلمان دانسته از آن روى گردان شده و در قطار لائیک ها در آمده اند. پاسخ دقیق و مشروح به سوال هاى فوق، خود، بحث و تحقیق مفصلی را می طلبد.

در تاریخ جهان چه کسانی بیشترین تعداد انسانهای بی گناه را کشته اند؟

  1. ۱٫ هیتلر؛ او یک مسیحی بود. اما رسانه ها هیچ وقت مسیحیان را تروریست خطاب نمیکنند!
  2. ۲٫ ژوزف استالین، مشهور به «عمو جو»؛ او ۲۰ میلیون انسان را قتل عام کرد که ۱۴٫۵میلیون نفر آنها از گرسنگی مردند!
    ۳٫ مائو تسه تونگ (چینی)؛ او بین ۱۴ تا۲۰ میلبون نفر را قتل عام کرد.
    ۴٫ بنیتو ماسولینی (ایتالیایی)؛ او ۴۰۰ هزار نفر را کشت!
    ۵٫ آشوکا (در جنگ کالینگا)؛ او ۱۰۰ هزار نفر را به قتل رساند!
    ۶٫ محاصره اقتصادی که توسط جرج بوش در عراق اعمال شد؛ تنها ۱میلیون و ۲۰۰هزار کودک در عراق کشته شدند! تصور کنید که رسانه ها هرگز این افراد را تروریست نمی نامند!
  3. اکنون مسلمانان در میانمار به بد ترین وجه از سوی ارتش این کشور قتل عام می شوند، آیا این جنایت کاران مسلمان است؟

هم اکنون قریب به ۲۰۰۰۰۰ مسلمان آواره و بی خانمان در میانمار وجود دارند و آمار کشته ها ۶۰۰۰۰  نفر رسیده، بیش از ۵۰ روستا و ۲۶ مسجد کاملا به آتش کشیده و ویران شده است.

آیا اینها و عاملین کشتار جنگ های جهانی اول و دوم مسلمان بودند.

✅  مسلمانان، تروریست نیستند و تروریست ها مسلمان نیستند.

✅ هیچ یک از سلاح های کشتار جمعی و یورشی، توسط مسلمانان اختراع نشده

✅ و هیچ یک از گروه های نظامی که به اصطلاح، «تروریستان مسلمان» نامیده میشوند توسط سازمان های اسلامی تأسیس نشدند.

از همین تربیون که به مناسبت پاس داشت غدیر برگزار است چند پیشنهاد دارم:

  1. در شرایط کنونی، علمای افغانستان متحدانه برای نجات مردم مسلمان این کشور در قبال اندیشه افراط گرایی موضیع روشن ومستقلانه داشته باشند، علما باید نظارت بر اوضاع جاری افغانستان داشته باشند، با در بار بودن و با انتقال فرمایشی دیدگاه ارگ مشکل حل نخواهد شد و همگرایی علمای شیعه و سنی در چنین شرایطی حساس یک ضرورت جدی احساس می شود.

میرزای شیرازی بزرگ در سال ۱۲۸۷ هجری قمری(برابر حوت ۱۲۴۹ خورشیدی)، در زمان خلافت شریف عبدالله حسنی پادشاه عربستان به حج مشرف شد و در خانه موسی بغدادی در مکه سکنی گزید. صاحب خانه ورود میرزا را به اطلاع شریف رساند شریف تکلیف کرد که میرزا را نزد او ببرد. او قضیه را برای میرزا نقل کرد، میرزا برای شریف پاسخ داد که: «اذا رأیتم العلماء علی باب الملوک فقولوا بئس العلماء و بئس الملوک و اذا رأیتم الملوک علی باب العلماء فقولوا نعم العلماء و نعم الملوک» پیامبر گرامی اسلام فرموده است: اگر علما را بر سرای پادشاهان دیدید بگوئید اینان بدترین علماء و بدترین ملوکند و هرگاه پادشاهان را بر سرای علما دیدید بگوئید اینان بهترین علماء و بهترین پادشاهانند. شریف چون این سخن را شنید خود مبادرت به دیدار میرزا کرد.(۷)

  1. پیشنهاد می کنم؛با برگزاری همایش و نشست های صرفا علمی در بررسی آراء علمای شیعه و سنی مناسبت های مختلف دینی و تقویت مشترکات و از جمله در تبیین واقعه غدیر و شخصیت امیرالمومنین علیه السلام با حضور تاریخ دانان و در سطح نخبگان…
    ۳٫ در آستانه ماه محرم که ماه تبلیغ و پیام رسانی هست، علمای شیعه و سنی برای اثرگذار و استفاده درست از این مناسبت دستور العملی که در تقویت متشرکات و بیداری افکار جامعه مفید واقع شود، کسانیکه مسئولیت می گیرند، مبادا سالهای گذشته بخاطر حق التبلیغ دعوت مهاجرین را ترجیح داده و شانه از مسئولیت خالی و فاجعه همانند زیارت سخی ببار آورد و باید از همه بیشتر علما احساس مسئولیت نمایند و با نزدیک شدن به ماه محرم الحرام و عزاداری امام حسین و اهل بیت علیهم السلام و یاران ایشان، بر ضرورت اصلاح فرهنگ عزاداری، تاکید بر همبستگی اسلامی، مبارزه با تهاجم فرهنگی بیگانگاان و برنامه های اثر گذار و انسان ساز صورت گیرد.

 

پى‏نوشت‏ها:

  1. سوره مائده، آیه ۶۷ .
  2. سوره مائده، آیه ۳ .
  3. البدایه و النهایه، ابن کثیر، ج ۷، ص ۳۵۰؛ ذخائر العقبی فی مناقب ذوالقربی، محب الدین طبری، ج ۱، ص ۶۷؛ المناقب، خوارزمی، ص ۱۳۵٫
  4. عبدالجبار الرفاعى، بیدارى اسلامى در اندلس امروز، ترجمه سید حسن اسلامى، مجله آینه پژوهش، مهر و آبان ۱۳۷۱، شماره ۱۵، ص ۴۹ .
    ۵٫ ر . ک: محمد ابراهیم آیتى، اندلس یا تاریخ مسلمین در اروپا، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، صص ۱۹۸- ۱۸۹؛ محمد عبد الله عنان، صحنه های تکان دهنده در تاریخ اسلام، ترجمه علی دوانی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، صص ۳۱۴- ۳۰۷ .
    ۶٫ مصطفى نورانى اردبیلى، بررسى عقاید و ادیان، ۱۳۸۶ق، ص ۲۹۱ .
    ۸٫ سوره رعد، آیه۱۱ .
  5. منبع: مردان علم در میدان عمل ۲ / ۲۱۶ (میرزای شیرازی) ، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ترجمه هدیه الرازی، شیخ آقا بزرگ تهرانی، /۳۹، چاپ ارشاد. برگرفته از داستانها و حکایتهای حج، رحیم کارگر.