۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » سخنرانی
  • شناسه : 2308
  • ۱۸ میزان ۱۴۰۱ - ۱۹:۲۵
  • 84 بازدید
307586796 104660075749680 7649454095381306429 N
مراسم سوگواری آخر ماه صفردر اروپا برگزار شد

مراسم سوگواری آخر ماه صفردر اروپا برگزار شد

به‌مناسبت رحلت پیامبر اسلام(ص)، شهادت امام حسن مجتبی(ع) و شهادت امام رضا(ع) مراسم سوگواری مختلفی را به زبانهای فارسی، عربی، انگلیسی، اروپایی و اردو در شهرهای مختلف اروپا برگزار می‌گردد. در پایان ماه صفر1444 هجری قمری، روز یکشنبه 25 سپتمبر 2022 میلادی به مناسبت سالروز رحلت جانسوز پیامبر نجات‌ بخش و سعادت‌آفرین بشر، حضرت محمد […]

به‌مناسبت رحلت پیامبر اسلام(ص)، شهادت امام حسن مجتبی(ع) و شهادت امام رضا(ع) مراسم سوگواری مختلفی را به زبانهای فارسی، عربی، انگلیسی، اروپایی و اردو در شهرهای مختلف اروپا برگزار می‌گردد.

در پایان ماه صفر1444 هجری قمری، روز یکشنبه 25 سپتمبر 2022 میلادی به مناسبت سالروز رحلت جانسوز پیامبر نجات‌ بخش و سعادت‌آفرین بشر، حضرت محمد مصطفی(ص) و سالروز شهادت فرزندان بزرگوارش، امام حسن مجتبی(ع) دومین امام معصوم و امام علی بن موسی الرضا(ع) هشتمین امام معصوم، از سوی مجمع فرهنگی کوثر در شهر روستوک واقع شرق کشور آلمان با همت دوستداران پیامبرگرامی اسلام(ص) و خاندان طاهرینش برگزار و سخنرانان با تأکید بر لزوم حفظ وحراست از ارزش‌ها وشعائر اسلامی نمودند.

در این مراسم حجت الاسلام والمسلمین سید جعفر عادلی حسینی، معاون شورای عالی علمای امامیه افغانستان با بیان موضوعات: «پیام آور علم، اُسوه مهرورزی و نشستن در مجلس اهل بیت(ع)» پرداخت، در ادامه محتوای تفصیل سخنرانی حسینی حضور علاقمندان تقدیم است.

…………………………………………….

پیام آور علم، اُسوه مهرورزی و نشستن در مجلس اهل بیت(ع)

قال الله تعالی فی کتابه: وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ؛ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ…[1]

آخر ماه صفر، روزهای بسیار غمبار و یادآور رحلت شایسته‌ترین مخلوق الهی، خاتم پیامبران، پیامبرگرامی اسلام(ص)، شهادت سبط اکبرش، کریم اهل بیت(ع)، دومین امام معصوم، امام حسن مجتبی(ع) و  شهادت ثامن الائمه امام علی بن موسی الرضا(ع) است.

پیامبراسلام(ص) آخرین سفیر الهی و اشرف مخلوقات در 12 و یا 17 ربیع الاول سال عام الفیل(سال570 میلادی) در مکه متولد شد، پس از ۲۳ سال ابلاغ پیام الهی و مجاهدت فراوان در این راه، سال 11 هجری قمری، ۲۸ صفر بنا به روایت اکثر علمای شیعه و 12 ربیع الاول به قول اکثر علمای اهل سنّت در سن ۶۳ سالگی پس از ۱۴روز بیماری، رحلت نمود و سبب رحلت آن حضرت را احتمالاً مسموميت توسط پيرزني از يهود گفته شده و محل دفن پیامبر(ص) مسجد النبي، مدينه منوره می‌باشد.

امام حسن مجتبي(ع)، دومین امام معصوم در 15 ماه مبارک رمضان سال 3 هجری قمری متولد و نزدیک 10 سال عهده دار امامت و در47 سالگی 28 صفر سال 50 هجری قمری با زهر شهید و در قبرستان بقیع(واقع در مدینه) به خاک سپرده شد.

امام علی بن موسی الرضا(ع) 11 ذيقعده سال 148 هجري قمری در مدينه منوره متولد و 20 سال امامت و در 55 سالگی آخر ماه صفر 203 هجري قمری در خراسان به شهادت رسید و در همان‌جا مدفون است.

این سه مصیبت جانگداز را به پیشگاه مهدی موعود(عج) و بر همه مسلمانان جهان و به شما حاضرین در محفلی که از سوی مجمع فرهنگی کوثر در شهر روستوک به همت مومنین برگزار است تسلیت می‌گویم و به همین سه مناسبت سه موضوع: پیامبر آور علم، اسوه مهر ورزی و نشستن در مجلس اهل بیت(ع) نکاتی را حضور علاقمندان حاضر در محفل به عرض می‌رسانم.

الف) پیامبراسلام(ص) پیام آور علم

عنایت فوق العاده اسلام به کسب علم است و در قرآن کریم  می‌فرماید: اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ، خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ، اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ، الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ، عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ، اَلَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ؛[2] و یا در جایی دیگر خداوند به قلم سوگند یاد می‌کند و می‌فرماید: ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ[3] و همچنان در اهمیت علم می‌فرماید: هَلْ یَسْتَوی الَّذینَ یَعْلَمُونَ و الَّذینَ لا یَعْلَمُون؛[4] بگو آیا آنان که می‌دانند، با آنان که نمی‌دانند برابرند؟

و یکی از ویژگی‌های پیامبراسلام(ص) علم آوری بود که این بحث وقت بیشتری را می‌طلبد، من با استفاده از فرصت موجود موضوع اول که پیامبراسلام(ص)، پیامبرآور علم است دو روایت در اهمیت علم آموزی از پیامبر اسلام(ص) نقل می‌کنم:

  1. اهمیت یاد گرفتن و یاد دادن

روزی پیامبراکرم(ص) وارد مسجد(مسجد مدینه[5]) شد، چشمش به دو اجتماع افتاد که از دو دسته تشکیل شده بود و هر دسته‌ای حلقه‌ای تشکیل داده سرگرم کاری بودند. یک دسته مشغول عبادت و ذکر و دسته دیگر به تعلیم و تعلم و یاد دادن و یاد گرفتن سرگرم بودند. هر دو دسته را از نظر گذرانید و از دیدن آن‌ها مسرور و خرسند شد. به کسانی که همراهش بودند رو کرد و فرمود: «این هر دو دسته کار نیک می‌کنند و بر خیر و سعادتند.» آنگاه جمله‌ای اضافه کرد: بِالتَّعْلیمِ اُرْسِلْتُ، من برای دانا کردن مردم فرستاده شدم. پس خودش به طرف همان دسته که به کار تعلیم و تعلم اشتغال داشتند رفت و در حلقه آن‌ها نشست.[6]

  1. اهمیت حضور در مجلس علمی

مردی از انصار نزد رسول اکرم(ص) آمد و پرسید: یا رسول‌الله اگر جنازه‌ شخصی در میان است و باید تشییع شود و مجلس علمی هم هست که از شرکت در آن بهره‌مند می‌شویم، وقت و فرصت هم نیست که در هر دو جا شرکت کنیم، به گونه‌ای که در هر کدام از این دو کار شرکت کنیم از دیگری محروم می‌مانیم، شما کدامیک را دوست می‌دارید تا من در آن شرکت کنم؟

رسول‌ اکرم(ص) فرمود: اگر افراد دیگری هستند که همراه جنازه بروند و آن را دفن کنند، در مجلس علم شرکت کن. همانا شرکت در یک مجلس علم از حضور در هزار تشییع جنازه و از هزار عیادت بیمار و از هزار شب عبادت و هزار روز روزه و هزار درهم صدقه و هزار حج غیرواجب و هزار جهاد غیرواجب بهتر است. این‌ها کجا و حضور در محضر عالم کجا؟!

مگر نمی‌دانی به وسیله علم است که خدا اطاعت می‌شود و به وسیله علم است که عبادت خدا صورت می‌گیرد. خیر دنیا و آخرت با علم توأم است. همان طور که شرّ دنیا و آخرت با جهل توأم است.[7]

دين اسلام؛ دين رأفت، رحمت، مودّت و دوستي است و پيامبر اسلام(ص) به عنوان رحمت براي عالميان از جانب خداوند مبعوث به رسالت شده، قوانين و کتابي که اسلام براي هدايت بشر دارد، منطبق بر عقل و منطبق مي‌‌باشد. دشمنان اسلام با حمایت از گروهک‌های تروریستی مانند داعش و امثالهم به دنبال معرفی و ترویج اسلام به‌عنوان دین خشن در بین پیروان سایر ادیان هستند، سال‌های اخیر مسلمانان در کشورهای اسلامی، بزرگترین قربانی تروریسم در جهان است. در حال مسلمان تروریست نیست و تروریست هم مسلمان نیست؛ اسلام دین محبّت بوده و ترور و خشونت در آموزه‌های دینی، سیره پیامبر(ص) و اهل بیت (ع) جایگاهی ندارد.

ب) امام حسن مجتبی(ع) اُسوه مهرورزی

از بارزترین خصوصیات اخلاقی امام حسن مجتبی(ع)، سجایای رفتاری چون: کریم، مهربانی و مهروزی با فقرا، ایثار، گذشت، بخشندگی، صبر و شکیبایی آن حضرت بود.

چرا به امام حسن مجتبی(ع)کریم اهل بیت می‌گویند؟

هیچ فقیر و مسکینی از در خانه امام حسن مجتبی(ع) نا امید برنگشت و حتی خود ایشان به سراغ فقرا می‌رفتند و آن‌ها را به منزل دعوت می‌کردند و به آن‌ها غذا و لباس می‌دادند. امام حسن مجتبی(ع) نسبت به دردمندان و تیره بختان جامعه بسیار دلسوز بودند و با خرابه ‌نشینان دردمند و اقشار مستضعف و کم‌درآمد همراه و همنشین می‌شدند و دردِ دلِ آن‌ها را با جان و دل می‌شنیدند و به آن ترتیب اثر می‌دادند، و در این حرکت انسان‌دوستانه جز خداوند را مدنظر نداشتند. هیچ فقیر و مسکینی از در خانه حضرت نا امید برنگشت و به سراغ فقرا می‌رفتند و آن‌ها را به منزل دعوت می‌کردند و به آن‌ها غذا و لباس می‌دادند.[8]

فردی از امام حسن مجتبی(ع) پرسید؟

چرا به هیچ نیازمندی جواب رد نمی‌دهی؟

و امام در پاسخ فرمود: من گدای خداوند و چشم به او دوخته‌ام، شرم دارم که خود سائل باشم و سائلی را رد کنم خداوند همواره نعمت هایش را بر من فرو می‌ریزد و من هم عادت دارم که نعمت‌هایش را بر مردم فرو ریزم می‌ترسم اگر این عادت و برنامه را ترک کنم او نیز فضل و برنامه‌اش را وا گذارد.

عزیزان ما باید قدر نعمت‌های که خداوند به ما داده بدانیم در دعای کمیل می‌خوانیم: اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُغَيِّرُ النِّعَمَ؛ خدایا! بیامرز برایم گناهانی را که نعمتها را دگرگون می‌سازند.

عزیزان باید ما شکرگذاری از نعمت‌ها و زندگی پر برکت مان باشیم، بعضی نعمت‌ها چون امنیت مملکت، جوانی، سلامتی بدن… تا وقتی که هست و ما در آن هستیم، قدر آن را نمی‌دانیم. خدا نعمت عافیت، سلامتی، آرامش، امنیت را به تو مرحمت کرده، با این تو را کمک کرده، بعد طاعت و بندگی خودش. شکرگزار و قدردان باش. خدای مهربان نعمت عافیت، سلامتی، آرامش، امنیت، قناعت، عزتمندی و آبرومندی را به تو عنایت کرده باید شکر گذار آن باشیم، وقتی شما هرکدام با چه مشکلات و خطرات خودتان را به اینجا رسانیدید، نباید بستگان، دوستان و مردم خود را در افغانستان فراموش کنید، مخصوصاً که به زمستان نزدیک می‌شویم، کسانی که در افغانستان علاوه بر آنکه امنیت ندارند با مشکلات اقتصادی رو بروهستند، حد اقل کار ما روزانه چند سنت ذخیره کنم و دستگیری از مستمندان هموطن ما داشته باشیم. برادران از این بخش زندگی امام حسن(ع) باید درس بگیریم، در شرایط کنونی که مردم در فقر و پیچارگی زندگی را به سختی می‌گذراند فراموش نکنیم و بقول سعدی:

بنی‌آدم اعضای یکدیگرند                     که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به‌درد آورَد روزگار            گر عضوها را نمانَد قرار

تو کز محنت دیگران بی‌غمی                  نشاید که نامت نهند آدمی

ج) نشستن در مجلس اهل بیت(ع)

عن علی بن موسی الرضا(ع): مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً یُحیَی فیه أمْرُنا, لَمْ یَمُتْ قَلبُهُ یَوْمَ تَمُوتُ القُلُوبُ، هرکس در مجلسی بنشیند که در آن مجلس کلام و گفتار و امر ما احیاء می‌شود دلش در آن روزی که همه دلها می‌میرند، نمی‌میرد.[9]

از جمله بالا بخوبى روشن می‌شود که وظیفه حتمى پیروان اهل بیت این است که در جلسات خود برنامه هاى آن‌ها را احیا کنند، مکتب‌شان را بشناسند، روح سخنان‌شان را دریابند، به تعلیمات آنان آشنا شوند و مجلس آن‌ها مجلس سازندگى و آمادگى و حیات زندگى باشد نه جلسه سرگرمى و تنها حاجت طلبى و به دردها و خواست‌هاى شخص اندیشیدن، و مسائل انسانى و اجتماعى و عقیدتى را نادیده گرفتن، چنین مجلسى موجب زنده شدن دل‌ها و بیدارى افکار است.

امید وارم که روحیه‌ی تقویت این گونه مراکز فرهنگی برای ما ایجاد شود، مخصوصاً نسل جوان نیاز مبرم به کارهای فرهنگی و تلاش‌های جمعی دارند، روزی ما شاهد رونق بیشتری مجمع فرهنگی کوثر در شهر روستوک آلمان باشیم.

در سوگ رحلت پیامبر(ص) و نوادگانش

صلي الله عليك يا رسول الله و علي آل بيتك الطاهرين

۲۸ماه صفر سالروز رحلت سيد انبياء و برترين آفريده خدا پيامبري كه خداوند حكيم بارها در قرآن كريم او را ستوده است.

رحلت پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) و یتیمی جهان اسلام است. همه ی جهان اسلام عزادار و در واقع مصیبت دیده اند. از همه بیشتر بر خاندان عترتش سخت بود. چون یک اُنس عجیبی بین پیغمبر(ص) داشتند.

اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ وَ أَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِنَبِیِّکَ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَا أَبَا الْقَاسِمِ یَا رَسُولَ اللَّهِ یَا إِمَامَ الرَّحْمَةِ یَا سَیِّدَنَا وَ مَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکَ إِلَى اللَّهِ وَ قَدَّمْنَاکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنَا یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللَّهِ .

شیخ مفید نقل می‌کند: سپس بیماری رسول‌خدا(ص) سخت وخیم شد، امیرالمومنین علی(ع) در کنار بسترش بود همین که نزدیک بود روح از بدنش مفارقت کند به امام علی(ع) فرمود سرم را به دامن خود بگیر زیرا که امر الهی فرا رسید، وقتی روح از بدنم مفارقت کرد، مرا رو به قبله بگذار وکار غسل وکفن  مرا خودت انجام بده وپیش از همه مردم بر جنازه من نماز بخوان. امام علی(ع) سرآن‌حضرت را به دامن گرفت پیامبر ازحال رفت فاطمه(س) خودرا برآن‌حضرت افکند ودر حال که گریه می‌کرد این شعر ابوطالب را می‌خواند:

وَ أَبْيَضَ يُسْتَسْقَى الْغَمَامُ بِوَجْهِهِ             ثِمَالُ الْيَتَامَى عِصْمَةٌ لِلْأَرَامِلِ‌[10]

پیامبر(ص) چشمش را باز کرد وبا آواز ضعیف فرمود دختر جانم این گفتار عمویت ابوطالب است آن را مگو ولی این آیه را بخوان: «وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ»[11] در این هنگام فاطمه(س) گریه طولانی کرد پیامبر(ص) به او اشاره کرد که نزدیک بیا فاطمه(س) نزدیک رفت پیامبر(ص)  آهسته به او سخنی گفت که روی فاطمه(س) ازآن سخن شکوفا شد.

در حدیث آمده: به فاطمه(س) گفته شد آن سخنی که پیامبر(ص) آهسته برایت گفت وباعث شادی تو شد چه بود؟

فرمود: پیامبر(ص) به من خبر داد که من نخستین نفر از اهل بیت او هستم که به وی ملحق می‌شوم و این مژده موجب از بین رفتن اندوه من گردید.[12]

مرحوم شیخ صدوق از ابن عباس روایت کرده: درآن هنگام حسن وحسین(ع) با دیده گریان صیحه زنان وارد خانه شدند وخود را برروی رسول خدا افکندند علی(ع) خواست آنان را از رسول خدا(ص) جدا سازد که پیامبر(ص) به هوش آمد وفرمود: ای علی بگذار من آن‌ها را ببویم وآن‌ها مرا ببویند من ازدیدار آن‌ها توشه برگیرم وآن‌ها از دیدار من توشه برگیرند آگاه باش که این دو فرزندم  بعد از من ستم‌های خواهند دید وبا ظلم کشته خواهند شد.

عرض کنیم یا رسول الله نبودی در تشیع جنازه فرزندت علی بن موسی الرضا در مشهد تابوتش را مردم طوس گلباران کردند. اما در مدینه وقتی خواستند بدن امام حسن مجتبی(ع) کنار مرقدت دفن کنند با مخالفت دستگاه حاکم تابوتش را تیر باران کردند. با آن همه مصیبت که بر امام حسن مجتبی(ع) وارد و با خوراندن جام زهر به شهادت رسید؛ شیخ صدوق در امالی و دیگر محدثین از امام صادق(ع) آورده روزی امام حسن مجتبی به امام حسین(ع) نگاه کرد و اشکش جاری شد و فرمود:  لَا یَوْمَ کَیَوْمِکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللهِ[13] بدون شک مصیبت سیدالشهدا بزرگترین مصیبت در عالم است و حتی به طفل شیرخواره‌اش هم رحم نکرند.

و به تعبير «نفس المهموم» امام حسین(ع) امام حسین(ع) علی اصغر شش ماهه را روی دست خود بلند کرد و فرمود: يا قَوْمِ، إِنْ لَمْ تَرْحَمُوني فَارْحَمُوا هذَا الطِّفْلَ[14] اى مردم اگر به من رحم نمى‌كنيد به اين طفل خردسال رحم كنيد. هنوز سخن امام تمام نشده بود، حرمله به اشاره عمر سعد، گلوی نازک او را هدف تیر سه شعبه‏اش قرار داد که تیر به گلو اصابت کرد« فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُنِ‏»[15] ذبح، یعنی سر بریده شد، سر علی اصغر در آغوش امام حسین(ع) از بدن جدا شد.

[1]. سوره آل عمران، آیه 144 .

[2]. سوره علق، آیه 1 تا 5 .

[3]. سوره قلم، آیه 1 .

[4]. سوره زمر، آیه 9 .

[5]. مسجد مدينه در صدر اسلام تنها براى اداى فريضه نماز نبود، بلكه مركز جنب و جوش و فعاليت‌هاى دينى و اجتماعى مسلمانان بود. هروقت لازم مى‏شد اجتماعى صورت بگيرد مردم را به حضور در مسجد دعوت مى‏كردند، و مردم از هر خبر مهمى در آنجا آگاه مى‏شدند و هر تصميم جديدى گرفته مى‏شد در آنجا به مردم اعلام مى‏شد.

مسلمانان تا در مكه بودند از هرگونه آزادى و فعاليت اجتماعى محروم بودند، نه مى‏توانستند اعمال و فرائض مذهبى خود را آزادانه انجام دهند و نه مى‏توانستند تعليمات دينى خود را آزادانه فرا گيرند. اين وضع ادامه داشت تا وقتى كه اسلام در نقطه حساس ديگرى از عربستان نفوذ كرد كه نامش« يثرب» بود و بعدها به نام« مدينة النبى» يعنى شهر پيغمبر معروف شد. پیامبر(ص) به اين شهر هجرت نمود. ساير مسلمانان نيز تدريجاً به اين شهر آمدند. آزادى فعاليت مسلمانان نيز از اين وقت آغاز شد. اولين كارى كه رسول اكرم(ص) بعد از مهاجرت به اين شهر كرد، اين بود كه زمينى را در نظر گرفت و با كمك ياران و اصحاب اين مسجد را در آنجا ساخت.

[6]. مجموعه آثار شهید مطهری . ج18، ص: 194 به نقل از بحار الأنوار، ج‏1، ص 206 – منیة المرید، ص106 .

[7]. بحارالانوار ، چاپ جديد ، ج1، ص 204 . فتال نیشابوری، روضه الواعظین، ج‏۱، ص۱۲ . مطهری، مرتضی، داستان راستان، انتشارات صدرا، چ35،  1383هـش، ج1، ص235 .

[8]. زمانی، احمد، حقایق پنهان، نشر دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چ1، سال ۱۳۷۵، ص ۲۶۸.

[9]. وسائل الشيعه، ج۴۴،‌ ص۲۷۸ . میراث امامان، ص443.

[10]. مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج‌5، ص: 255 .

[11]. سوره آل عمران، آیه 144 .

[12]. ترجمه ارشاد مفید ج1 ص 176 و177 .

[13]. برگرفته از کتاب لهوف، نوشته سید بن طاووس .

[14]. نفس المهموم، ص 349 .

[15]. الإرشاد، ج۲، ص۱۰۸ .