۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » مقاله
  • شناسه : 875
  • ۲۸ جوزا ۱۳۹۶ - ۰:۵۰
  • 77 بازدید
حکومت وحدت ملی و شورای عالی صلح در برابر بحران‌ها
حکومت وحدت ملی و شورای عالی صلح در برابر بحران‌ها

حکومت وحدت ملی و شورای عالی صلح در برابر بحران‌ها

(در پیوند به حمله تروریستی به مسجد الزهرا(س)  واقع غرب کابل، شب ۲۱ رمضان) روزها و هفته های اخیر پایتخت کشور شاهد حملات انتحاری در مرکز و شرق کابل بود، تا اینکه شب جمعه آغاز دهه ی سوم ماه رمضان، ساعت ۹ شب، در مربوطات حوزه سیزدهم امنیتی پولیس غرب کابل(دشت برچی) پس از نماز […]

(در پیوند به حمله تروریستی به مسجد الزهرا(س)  واقع غرب کابل، شب ۲۱ رمضان)

روزها و هفته های اخیر پایتخت کشور شاهد حملات انتحاری در مرکز و شرق کابل بود، تا اینکه شب جمعه آغاز دهه ی سوم ماه رمضان، ساعت ۹ شب، در مربوطات حوزه سیزدهم امنیتی پولیس غرب کابل(دشت برچی) پس از نماز شام و افطار شب بیست و یکم رمضان، در حالیکه مؤمنین عزم برپایی مراسم احیای شب قدر در مسجد الزهرا(س) را داشتند، مورد حمله انتحاری قرار گرفتند، مهاجمان که قصد ورود به مسجد را داشتند، توسط پلیس شناسایی و درگیری آغاز شد. شخص انتحار کننده خود را  به داخل آشپزخانه مسجد رسانید و  بعد از چند دقیقه خود را منفجر ساخت، در آن موقع  برخی از مومنین برای  نجات از این حمله تروریستی به آشپزخانه مسجد پناه برده بودند، در آنجا شخص انتحار کننده خود را  منفجر و  نیز در اثر فیر  مرمی ۸ کشته و ۱۲ زخمی را در همان موقعیت برجا گذاشت و گفته می شود که این حمله تروریستی دقایقی قبل از ورود حاجی محمد محقق، معاون دوم رئیس اجرائی حکومت وحدت ملی افغانستان و همزمان با حضور جنرال مراد علی مراد و بعضی مسئولین بخش های امنیتی و پولیس در داخل مسجد به وقوع پیوست و در میان شهدا چند تن از اعضای پولیس ملی و نیز تعدادی غیر نظامی  و از آن جمع حاجی رمضان حسین زاده یکی از متنفذین و تاجران مشهور بهسود و رئیس هیئت امنای مسجد الزهراء و همچنین صالح نوابی، افسر پولیس که با مقاومت در مقابل تروریستان ایستادگی نموده بود به کاروان شهدای شب قدر پیوست.

طبق اظهارات سخنگوی گروه طالبان، آنان مسولیت این حمله را به عهده نگرفته و اعلام کردند که این گروه هیچ گاهی اماکن مذهبی و مساجد را هدف قرار نداده و نمی دهد و از جانب دیگر برخی خبرگزاری‌ها گزارش داده‌اند که گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) مسوولیت این حمله را برعهده گرفته است.

به همین مناسبت چند نکته را در پیوند حمله تروریستی به مسجد الزهرا(س) قابل یاد آوری می دانم:

  1. اگر امنیت مردم تامین نشود، فاصله بین دولت و ملت زیاد می شود.

حکومت وحدت ملی باید تامین امنیت کشور را در اولویت کاری خود قرار دهند و با کمال تاسف عملی نشدن بسیاری از وعده‌های حکومت وحدت ملی، افغانستان را از رهگذر امنیتی، اقتصادی و سیاسی با مشکلات زیادی روبرو ساخته و عملی نشدن این وعده‌ها باور مردم را نسبت به حکومت کاهش داده است.

در این شب و روزها مردم از طریق رسانه های جمعی و یا در مراسمات دینی شان، مخصوصا شب های قدر  از رهبران حکومت وحدت ملی می‌خواهند تا به وعده‌هایشان عمل نمایند و کشور را از این وضعیت نجات دهند و حکومت وحدت ملی در سیاست بیرونی و در برابر گروههای مخالف و کشورهای که در نا امن نمودن افغانستان نقش دارند، مردم افغانستان از حکومت انتظار دارند که  در قبال آنان موضع روشن بگیرند و علاوه بر اینکه در خصوص امنیت مردم و مراسمات دینی و ملی توجه فوق العاده داشته باشند، عاملان و حامیان تروریست را شناسایی و در پیوند با آن فیصله ای شجاعانه صادر نمانید و نباید مردم ما بیش از این شاهد نا امنی و فجایع خونین در کشور خویش باشند.

  1. انتصاب مصلحتی رئیس شورای عالی صلح، پای تروریست را به غرب کابل نیز کشاند.

چنانچه مردم مسلمان و روزه دار افغانستان نیمه ی دهه اول ماه رمضان امسال(چهارشنبه ۱۰ جوزا ۱۳۹۶ خورشیدی، برابر ۵ رمضان ۱۴۳۸ هجری قمری)، شاهد فاجعه خونین  در کابل بودند، از آن پس تا کنون روزه داران در غم عزیزان شان سوگوار و کشتار خونین چهار راهی زنبق، حمله بر تشییع کنندگان جنازه تا به شب ۲۱ رمضان، قلب هر انسانی را به درد می آورد و در دهه ای اول ماه رمضان اعتراضات جنبش رستاخیز  تغییر و به ظاهر مردمی و پشت صحنه دخالت سازمان یافته توسط سران برخی جریان های سیاسی با هدف استعفای سران حکومت وحدت ملی همزمان با نشست مهمی را که حکومت در نیمه ی جوزای امسال میزبانی نمایندگان ۲۰ کشور در باره صلح افغانستان را عهده دار شده بود.

در چنین وضعیتی که شورای عالی صلح، کارنامه های خویش را  ارائه نماید، شورای نامبرده در خلاء رهبری قرار داشت، این شورا چندین ماه پس از وفات پیر سید احمد گیلانی و آنهم حضور نمایندگان ۲۰ کشور در پایتخت افغانستان، شورا به رئیس مصلحتی نیازمند و ناگزیر، رئیس جمهور غنی، در چنین وضعیتی محمد کریم خلیلی معاون پیشین ریاست جمهوری را  روز دوشنبه ۱۵ جوزا به عنوان رئیس جدید شورای عالی صلح افغانستان تعیین  می نماید.

شورای عالی صلح درمیزان سال ۱۳۸۹ خورشید به ریاست برهان الدنی ربانی، رهبر جمعیت اسلامی با ۶۸ عضو و از جمله ۸ زن  شروع به کار کرد و پس از آن پیر سید احمد گیلانی یکی دیگر از رهبران جهادی به این سمت انتصاب  و از دید بسیاری کارشناسان، شورای عالی صلح افغانستان در ۱۶ سال اخیر در برنامه های خویش ناکام بوده و صلح با حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار تنها دستاورد این شورا محسوب می‌شود و از سوی دیگر محمد ایوب رفیقی رئیس سابق دبیرخانه شورای عالی صلح افغانستان به رادیو آزادی گفته بود که انتصاب محمد کریم خلیلی در ریاست شورای عالی صلح مصلحتی است و گزینه مناسبی برای شورا نیست و چنانچه قبلا طلوع نیوز در یکی از گزارشات شان گفته بود که اعضای شورای عالی صلح افغانستان به صورت مجموع ماهانه بیش‌ از ۵۳۰  هزار دلار حقوق می‌گیرند که بالاترین حقوق در  شورای عالی صلح، به ۱۸ هزار دلار می‌رسد، با این گونه امتیازات هرگز سران حکومت وحدت ملی و احزاب سیاسی موافق حکومت، مخالفین مسلح و….  راضی نخواهد شد که محمد کریم خلیلی درچنین پست مهم ابقاء و ناگزیر تاوان این سِمت را مردم مظلوم و بی دفاع غرب کابل بپردازد واز جانب دیگر رهبران هزاره و تشیع تاکنون موفق نشده که صلح میان ده نشین و کوچی ها در مناطق مرکزی را بوجود آورد و چگونه موفق خواهد شد در کل افغانستان و آن هم با این همه تعصبات قومی و سمتی بتواند پروسه ای صلح را در کل کشور عملی سازد  و از سوی دیگر با معامله‌گری و رهایی جنایتکاران هرگز نمی‌توان به صلح رسید و مردم بی بضاعت و مطلوم بایدقربانی اینگونه اهدف شوم دشمنان مردم افغانستان گردد.

  1. در افغانستان زنده ی خوب و مرده ی بد وجود ندارد.

پس از حادثه ای غم انگیز و حمله تروریستی به مسجد الزهرا(س) واقع غرب کابل در صفحات مجازی و به شهادت رسیدن چند تن از مومنین و یکی از آن شهداء که در شبکه های اجتماعی با عناوین اختصاصی در باره اش نوشته، شهید حاجی رمضان حسین زاده که مرگ وی  همزمان با دومین شب قدر، شب شهادت امام علی(ع) تقارن پیدا نموده و بیشترین تعبیر، عاقبت بخیر بودن در باره اش بکار برده شده است.

آری! عمر انسان مجموع لحظاتی است و یکی از آن لحظات همان لحظه آخر و پایانی عمر انسان است. انسان باید تلاش کند که در آن لحظه در حالی باشد که دارای ایمان کامل و توبه مقبوله باشد و اگر ذرّه‌ای کوتاهی و بی مبالاتی کند امکان دارد در همان لحظه شیطان ایمان را از انسان بگیرد و خدای ناکرده دلبسته به غیر خدا باشد.

شاید کسی امروز خوب باشد و فردا بد و همچنان می توان بر عکس آن بود، عاقبت بخیری کلمه کلیدی است که در قرآن‌کریم بدان اشارات زیادی شده است، زیرا لحظات آخر عمر  انسان را در بر‌می‌گیرد که چگونه از دنیای فانی به آخرت رهسپار می‌شود و آیا در آن لحظه آخر عاقبت‌بخیر می‌شود یا نه؟

به‌راستی چه کسانی عاقبت بخیر می‌شوند؟

همه انسان‌ها در طول عمر خود با هر کیفیت و کمیت بالاخره به خط آخر که مرگ است خواهند رسید، لحظه‌ای سرنوشت‌ساز که چگونگی گذر عمر چند ساله انسان را مشخص می‌کند.

مدت زمان عمر انسان مهم نیست؛ مهم این است که انسان با چه شرایطی از دنیا به آخرت رهسپار می‌شود و مرگش از چه کیفیتی برخوردار است. از جمله عواملی که موجب عاقبت بخیری انسان می‌شود می‌توان به تقوا، مراقبت انسان از خود و اعمالی که انجام می‌دهد، تحکیم و ثبت عقاید و… است.

تنها خاطره بدی که در زمان حیات وی در محافل شخصی و عمومی مطرح بود تغیر نام مصلی خاتم الانبیاء(ص) به نام مصلی بابه مزاری، انتقال پرچم اباعبدالله الحسین(ع) به زیارت سخی، ایجاد تنش در کمیسیون برگزاری مراسم بالا نمودن جَند(پرچم) سخی و اختلاف میان بیت مرحوم آیت الله حجت و شاخه های حزب وحدت در زیارت سخی، راه بندان بخاطر محافل سیاسی با حضور رهبران سنتی جامعه هزاره و مقامات حکومتی در مسجد الزهرا(س) اینها مواردی بود که موجب اعتراضات مردم غرب کابل به شمار می رفت، از آنجاییکه نگارنده بارها در موارد فوق با شهید حاجی رمضان حسین زاده هم صحبت شدم، می خواهم به هرچهار مورد اشاره داشته باشم:

– در مورد اول(تغییر نام مصلی خاتم الانبیاء)؛  نگارنده همراه شهید حاجی رمضان حسین زاده در حضور حجت الاسلام والمسلمین حاج آقای مرتضوی تفصیلا و چند ساعت گفتگو و صحبت نمودیم و ایشان در حتک حرمت به نام مبارک پیامبر گرامی اسلام(ص) از کسان دیگری نام بردند و مدعی بود که کلیپ مستند آن موجود است، من به دوستان و نزدیکان آن شهید پیشنهاد می کنم که جهت خنثی نمودن این گونه تبلیغات، کسانیکه این کلیپ را در اختیار دارند، آن را به دست نشر بسپارند و این اتهام را از وی بردارند و هرچند در موارد دیگری و از جمله برخورد سیاسی و قومی در قضیه خاتم الانبیاء(ص) او  یکی از چهره های تاثیر گذار و قابل توجه بود  و نیز گاها به سنت افراط گرایی و اسطوره سازی قومی رو آورده بود که نتیجه ی آن را  امروز شاهد  قداست زدایی توسط بعضی روشنفکر مآبان هستیم.

– مورد دوم؛ مربوط به تیم مخالف آقا زادگان مرحوم آیت الله فاضل در تبانی با حوزه مربوطه می گردد، حد اقل ایشان در راس این برنامه نبوده و بارها دست داشتن خود در این حرکت را تکذیب نموده اند.

–  مورد سوم؛ جدال بر سر نحوه برگزاری و انتخاب سخنرانان روز اول حمل در زیارت سخی که در سال ۱۳۹۲ پس از جدال و تهدیدات هواداران احزاب سه گانه علیه همدیگر و بیت مرحوم آیت الله حجت.

در نهایت بتاریخ ۲۷ حوت ۱۳۹۲ خورشیدی بکوشش حجت الاسلام والمسلمین حاج سیدرحمت الله مرتضوی، ایشان  نمایندگان احزاب سیاسی را در دفتر نمایندگی مجمع اهل بیت علیهم السلام واقع تپه سلام دعوت نمودند، در همان جلسه مرحوم حاجی رمضان خطاب به حاج آقای مرتضوی گفت: نمایندگان هردو جناح حزب وحدت(مربوط خلیلی و محقق)  حضور دارند و من به اینها گفتم که آقا صاحب انوری را در این موضوع نادیده نگیرید تا مبادا فتنه ای ببار آید، اینها نپذیرفتند حالا باید خود  همین نمایندگان هردو شاخه ای حزب وحدت قضیه ار خاتمه دهند، ایشان تأکید می ورزید وقتی که حضورش  در این این کمیسیون باعث توهین وی گردد، دیگر نمی خواهد بعنوان عضو کمیسبون ادامه دهد، بیت مرحوم آیت الله حجت رفتن ایشان از کمیسیون را به صلاح نمی دانستند، لذا یکی از نوادگان مرحوم آیت الله حجت با بوسیدن دست حاجی رمضان حسین زاده به تصمیم وی خاتمه داد و پس از آن روز حاضرین در کمیسیون متوجه شدند که او  در این جنجال آنگونه که تبلیغات علیه آن مرحوم  هست، در ایجاد اختلاف و تنش میان نمایندگان  احزاب سیاسی و بیت آیت الله حجت طوری که گفته می شودحقیقت ندارد و برعکس وی طرفدار حضور شخصیت های تأثیر کذار در برگزاری مراسم نوروز در زیارت سخی و حل اختلافات بود.

– مورد چهارم؛ تبدیل شدن  مسجد الزهرا(س) از یک مرکز دینی و فرهنگی به مرکز سیاسی، در رقابت و جدال هوا داران احزاب سیاسی و سران حکومت و در نتیجه راه بندان سرک برچی که باعث اذیت و آزار مردم غرب کابل گردید.

این مسجد قبلا جزو پروژه خاتم الانبیاء(ص) بوده که  توسط مرحوم آقای انوری به آیت الله صالحی مدرس واگذار که ایشان  مؤسس و متولی مسجد الزهرا(س)  وحاجی رمضان حسین‌زاده، از متنفذین محلی جزو شهدای تروریستی این مسجد  رئیس هیئت امنای آن بودند.

در ناحیه سیزدهم نزدیک به دو میلیون جمعیت زندگی میکند و یک سرک عمومی دارد که از پیش روی این مسجد میگذرد، عمده ترین مشکل این مسجد نداشتن پارکینگ وسایط و موقعیت آن د رکنار سرک عمومی است.و راه بندان  سرگ برچی بخاطر جلسات سیاسی، کمپاین انتخابا(ریاست جمهوری، شورای ملی و شورای ولایتی) و فاتحه خوانی مسئولین احزاب سیاسی و مقامات حکومتی هزاران دشنام و لعن را توسط موتر داران و ساکنان غرب کابل به صاحبان عزا  و دست اندکاران مسجد بعنوان  مردم آزاری، نثار می کنند که آنان از راه بندان  بستوه آمده بودند  و مسئولیت همه ی مشکلات را به گردن آیت الله صالحی مدرس و حاجی رمضان حسین زاده می انداختند و عده ای بنام  عدالت خواهان، مردم را برای اعتراض در مقابل مسجد الزهرا با شعار الزهرا بزنس سنتر فرا می خواندند.

در صفحه فیس بوک شخصی داکتر جعفر مهدوی عضو مجلس نمایندگان در پیوند به راه بندی و آزار و اذیت مردم در جریان مراسمی که در مسجد الزهرا برگزار میگردید نوشته بود و به تعقیب آن جوابیه از طرف حاجی رمضان حسین زاده در صفحه فیس بوکش خواندم، او تذکر داده بود که تصمیم گیرنده در مورد مسجد الزهرا  ایشان نیست، مسجد تعلق به هیئت امنا و شخص آیت الله صالحی دارد.

و همچنان داود ناجی یکی از اعضای کلیدی جنبش روشنایی در صفحه خود نوشته بود:

یکم: جلسه در مسجد الزهرا طبق قرار قبلی دایر شد.
دوم: آیت الله صالحی متولی این مسجد و حاجی رمضان از اعضای هیات امنای مسجد، هردو قول دادند که پس از این از راه اندازی هر برنامه ای که سبب بستن جاده توسط بادیگاردهای حضرات شود، جلو گیری خواهند کرد. بقول آیت الله صالحی «بستن راه عام، ظلم است و از نظر شرعی حرام و او تا کنون نمی دانسته که بادیگاردهای حضرات جاده را از چوک بابه تا گولایی مهتاب قلعه یک طرفه می کنند.»
تا هنگامی که حاجی رمضان حسین زاده  زنده بود، اکثرا حتی دوستان سیاسی و همفکرانش وی را  به دیده یک رقیب می دیدند و خصم می پنداشتند، واقعیت این است که در این سرزمین ما «زنده خوب» و «مرده بد» نداریم.

بربنیاد این واقعیت باید گفت همواره ما مردم افغانستان با اشخاص برخورد دوگانه داریم؛ برخورد پیش از مرگ و پس از مرگ.

به قول علامه سید اسماعیل بلخی که به رسم اعتراض در برابر این فرهنگ، چنین سروده بود:

عجب از زنده قدری نیست در دیار ما

گروهی بعد مرگ ما به مشت استخوان گرید

بیاییم علیه رسم زنده بد و مرده خوب عملا اقدام کنیم، اگر واقعا کسی قابل ستایش است در این دنیا تقدیر کنیم و آن را جدی بگیریم و اگر در زندگی اشخاص به این نتیجه می رسیم که او مستحق تقدیر نیست، اشتباه  و خطاهای سیاسی، اجتماعی و اعتقادی داشته، پس از مرگش بر خلاف اعتقادات قلبی مان با ارتباطات، خاطرات، هم گپ شدن افتخار نکنیم، هر آنچه بوده، همان را پیش از مرگ و بعد از مرگ بیان کنیم و باور های مان را جدی بگیریم و بپذیریم که «پرنده مردنیست، تنها صدا است که می‌ماند».

اما باز هم شهادت در شب قدر و آن هم در مسجد و شب شهادت امام علی(ع) سعادت می خواهد و اما بدین معنی هم نیست که موضوعات حق الناس و دهها مورد دیگر که در متون دینی مان بدان پرداخته شده نادیده گرفته شود، ممکن برخی ها شاید توبه کرده که چنین توفیق رفیقش گردیده است.(الله ‌اعلم بالصواب)

در اخیر عا می‌کنم خدا عاقبت همه را ختم به خیر کند.

روح همه شهدا شاد و راه شان پر رهرو باد!

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

سید جعفرعادلی«حسینی»