۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » افغانستان
  • شناسه : 1299
  • ۰۵ حوت ۱۳۹۶ - ۲۳:۳۹
  • 82 بازدید
حضرت زهرا(سلام الله علیها) سیده النساء‌العالمین
 لقب اولی الامر مختص به معصوم(علیهم السلام) است

 لقب اولی الامر مختص به معصوم(علیهم السلام) است

به گزارش خبرنگار، پایگاه اطلاع رسانی جهاد فرهنگی، حضرت زهرا(سلام الله علیها) در نزد مسلمانان برترین و والامقام‌ترین بانوی جهان در تمام قرون و اعصار است. این عقیده بر گرفته از مضامین احادیث نبوی است. این دسته از احادیث، اگر چه از لحاظ لفظی دارای تفاوت هستند، اما مضمونی واحد دارند. در یکی از این […]

به گزارش خبرنگار، پایگاه اطلاع رسانی جهاد فرهنگی، حضرت زهرا(سلام الله علیها) در نزد مسلمانان برترین و والامقام‌ترین بانوی جهان در تمام قرون و اعصار است.

این عقیده بر گرفته از مضامین احادیث نبوی است. این دسته از احادیث، اگر چه از لحاظ لفظی دارای تفاوت هستند، اما مضمونی واحد دارند. در یکی از این گفتارها (که البته مورد اتفاق مسلمانان، اعم از شیعه و سنی است)، رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: «فاطمه سرور زنان جهانیان است.»

آنچه در ادامه می‌خوانیم به بررسی و تبیین فرموده حضرت رسول اکرم(ص) مبنی بر«سیده النساء العالمین» و نیز القاب اختصاصی دیگر ائمه(علیهم السلام)‌ که برگرفته از سخنرانی حجت الاسلام سید جعفرعادلی«حسینی»، رئیس مجمع فرهنگی بقیه الله(عجل الله تعالی فرجه الشریف)‌ در جلسه‌ی دوره ای این نهاد فرهنگی صبح جمعه ۴ حوت ۱۳۹۶ خورشیدی در منزل حاج سید خلیل الله انوری، یکی از اعضای مجمع نامبرده اراد گردیده بود.

متن کامل سخنرانی رئیس مجمع فرهنگی بقیه الله(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در پایان دهه‌ی فاطمیه دوم:

قال الله تعالی فی کتابه: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ»(۱) یعنی؛ اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر و صاحبان امر ولایت خودتان را.

امروز برگزاری محافل دینی و مذهبی، زنده نگه داشتن شعائر اسلام و درجامعه ما بسیار تاثیرگذار خواهد بود.

یکی از اهداف بلند مجمع فرهنگی بقیه الله(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بزرگداشت از ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(علیهم السلام) بعنوان اولی الامر که این لقب مختص معصوم(علیهم الاسلام) است بوده و بدون شک یکی از آن شعائر اسلامی یاد بود از ایام فاطمه اول و دوم که آن بی بی نیز مصداق «اولی الامر» هست که این لقب غیر معصوم را شامل نمی شود  و خداوند در آیه ۵۹ سوره نساء به مؤمنان دستور می دهد که از خداوند و پیامبر(صلی الله علیه و آله) و اولی الامر اطاعت کنند که اطاعت اهل بیت(علیهم السلام)‌ هم ردیف اطاعت خدا و پیامبر(صلی الله علیه و آله) شمرده شده است.

علما و مفسران شیعه همگی اتفاق نظر دارند، بر اینکه منظور از «اولی الامر» حضرت زهرا و امامان اهل بیت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) می باشند، که رهبری مادی و معنوی جامعه اسلامی در تمام شئون زندگی از طرف خداوند و پیامبر(صلی الله علیه و آله) به آنها سپرده شده و اما علما و مفسران اهل سنت در تفسیر «اولی الامر» در این آیه اختلاف نظر دارند.

همانطوری که لقب اولی الامر مختص به پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت آن حضرت است القاب دیگری همانند: امیرالمومنین، سیدهالنساء‌العالمین‌ و سیدالشهداء نیز اختصاص به یک معصوم دارد، نه تنها افراد عادی، بلکه سایر ائمه معصومین(علیهم السلام) را نمی توان به آن لقب یاد نمود، زیرا آن انتخاب ریشه در روایات و باورهای دینی و اعتقادی ما دارد که امروز به مناسبت ایام فاطمیه به القاب چند تن از معصومین(علیهم السلام اشاره می کنم:

  1. امیرالمؤمنین، لقب خاص امام علی(علیه السلام)

یکی از القاب امام علی(علیه السلام)، «امیرالمؤمنین» است. امیرالمؤمنین در لغت؛ به معنای فرمانروا و سرور مؤمنان است.(۲) اختصاص این لقب به امام علی(علیه السلام) به این جهت بوده است که آن حضرت به دستور خداوند بعد از پیامبر(صلی الله علیه و آله)، جانشین بلافصل ایشان و امیر و فرمانده و امام مؤمنان و مسلمانان بوده و در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله)، آن حضرت به مردم امر فرمود که به حضرت علی (علیه السلام) به عنوان امیرمؤمنان سلام نمایند.(۳) ودر بعضی از روایات آمده: جبرئیل(علیه السلام) اولین کسی بود که با این لقب به امام علی (علیه السلام) سلام کرد.(۴) همچنین اهل آسمان نیز آن جناب را با لقب امیرالمؤمنین (علیه السلام) می نامند.(۵)

در فرهنگ و آموزه های شیعه این لقب از القاب اختصاصی امام علی (علیه السلام) می باشد و اطلاق آن بر دیگران حتی سایر امامان معصوم (علیهم السلام) نیز جایز نمی باشد.(۶)

به خلفای راشدین و خلفای اموی و عباسی و یا همه کسانی که توسط شورا و اصحاب اهل حل و عقد انتخاب شده ‏اند، اطلاق می‏گردد.(۷) بر همین اساس است که خلفای اسلامی خود را امیرمؤمنان می‏خواندند.
اما این که در روایات عنوان امیرالمؤمنین از القاب خاص علی(علیه السلام) شمرده شده است،(۸) امیرمؤمنان در این روایات معنای ویژه ‏ای دارد که آن معنا متضمن خلافت بلافصل است؛ با توجه به این معنا تنها شامل امام علی(علیه السلام) می‏شود، چون جز او کسی لایق این مقام نیست.
در برخی از روایات بیان شده که حتی در زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله)، نیز توسط آن حضرت از امام علی(علیه السلام) به امیرمؤمنان یاد شده است.(۹) و به همین خاطر، این لقب برای دیگران و حتی امامان معصوم(علیهم السلام) اطلاق نشده است.
اما به اعتقاد شیعه امامیه، امیرالمؤمنین عنوانی است که خدای تعالی به علی‌بن ابی‌طالب ـ علیه السلام ـ داده است. و هیچ کس چه قبل از او و چه بعد از او برازنده این لقب نیست. در حدیث آمده است که رسول خدا – صلی الله علیه و آله – به اصحاب خود فرمود: بر علی با عنوان امیرالمؤمنین سلام کنید و در حدیث دیگر است که خدا علی ـ علیه السلام ـ را امیرالمؤمنین نامیده است و روا نیست کسی به این نام خوانده شود، حتی قائم آل محمد ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ را امیرالمؤمنین نمی‌گویند و به او بقیه‌الله خطاب می‌کنند.

  1. سیده النساء العالمین، لقب خاص حضرت زهرا(سلام الله علیها)

این عنوان در روایات پیامبر و ائمه(علیهم السلام) وارد شده و از نظر روایی و تاریخی مسلم است، نمی توان به دیگران و حتی به همسران پیامبر(صلی الله علیه و آله) که ام المومنین هستند این عنوان را داد و این لقب فقط اختصاص به حضرت زهرا (سلام الله علیها) دارد. و کسی است که پیامبر رحمت (صلی الله علیه و آله و سلم) در وصفش فرمود:« فانّها سیده نساء العالمین من الاولین و الآخرین»(۱۰)

چنانچه سیده النساء به حضرت مریم نیز گفته می‌شد و حضرت مریم بانوی زنان زمان خودش بوده و حضرت زهرا(سلام الله علیها) «سیده نساء العالمین» یعنی بانوی بزرگ همه عالم است.
این عقیده بر گرفته از مضامین احادیث نبوی و مورد اتفاق مسلمانان، اعم از شیعه و سنی است که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: «فاطمه سرور زنان جهانیان است».

حضرت زهرا(سلام الله علیها) محبوب‌ترین فرد نزد رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بود. در روایتی، غضب فاطمه(سلام الله علیها) غضب خداوند و خشنودی او خشنودی خداوند دانسته شده است.

در جوامع روایی شیعه و سنی روایات مشهور متعددی بدین مضمون وجود دارد که پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرموده است: «فاطمه پاره تن من است هر کس او را بیازارد مرا آزرده است.» فراز اول حدیث یعنی عبارت «فاطمه بضعه منی» متواتر لفظی است و آن فراز دوم حدیث است که با تعابیر مختلف بیان شده، مثلا در کتاب صحیح بخاری آمده: «فَاطِمَهُ بَضْعَهٌمِنِّى ، فَمَنْ أَغْضَبَهَاأَغْضَبَنِى» یعنی پیامبرفرمود: فاطمه پاره تن من است؛ پس هرکس اورا غضبناک کند مرا غضبناک نموده و در کتاب صحیح مسلم آمده: ِنَّمَافَاطِمَهُ بَضْعَهٌ مِنِّی یُؤْذِینِی مَا آذَاهَا؛ یعنی فاطمه پاره تن من است هر که اورا اذیت کند مرا اذیت نموده و این حدیث یکی از مشهورترین روایات در میان منابع روایی فریقین است.

برتری حضرت فاطمه(سلام الله علیها) به سبب ویژگی‌ها و فضایلی است که برخی از آنها عبارت‌اند از: دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) بودن، همسری علی(علیه السلام)، مادری حسنین و دیگر امامان(علیهم السلام)، آفرینش نوری، داشتن فضایلی چون علم غیب، ایمان و خداترسی، محدثه بودن.

اقبال لاهوری یکی از بزرگترین اندیشمندان جهان اسلام که ارادت او به پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت(علیهم السلام) در آثارش جلوه خاصی دارد. اقبال در این سروده حضرت زهرا را که همسر علی مرتضی(علیه السلام) است و فرزندانی چون حسنین(علیهما السلام) را پرورانده است، اسوه کامل زنان عالم می‌داند که باید سرمشق زنان مسلمان باشد.

مریم از یک نسبت عیسی عزیز             از سه نسبت حضرت زهرا عزیز

نور چشم رحمت للعالمین                    آن امام اولین و آخرین

آن که جان در پیکر گیتی دمید            روزگار تازه آئین آفرید

بانوی آن تاجدار هل اتی                     مرتضی مشکل گشا شیر خدا

پادشاه و کلبه ئی ایوان او                    یک حسام و یک زره سامان او

مادر آن مرکز پرگار عشق                  مادر آن کاروان سالار عشق

آن یکی شمع شبستان حرم                 حافظ جمعیت خیر الامم

وان دگر مولای ابرار جهان                قوت بازوی احرا جهان

در نوای زندگی سوز از حسین          اهل حق حریت آموز از حسین

سیرت فرزندها از امهات                   جوهر صدق و صفا از امهات

مزرع تسلیم را حاصل بتول               مادران را اسوه کامل بتول

بهر محتاجی دلش آنگونه سوخت    با یهودی چادر خود را فروخت

نوری و هم آتشی فرمانبرش            گم رضایش در رضای شوهرش

آن ادب پروده صبر و رضا               آسیا گردان و لب قرآن سرا

گریه‌های او زبالین بی نیاز                گوهر افشاندی بدامان نماز

اشگ او بر چید جبریل از زمین        همچو شبنم ریخت بر عرش برین

رشته آئین حق زنجیر پاست             پاس فرمان جناب مصطفی است

ورنه گرد تربتش گردیدمی              سجده‌ها بر خاک او پاشیدمی

  1. سید الشهداء، لقب خاص امام حسین(علیه السلام)

قبل از شهادت حضرت ابی عبدالله علیه السلام لقب سید الشهدا به حضرت حمزه، عموی پیامبر اسلام، اختصاص داشت که در جنگ احد ۱۵ شوال به شهادت رسیده و رشادت‌های او در دفاع از پیامبر و حریم اسلام زبانزد همگان بود. ولی بعد از شهادت امام حسین(علیه السلام) در بسیاری از روایات لقب سید الشهدا برای او به کار رفته  و لقب سید الشهداء برای امام حسین(علیه السلام) را بسیاری از ائمه(علیهم السلام) از جمله امام سجاد(علیه السلام)، امام باقر(علیه السلام)، امام صادق(علیه السلام) به کار برده‌اند.

به نظر می رسد که لقب سیدالشهدا برای حضرت حمزه به معنی این است که او سید و سرور شهدای زمان خودش بوده است تا زمان شهادت امام حسین(علیه السلام)؛ و از آن پس امام حسین(علیه السلام) سید و سرور شهدای همه زمان‌ها بوده و هست.
در تاریخ اسلام دو شخصیت بزرگ با لقب سیدالشهدا شناخته می‌شوند: حمزه‌بن‌عبدالمطلب وحسین‌بن‌علی(علیه السلام). روشن است که این لقب به معنای برتری و فضیلت یک شهید بر سایر شهیدان است. چنانکه در برخی روایات در کنار سیدالشهدا، افضل نیز درباره حسین‌بن‌علی(علیه السلام) آمده است.(۱۱)
طبق پاره‌ای از روایات، لقب سیدالشهدا برای امام حسین(علیه السلام) نخستین بار از سوی جبرئیل به‌کاربرده شد. پیامبر بارها خبر شهادت امام حسین(علیه السلام) را که از فرشتگان مقرب الهی دریافت کرده بود، برای مردم به‌ویژه خواص و یاران نزدیک و برخی خویشان بیان کرده بود.(۱۲)
ضمن یکی از این روایات، پیامبر از طرف خداوند حسین‌بن‌علی(علیه السلام)  را سیدالشهدا معرفی کرد و فرمود: انه سیدالشهدا مِن الاوَّلینَ و الاخِرینَ فِی الدُّنیا وَ الاخرهِ، وَ سیِّد شَبابِ اهلِ الجَنَّهِ مِنَ الخَلْقِ اَجمَعِینَ(۱۳)؛ «او (حسین)  سرور شهیدان از نخستین تا آخرین آن‌ها در دنیا و آخرت است و سرور جوانان همه اهل بهشت است.»

کثرت مصائب فاطمه الزهرا(سلام الله علیها) بعد از پیامبر(صلی الله علیه و آله) در منابع شیعه و سنی

ابن سعد(۱۴) روایتی را در مصائب فاطمه‌الزهرا(سلام الله علیها) چنین نقل می کند: این روایت را چنین نقل مى کند: فاطمه(علیها السلام) پس از رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) هرگز خندان دیده نشد. فقط گاهى تبسمى مى نمود.
همچنین عسقلانى(۱۵) به نقل از طبرى، از عایشه(۱۶) روایت مى کند که: رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به فاطمه(علیها السلام) فرمود: جبرئیل به من خبرداد، هیچ زن مسلمانى بیش از تو مصیبت نخواهد دید، پس مبادا صبرت کمتر از آنان باشد.
سبط بن جوزی از علی علیه السلام روایت کرده که آن حضرت فرمود: زمانی که رسول خدا به خاک سپرده شد، فاطمه بر سر قبر آن حضرت آمد و مشتی خاک از آن بر گرفت و از جمله چنین فرمود: «صُبّت عَلیّ مصائبٌ لو انَّها صُبَّت عَلَی الایام عُدن لیالیا»(۱۷)؛ (مصیبت هایی بر من وارد شد که اگر بر روز روشن وارد می شد، آن را به شب بر می گرداند).

و در برخی منابع شیعه آمده:

صُبَّتْ عَلَیَّ مَصَائِبُ لَوْ أَنَّهَا        صُبَّتْ عَلَى الْأَیَّامِ صِرْنَ لَیَالِیَا

ابن ابی ا لحدید می گوید: « بسیاری از مردم نوحه سرایی و آه و ناله حضرت زهرا(علیها السلام) را بعد از رحلت پدر بزرگوارش نقل کرده اند. سپس وی می نویسد:«شیعه روایت می کند که گروهی از صحابه از گریه های طولانی او ناراحت شده از او خواستند از همسایگی مسجد به اطراف مدینه برود ….»(۱۸)

دست من و عنایت و لطف و عطای فاطمه

دست من و عنایت و لطف و عطای فاطمه                      قلب من و محبت و مهر و ولای فاطمه

طبع من و قصیده مدح و ثنای فاطمه                              جرم من و شفاعت روز جزای فاطمه

به بذل دست فاطمه به خاک پای فاطمه                        منم گدای فاطمه منم گدای فاطمه

رشته مهر فاطمه سوی خدا کشد مرا                             دل بولاش داده ام تا به کجا کشد مرا

گر به زمین زند مرا ور به سما کشد مرا                         درد اگر عطا کند یا به بلا کشد مرا

پای برون نمی نهم، از سر کوی فاطمه                        وانشود لبم مگر ، به گفتوگوی فاطمه

مهر و محبتش بود طینت من سرشت من                      ز دوستیش آبرو داده به روی زشت من

روضه بی چراغ او مینوی من بهشت من                       شکرخدا که گشته این قسمتوسرنوشت من

سنگ محبت ورا بر سر و سینه می زنم                        به یاد خاک قبر او داد مدینه می زنم

گریه های زهرا(علیهاالسلام)

می نویسند: پنج نفر در دنیا به «بکّاء» یعنی بسیار گریه کننده معروف شده اند؛  حضرت آدم(علیه السلام) که در جدایی از بهشت می گریست. حضرت یعقوب(علیه السلام) که بر جدایی فرزندش گریه می گرد و حضرت یوسف(علیه السلام) که در فراق پدرش شبانه روز اشکش جاری بود. اما فاطمه زهرا(علیهاالسلام) بعد از وفات پدرش رسول(خدا صلی الله علیه و آله) و حضرت اما سجاد(علیه السلام)‌ مصیبت پدرش امام حسین(علیه السلام).

در باره حضرت زهرا(سلام الله علیها) دارد که آن بی بی به قدری گریست که اهل مدینه از گریه او ناراحت شدند و اعتراض کردند. از این رو، ایشان به مقبره شهدای اُحُد می رفت و آنجا گریه می کرد.

به یقین زهرا فقط در فراق پدر خویش نمی گریست، بلکه پی آمدهای دردناک رحلت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله)، شکیب آن بانوی شکیبا را گرفته و پشت آن کوه صبر را خم کرده بود و طبق نقل تاریخ،‌حضتر زهرا(سلام الله علیها) بین ۷۵ تا ۹۵ روز پس از وفات پیامیر گرامی اسلام(صلی  الله علیه و آله) مصیبت دایده و درتا آنکه درگذشت.

یکی از موضوعاتی که در زندگی حضرت زهرا(سلام الله علیها) قابل تحلیل و بررسی می باشد گریه های بلند و جانسوز آن بانوی بزرگ است. چنین نقل شده است که حضرت زهرا(سلام الله علیها) بعد از وفات پدر، تا پایان  عمر شریف خود، فراوان می گریسته اند تا حدی که مردم مدینه به امام علی(علیه السلام) گفتند: یا علی! به فاطمه بگویید یا شب گریه کند و روز آرام گیرد و یا روز گریه کند و شب آرام گیرد.

گریه بر درد فراوان نکنم پس چه کنم؟                          ناله از سینه سوزان نکنم پس چه کنم؟
من که اندر ملاء عام نکردم زاری                                  گریه در این شب پنهان نکنم پس چه کنم؟
من که از داغ پدر مرغ دلم گشته کباب                         گریه در خانه تنها نکنم، پس چه کنم؟
من ز بشکستن دل به کسی دم نزدم                               گریه بر این گل بی جان نکنم پس چه کنم؟
هرچه دیدم ز غم اظهار نکردم به کسی                         گریه بر درد فراوان نکنم پس چه کنم؟

بعد از اعتراض مردم مدینه به گریه های شبانه روزی حضرت زهرا(سلام الله علیها)، امام علی(علیه السلام) رفت و بیرون مدینه سایبانی درست کرد. حضرت زهرا(سلام الله علیها) روزها می رفت آن جا و تا غروب می نشست و گریه می کرد و ناله می زد… در بیت الاحزان حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، حداقل سایبانی بود و سایه ای داشت. حضرت زهرا(سلام الله علیها) زیر سایه می نشست و گریه می کرد؛ اما بیت الاحزان اهل بیت امام حسین(علیه السلام) خرابه شام بود. سقفی نداشت و از گرما و سرما محافظت نمی کرد؛ به طوری که صورت هایشان پوست انداخت.

منهال می گوید: امام زین العابدین(علیه السلام) را دیدم که تکیه بر عصا داده و پاهایش مانند نی، خشک و خون از آن ها جاری بود. رنگ شریفش زرد شده بود. پرسیدم آقا! کجا می روید؟ فرمود: جایی که ما را منزل داده اند، سقف ندارد. آفتاب ما را گداخته است؛ به خاطر ضعف بدن بیرون آمده ام تا قدری استراحت کنم و زود برگردم؛ چرا که از جان زنان می ترسم. در همین حال، صدای زنی بلند شد: نور دیده ی برادرم کجا می روی؟ برگرد که می ترسم دشمن به تو صدمه ای بزند. پرسیدم این زن کیست؟ گفتند: زینب دختر علی مرتضی(علیه السلام)است.(۱۹)
پی نوشت ها:

  1. سوره نساء،آیه ۵۹ .
  2. فرهنگ فارسی معین.
  3. طوسى، محمد بن حسن، الأمالی، ص ۳۳۱؛ مفید، محمد بن نعمان، الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد، ص ۴۲؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار(علیهم السلام)، محقق: جمعى از محققان، ج ‏۳۵، ص ۳۷، «عَنْ بُرَیْدَهَ، قَالَ: أَمَرَنَا النَّبِیُّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) أَنْ نُسَلِّمَ عَلَى عَلِیٍّ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) بِإِمْرَهِ الْمُؤْمِنِینَ».
  4. شوشتری، قاضى نور الله، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج ‏۴، ص ۲۷۶؛ شاذان بن جبرئیل، الروضه فی فضائل أمیر المؤمنین على بن أبى طالب علیهما السلام، ص ۳۰٫
    ۵٫ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج ‏۳، ص ۵۴٫
  5. طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدى (زندگانى چهارده معصوم علیهم السلام)، مترجم: عطاردى، عزیز الله، ج ‏۱، ص ۳۰۷٫ .
  6. دایرهالمعارف تشیع، ج‏۲، ص ۵۲۲- ۵۲۳.
    ۸٫ معارف و معاریف، ج‏۲، ص ۴۴۸؛ دایرهالمعارف تشیع، ج‏۲، ص ۵۲۲.
    ۹٫ بحارالانوار، ج‏۳۵، ص ۳۷، ارشاد مفید، ص ۴۲.
    ۱۰٫ امالی شیخ صدوق مجلس بیست و چهارم ؛ فرائد السمطین ، امام جوینی شافعی ، ج۲، ص ۳۴ (بیروت ـ طبع محمودی).
  7. احمد بن حنبل ، مسند، ج ۱ ص ۱۷۸٫
  8. امینی، الغدیر، ج۸، ص۸۷٫
  9. همان، ج۶، ص۸۰٫
  10. طبقات ابن سعد، ج ۲، ص ۴۰٫
    ۱۵٫ فتح البارى، ج ۹، ص ۲۰۱٫
  11. عایشه(درگذشت ۵۸ ق) دختر ابوبکر بن ابی قحافه، همسر پیامبر(صلی الله علیه و آله) و از جمله زنان تأثیر گذار تاریخ صدر اسلام است.

عایشه در بین همسران رسول الله(صلی الله علیه و آله) است که به دلیل فعالیت ها و جهت گیری های سیاسی و نقش بارزی که در روایت احادیث داشت پیامبر(صلی الله علیه و آله) داشته، از شهرت زیادی بر خور دار است.
۱۷٫ مناوی، اتحاف السائل بما لفاطمه من الفضائل ص ۱۴٫
۱۸٫ شرح نهج البلاغه، ج ۱۳، ص ۴۳٫

  1. امالی شیخ صدوق، مجلس۳۱، ح۴٫ حسین نفس مطمئنه، محمدعلی عالمی، ص۳۴۹٫

منبع: خبرنگار، پایگاه اطلاع رسانی جهاد فرهنگی