با گرامیداشت ولادت حضرت زهرا(س) در پایان مراسم دعای ندبه در مجمع فرهنگی بقیةالله(عج) مطرح شد: وظیفه شناسی باید الگوی خوبیها برای سادات بنی فاطمه باشد.
خبرگزاری فرهنگی، تحلیلی عصر انتظار، صبح جمعه 18 جمادی الثانی 1443 قمری(1 دلو 1400) دومین نشستی تحت عنوان: «حضرت زهرا(س) محور وحدت امت اسلامی» برگزارشد.
در این نشست حجتالاسلام والمسلمین سید جعفرعادلی«حسنی» رئیس مجمع فرهنگی بقیةالله(عج) سخنرانی نمودند که تفصیل سخنرانی به شرح ذیل است.
…………………………………………….
بسم اللّه الرحمن الرحيم
انا اعطيناك الكوثر، فصل لربك و انحر، ان شانئك هو الابتر[1]
با آنکه از 20 جمادیالثانی سالروز ولادت حضرت زهرا(س) چند روزی گذشته، اما از آنجایی که از اهداف مجمع فرهنگی بقیةالله(عج) علاوه بر دعای ندبه، بیان احکام و معارف اسلامی یاد آوری از مناسبت های دینی و مذهبی نیز صورت میگیرد، امروز در پایان دعای ندبه با استفاده از فرصت در رابطه با حضرت زهرا(س) و چند کلامی با نوجوانان و جوانان عزیز داشته باشم.
حضرت زهرا(س) به عنوان برترين بانوي عالم هستي، داراي ابعاد والاي شخصيتي و اخلاقي ميباشد و اين شخصيت، مورد توجه خاص پيامبر اکرم(ص) و اهل بيت(ع) و بزرگان مسلمان و غير مسلمان بوده و هست.
قبل از اسلام، مردم زنان را به عنوان متاع و جنس میشناختند و در برخی مناطق از زن ننگ داشتند و دختران خود را زنده بگور میکردند؛ اما بعد از اسلام زن جایگاه واقعی خود را در میان مردم کسب کرد.
اسلام بهترین حقوق را برای زنان در نظر گرفته و در موقعی که وجود زن برای جامعهی آن روز ننگ و عار بود پیامبرگرامی اسلام(ص)، دخترش فاطمه الزهرا(س) را «ام ابیها» صدا میکرد و برماست که بعنوان امت چنین پیامبری احیا کننده و ترویج کننده فرهنگ ناب فاطمی باشیم.
فاطمه زهرا(علیهاالسّلام) تنها زن «معصوم» امّت اسلامی است که نقش رهبری را ﺑﺮاﻱ این اﻣّﺖ دارد و به عنوان حجّت، اسوه ﻭ اﻟﮕﻮﻱ ﻋﻠﻤﻲ ﻭ ﻋﻤﻠﻲ برای مردم معرفی شده و اطاعتش نیز واجب میباشد.
زنان مسلمان در ابعاد فکری و زندﮔﻲ باید اﺯ اﻳﻦ اﻟﮕﻮﻱ ﺑﻲﺑﺪﻳﻞ ﺑﻬﺮﻩ ﺑﺒﺮﻧﺪ و بدانند که زن موجودی است اجتماعی و می ﺘﻮاﻧﺪ ﺩﺭ صورت لزوم در مسائل اجتماعی و سیاسی نیز ﺗﺎﺛﻴﺮﮔﺬاﺭ و نقش ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻛﻨﻨﺪﻩ داشته باشد.
مسلمانان میتوانند در ابعاد دینی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی از زندگی کوتاه و ﭘﺮﺑﺎﺭ آﻥ ﺑﺎﻧﻮﻱ ﺑﺰﺭﮔﻮاﺭ درس بگیرند و روز ولادت حضرت زهرا(س) را به عنوان روز زن نامگذاری و این بهترین هدیه به مادران افغانستان خواهد بود و از ز نظر فرهنگ مسلمین غیر از این روز، همانند 8 مارج را چنانچه روز زن و مادر بدانیم، این روز از سوی غربیها به روز زن عنوان شده و تجلیل از این روز برای کسانی که هیچ دستاوردی در زندگی نداشته و به پوچی رسیده و از سوی دیگر بر جوامع اسلامی به عنوان روز زن تحمیل شده و برای زنان مسلمان نمی تواند الگو باشد، بلکه حضرت زهرا(س) تنها یک مادر، همسر و یک دختر نبود، او الگویی برای تمام زنان عالم بود و حضرت زهرا(س) شخصیتی تکرار نشدنی و به همین دلیل ما باید روز ولادت آن بیبی دوعالم را به عنوان روز مادر و روز زن از سالروز ولادتش تجلیل نماییم و در 20 جمادیالثانی سالروز ولادت آن حضرت بهعنوان مسلمان از حکومت افغانستان بخواهیم که به عنوان کشور اسلامی روز ولادت دختر گرامی پیامبراسلام(س) را در تقویم رسمی کشور، به عنوان روز زن و مادر درج نماید.
جوانان عزیز باید در تمام مراحل زندگی شان حضرت زهرا(س) را الگوی تمام عیار خودشان قرار بدهند و اخلاق و رفتارهای فاطمه زهرا(س) را مطالعه نمایند و از زندگی آن حضرت درس بگیرند که که چگونه با ساده زیستی، همسر داری خوب و تربیت فرزند توانست خدمات بزرگی به جوامع انسانی و اسلامی انجام دهند.
برخی از مفسرین گفته اند که “کوثر به معنی خیر کثیر است و برخی دیگر گفته اند، منظور حوض کوثر میباشد، اما روی هم رفته، آنچه مسلم است این است که کوثر وجود مقدس فاطمه زهرا(س) میباشد. زیرا آن حضرت سبب استمرار نسل رسول اکرم(ص) در ظرف زمان و مکان می باشد. این سوره در سر زنش کسانی نازل گردید است که پیامبر(ص) را به خاطر نداشتن فرزند مورد توهین قرا میدادند و می گفتند: وقتی پیامبر(ص) از دنیا برود، پسری که ادامه دهنده راه او باشد، ندارد. لذا این دین باقی نخواهد ماند، ازاین جهت آن حضرت را ابتر خطاب می کردند.
خداوند(ج) برای اینکه پیامبرش را از اندوه نجات داده و مسرور نماید گفت: من به تو کوثر عطا کردم تو ابتر نیستی، بلکه دشمنان تو ابتر می باشند. فاطمه زهرا(س) در صحنه های سیاسی به عنوان یک سیاست مدار بود. در صحنه های عبادت پاهایش ورم می کرد. زنان مسلمان و مومن باید صدیقه طاهره را الگوی خویش قرار دهند. آن حضرت هم چنان درامور منزل به عنوان یک زن حضور فعالیت گسترد داشت و در عین حال یگانه سرباز فدا کار برای علی بود و همواره از حق ولایت و امامت دفاع می کرد و همچنین فرزندانی چون امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، زینب(س) و ام کلثوم(س) را تربیت کرد که چشم و چراغ عالم گشت.
پيامبر اکرم(ص) به عنوان خاتمالانبیا، دعوت تمامی پیامبران الهی گذشته را تکميل نمودند؛ بعد از ايشان، حضرت امیرالمومنین و سایر امامان از نسل حضرت زهرا (س) ، به امامت رسيدند و مسير هدايت را بعد از پيامبر اکرم(ص) ادامه دادند و بقاي اسلام بواسطه همين شجره مبارکه تحکيم وتثبيت شد.
بنابراين راجع به شخصيت نوراني حضرت زهرا(س) در شرایط کنونی دو مسئولیت متوجه ماست:
- شناخت حضرت زهرا(س) به عنوان الگوی خوبیها و رفتار شناسی آن حضرت در عرصههای معنوی، علمی، سیاسی و اجتماعی و حق طلبی حضرت زهرا(س) الگوی بنی فاطمه و پیروان آن حضرت به جامعه معرفي گردد.
- به عنوان وظیفه از سالیاد ولادت حضرت زهرا(س) به عنوان بزرگداشت از روز «مادر» و «زن» تجلیل و بعنوان کشور اسلامی و ملت مسلمان آن را نهادینه و فرهنگ سازی نماییم.
مقام و فضیلت حضرت زهرا(س) در قرآن مجيد آيات فراوانى آمده و از جمله سورهى مباركهى «كوثر» مىفرمايد : «اِنّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرْ»يعنى بدرستى و تحقيق كه ما به تو «كوثر» داديم. همهى مفسّران فريقين اتفاق دارند كه اين سورهى مباكه درشأن حضرت زهراى اطهر(س) نازل شده وآن را بزرگترين سند افتخار سادات كرام(كثراللّه نسلهم) دانستهاند.
امام فخر رازى در تفسير خود(التفسير الكبير، جلد سى و دوم، صفحه 124) مىنويسد: «بنگر كه درطول تاريخ اسلام چقدر از اهل بيت كشته شدهاند، در عين حال عالم از وجود آنان پر است، لكن از بنى اميه در دنيا كسى باقى نمانده كه مورد توجه مردم باشد، سپس بنگر كه بسيارى از بزرگان و علماء، مانند امام باقر، امام صادق، امام كاظم، امام رضا(ع) ، نفس زكيه و مانند آنان از اهل بيتاند.»
و همین طور یکی از دانشمندان دیگر مىنويسد: «در عصر روز عاشوراى سال 61 هجری قمری در خانوادهى پيغمبر وفاطمه يك گهوارهى پسر مىجنبيد، كه عبارت از محمد باقر(س) باشد كه در آن موقع نزديك به چهارسال داشت؛ مابقى فرزندان ذكور فاطمهى زهراء(س) همه به شهادت رسيدند؛ درحالى كه در همان لحظه در طايفهى بنى اميه در شهر شام دوازده هزارگهوارهى پسر مىجنبيد، امّا امروز آن يك گهواره كجا وآن دوازده هزار گهواره كجا؟!.»
آيا با اين وصف در «كوثر» بودن فاطمه و ذريّه او جاى ترديد هست؟
اين گستردگى از لحاظ كميت نيست بلكه از لحاظ كيفيت نيز فرزندان فاطمه وعلى «كوثر» بودهاند وشخصيتهاى بى شمارى را به جامعه تحويل دادهاند واين خود يكى از اخبار غيبى قرآن و از وجوه اعجاز اين كتاب آسمانى است.
مخصوصاً با در نظر گرفتن اين كه ذريّهى پيغمبر در طول تاريخ بنى اميه و بنى عباس شهيد شدند، حتى گاهى به صورت دسته جمعى مانند كشتار بنى الحسن به امر منصور دوانيقى وخاندان فاطميين مصر پس از سيطره صلاح الدين ايوبى بر مصر، آنها را در قصرى زندانى كرد تاهمه جان دادند.
مشروط بر اینکه سادات قدرخود را بداند و تقوای الهی را پیشه کند و حرام و حلال در نظر بگیرند، در اسلام ارزش انسان به تقوای اوست و نه به رنگ و نژاد و قبیله و از همین جهت است که قرآن کریم میفرماید: ان اکرمکم عند الله اتقـکم[2] گرامیترین مردم نزد خداوند با تقواترین آنهاست؛ سید بودن نیز زمان ارزش دارد که در مسیر اسلام و اهلبیت(ع) باشد.
سلام رسانیدن به تمام فرزندان(سادات)، یکی از سفارشات حضرت زهرا(س) به امام علی(ع) عاطفه این مادر نمونه به فرزندان بلاواسطه و یا حداکثر نوه ها و نتیجه ها اختصاص ندارد؛ بلکه او چون کوثر نبی(ص) است و نسل سادات از برکت وجود او ماندگار شده و هر روز، رو به فزونی می نهد و علمای سید در طول تاریخ منشأ برکات فراوان و بی شماری شده اند، آن بانو در وصیتی سلام ویژه خود را به آنها میرساند:
وَ أَقْرَأُ عَلى وُلْدِيَ السَّلامَ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ؛[3] یا علی! تو را به خدا میسپارم و بر فرزندانم تا روز قیامت، سلام می فرستم.
این جمله گواه آن است که آن حضرت با ارتباطش به عالم غیب و احاطهاش به عالم شهود میدانست که تا روز قیامت سلسله اولاد او منقرض نخواهد شد، و از امیرالمؤمنین خواست که سلام او را به فرزندانش تا روز قیامت با تمام وجود برساند.
سادات باید بدانند چه تاج افتخاری بر سر آنها گذاشت، و چه مسؤولیت سنگینی بر دوش آنها نهاد.
جواب این سلام آن است که فرزندان آن حضرت تا روز قیامت از حق مادر خود دفاع کنند، و جواب این سلام از هر سیّدی متناسب مقام اوست که وظیفه شناسی و حق طلبی حضرت زهرا(س) را الگو قرار دهند.
مبادا سیّدی به مقامی برسد و برخلاف اسلام و مسیر اهلبیت(ع) عمل کند.
جواب سلام ساداتی که به مرتبهای از علم نائل شدهاند، آن است که ایتام آل محمد را به حکمت و موعظه حسنه و جدال احسن کفالت کنند و نگذارند این کبوتران بال و پرشکسته در غیبت صاحبشان در دام شبهات مخالفین گرفتار گردند.
جواب سلام ساداتی که به مال و منالی رسیدهاند، آن است که از مال خود در تحکیم مبانی آیینی که او در راه آن جان داد، دریغ نکنند و برای احیاء شعائر روز شهادت او انفاق کنند.
جواب سلام این است که مبادا از این عنوان استفاده ابزاری نمایند، سیادت شان را به معامله گرفته و قداست این عنوان را تخریب نمایند، چنانچه امروز عدهی آگاهانه و یا غیر آگاهانه تحت عنوان«هویت خواهی سادات» دوکانداری و رسیدن به منافع شخصی شان هستند، از اهل علم و عمامه داران که در گذشته از نام جهاد استفاده سوء نمودند و امروز عنوان سیادت را معامله گرفته و علاوه بر این اینک لائیک بنام سادات دین را نشانه گرفته و اما عده با ایجاد شوراها همان عمل مخالفین را در جهت تخریب این عنوان نموده اند.
شما امروز گفتههای من را بخاطر بسپارید و نسل جوان نباید حافظهی تاریخیاش مبادا تخریب، بیمِهری، استفاده جوییهای برخی اشخاص رِند سادات و غیر سادات را فراموش کنند، معاون سخنگوی ارگ نیز از سر دلسوزی و باور باطنی وعدههای سرخِرمن را نمیدهد بلکه بخاطر انتخابات میخواهد از شورای های مربوط سادات استفاده ابزاری نمایند و این گونه ستمها باید نسل جوان که در شبکههای اجتماعی حضور دارند و نیز در دائرةالمعارف سادات ثبت و ضبط گردد و که دوست و دشمن و لائیکهای سادات در چتر مافیای منافع شخصیشان چگونه از این عنوان بهره برداری میکند، امروز سادات در جهان افتخار جامعهی اسلامی است و از جایگاه والا برخوردار است.
هیچ شخص و قدرتی حتی قتل عام، مهاجرت، توهین و تحقیر سادات بنا بر مظالم بنى اميه همانند فاجعهی جانگداز کربلا، سپس بنى عباس همانند شهادت امامزاده يحيى بن زيد شهيد در انبار (سرِ پل كنونى)، قتل عام فرزندان حضرت زهرا(س) بدست حجاج ابن يوسف سقفى، یا دوران حاکمیت عبدالرحمان خان تا کنون نتوانستند اقتدار و عظمت سادات را خدشه دار کند پس از این نیز نخواهد توانست که با اینگونه حرکتها موفق شوند.
دومين فرزند زيد شهيد عيسى بود که در كوفه حتى حسب ونسب خود را از مردم پنهان مىداشت تا موقعى كه وفات يافت.
برادر زاده اش مىگويد: «بعد از مدّتها التماس پدرم را راضى كردم تا نشانى عمويم را كه درخفا مىزيست وحكومت «عباسى» را به هراس افكنده بود به من بگويد، بعد از اصرار فراوان پدرم گفت: عمويت در يكى از محلات پستِ كوفه در لباس سقّايان زندگى مىكند. اگر به كوفه بروى و درابتداى فلان كوچه بايستى، در ساعت معيّن مردى را خواهى ديد كه صورتى نورانى، محاسن سپيد، چشمى پر از اشك ولبى پر از ذِكْر دارد وباشتر آبكشى مىگذرد. او عموى تواست ولى مبادا طورى رفتار كنى كه توجه مردم را جلب نمايى، و او را بترسانى، مبادا رفتارت طورى باشد كه مأمورين حكومت عباسى به هويّت او پى ببرند. باپذيرفتن همهى اين تعهدات به آدرسى كه پدرم داده بود رفتم، همان طورى كه پدرم شرح داده بود عمويم آمد. خودم را به او شناساندم وهردو بعد از گريستن در آغوش هم به گوشهى رفتيم، او داستان بيست و چند سال فرارش را برايم گفت، درضمن صحبت هايش گفت كه با نامى مستعار به صورت سقّايان زندگى مىكند، بازنى ازدواج كرده وخداوند به او دخترى عنايت فرموده است، دختر بزرگ شده وبسن ازدواج رسيده بود، لكن فوت كرده و عمويم افزود كه دلم از فوت دخترم نمىسوزد، از اين مىسوزد كه من در تمام مدت زندگانى او نتوانستم به او بگويم كه «تواز فرزندان پيامبراسلام هستى وسيّده مىباشى.
[1]. سوره کوثر.
[2]. سوره حجرات، آیه 13 .
[3]. کتاب عوالم، ج11، ص514؛ بحارالانوار، ج43، ص214؛ ج100، ص185؛ ج78، ص390.