به گزارش پایگاه اطلاع رسانی جهاد فرهنگی: حجتالاسلام سید جعفرعادلی«حسینی» رئیس سازمان جهاد فرهنگی به مناسبت فرا رسیدن چهارمین سالیاد در گذشت سترجنرال فقید سید حسین انوری در حوزه علمیه قم افزود: تکریم از خدمات فقید انوری، در حقیقت تکریم و بزرگداشت از حفظ کرامت انسانیت و یاد آوری از میراثی هست که آن مرحوم […]
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی جهاد فرهنگی: حجتالاسلام سید جعفرعادلی«حسینی» رئیس سازمان جهاد فرهنگی به مناسبت فرا رسیدن چهارمین سالیاد در گذشت سترجنرال فقید سید حسین انوری در حوزه علمیه قم افزود: تکریم از خدمات فقید انوری، در حقیقت تکریم و بزرگداشت از حفظ کرامت انسانیت و یاد آوری از میراثی هست که آن مرحوم به مردم افغانستان گذاشت.
رئیس مجمع فرهنگی بقیةالله(عج) در بخش دیگر از سخنانش تصریح كرد: کسانیکه امروز بر اریکه قدرت تکیه زده و برای حفظ مقام حاکمیت خویش، چون حکام مستبد گذشته، لائیکها و اهانت کنندگان به پیامبراسلام(ص) را همراهی مینمایند و اینگونه رفتارهای خلاف اخلاق اسلامی و انسانی به عنوان لکهی ننگ در تاریخ ثبت و چون دیگر زمامداران ظالم مورد تنفر نسلهای بعدی باقی خواهد ماند.
تفصیل بیانیهی مطبوعاتی رئیس سازمان جهاد فرهنگی
بسم الله الرحمن الرحيم؛ قال الله تعالی فی کتابه: «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلاً»؛ (1)
چهارمین سالیاد ارتحال سترجنرال فقید سید حسین انوری از فرماندهان مطرح و نامدار جهاد افغانستان و کسی که در افغانستان، منطقه و جهان از هواداران سرسختی برخوردار است، این مناسبترا به تمامی بستگان، دوستان و ارادتمندانش تسلیت میگویم.
این شخصیت پرآوازهی جهادی، سیاسی و مدیر خدوم و دلسوز سرانجام پس از عمری خدمت در ۱۵ سرطان 1395 خورشیدی به اثر مریضی با کولهباری از تجربیات تلخ و شیرین دنیای فانی را وداع گفت و در 18 سرطان جنازهاش به کابل منتقل و بعد از یک روز با حضور انبوهی از هوادارانش درغرب کابل و تپهی مشهور اسکاد به خاک سپرده شد.
غازی و سپهسالارجهاد افغانستان، فقید سید حسین انوری اسوهی پایداری در عصر جهاد و پس از آن علاوه بر تلاشهای مضاعف در حمایت از تقویت کنندگان حفظ ارزشهای دینی و ملی در عرصهی سازندگی، تأمین امنیت و همبستگی در تاریخ کشور افتخار آفرید.
از اینرو تکریم از فقید سید حسین انوری، بزرگداشت از حفظ کرامت انسانیت، یاد آوری از مجاهدتهای عصر جهاد و دوران مسئولیتهای صادقانهی وی در قبال شهروندان افغانستان خواهد بود.
چنانچه خداوند حکیم در مورد فضیلت و کرامت و بزرگی شأن نوع بشر فرموده است: «ولقد کرّمنا بنی آدم و حملناهم فی البرّ و البحر و رزقناهم من الطّیبات و فضّلناهم علی کثیر ممّن خلقنا تفضیلاً» در جامعهای که مورد نظر اسلام و قرآن است، هر انسانی محترم و دارای شخصیت و کرامت می باشد. این تکریم و بزرگداشت از دو زاویه قابل نگاه است؛ یکی از جانب خود شخص؛ به این معنی که با شناخت مقام «خلیفهی الهی» خویش در قبال مردم و جامعهأش احساس مسئولیت و این گوهر گرانمایه را برای خود حفظ نماید. اما این تکریم را میتوان از بعد جامعه هم در نظر گرفت، یعنی در جامعه اسلامی انسانها علاوه بر حفظ کرامت خودشان، مردم نیز موظف به تکریم و تجلیل و یاد آوری خدمات دیگران هستند و نباید از آن کوتاهی و غفلت کنند.
مرحوم انوری یکی از سران برجستهی جهادی که در تحولات سیاسی و نظامی کشور در زمان جهاد(دوران اشغال افغانستان توسط شوروی سابق) و حکومت مجاهدین و نیز دورهی مقاومت تا عصر دموکراسی که در پستهای وزارت زراعت، والی ولایتهای کابل و هرات، نماینده مردم کابل در شورای ملی و درنهایت مشاور ارشد رئیسجمهور در امور نظامی و امنیتی نقش کلیدی داشت.
من از سال 1366 خورشیدی بدینسو با حضور در خطوط مقدم جبهات کابل، میدان، پغمان، شمالی، لوگرو پکتیکا و نیز پس از اعلام موجودیت حرکت اسلامی مردم افغانستان امور فرهنگی و سیاسی با فراز ونشیبها به عنوان عضو شورای رهبری آن حزب با مرحوم انوری همکار بودم و بهعنوان نزدیکترین دوست شناختی که از وی دارم، به این باورم که امروز در این غوغای وانفسا و در این فضای نفس گیر و هوای مسموم و اوج گیری رو به تزاید صداهای نفرت و افتراق چه قدر به او و ثبات قدمش نیازمندیم.
مرحوم انوری مثل دیگر سیاست مداران از دوستانش استفاده ابزاری نمیکرد، او افق و دیدی بلند داشت و همواره رو به تعالی و چشماندازهای فاخر عظمت و وقار ملی می نگریست؛ یک شخصیت مردمی و از شجاعت و صراحت لهجه برخوردار و عملکرد مسوولان را بدور از مصلحت اندیشی و تملق نقد دلسوزانه مینمود و از اینرو در ماه جدی 1394 خورشیدی طی نامهی به رئیس جمهور غنی نوشت: «اعتماد به حاکمان و دولتمردان وجود ندارد»، اگر نقد عملکرد دولتمردان از سوی شخصیتهای تأثیر گزار ملی و مردمی از روی دلسوزی و خیر خواهی باشد باعث پیشرفت و ترقی در جامعه میشود.
پس از قیامهای چهارگانه کابل، تجاوز روسها به افغانستان، جنگ شوروی در این کشور به نُهسال اشغال و درگیری شوروی برای پشتیبانی از رژیم کمونیستی و در مقابل مبارزه و مقاومت مجاهدین افغانستان به درازا انجامید و در این نبرد بیش از یکمیلیون شهید و نزدیک پنج میلیون مهاجر و آواره شدند؛ یکی از احزاب تأثیرگذار جهادی شیعی که در این دوره به نقاط مختلف کشور و ازجمله در پایتخت فعالیت داشت حزب حرکت اسلامی به رهبری فقید سید حسین انوری بود؛ آنهم در شرایطی که از سوی استخبارات شوروی و رژیم وقت تدابیر شدید امنیتی برقرار بود و اوضاع شدیداً تحت کنترل قرار داشت، اما انوری و نیروهای تحت فرمان او ضربات سنگین به روسها وارد ساخت.
تهیه گزارش از عملیاتهای چریکی در کابل کار سخت و دشواری به نظر میرسید، در چنین شرایط نیروهای تحت فرمان فقید سید حسین انوری مسئولیت انتقال چند تیم از خبرنگاران مشهور غربیرا عهده دار شده بود که به سه مجموعهی آن اشاره میشود:
یکی«جان سِمپسون» خبرنگار مشهور بیبیسی(2) بود که از مراکز احزاب جهادی مخصوصاً حزب اسلامی، حرکت اسلامی و جمعیت اسلامی در ولایتهای مختلف افغانستان بازدید نمود؛ این خبرنگار با تهیهی گزارشی، از چهار جبههی مهم جهادی(فقید سید حسین انوری در کابل، شهید احمدشاه مسعود در پنجشیر، مرحوم سید حسن مجاهد در غزنی و مرحوم جلالالدین حقانی در جلال آباد) مجاهدینرا رهبری مینمودند و نقش مرحوم انوری را مؤثر نشان داده بود.
دومین تیم رسانهی از کشور فرانسه بود، «ژیل لیون خبرنگار فرانسوی»، او با تهیهی مستنداتی از علمیاتهای شهری در مراکز روسها و رژیم وابستهی به آن، پس از مراجعت به کشورش در یکی از نشریات کشور فرانسه گزارشی را تحت عنوان «کابل در زیر ریش روسها» منتشر نمود و در آن همانند جان سِمپسون، مقایسهی عملکرد فرماندهان معروف آنوقت «احمدشاه مسعود و «جلالالدین حقانی»، نقش «مرحوم انوری» را در کابل و اطراف آن برجسته معرفی نموده بود.
سومین تیم خبرنگاری از کشور بلژیک فردی بهنام «دیبید» بود که او در گزارش خود، مرحوم سید حسین انوری، شهید احمدشاه مسعود و مرحوم جلال الدین حقانی که سالهای اخیر در مخالفت با دولت افغانستان قرار داشت، این خبرنگار در نشست مطبوعاتی با حضور صاحبنظران بلژیکی، جایگاه مرحوم انوریرا در این بررسی به فرد و ردیف اول قرار گرفت.
نکتهی پایانی عرضم این است که با این همه مجاهدت بزرگان جهاد و تقدیم شهدای میلیونی و آواره شدن بسیاری از هموطنانما به کشورهای دور و نزدیک، همه برای حفظ ارزشهای دینی بوده است.
ملت مسلمان افغانستان با تحمل همهی مصائب، هنوز هم در کشور 99 در صد مسلمان، قداست زدایی، مظلومیت جهاد و شهدا ادامه دارد؛ کسانی که معتقد وباور مند به معتقدات دینی هستند، باید از مظلومیت پیامبراسلام(ص)، اهل بیت(ع)، جهاد، شهدا دفاع و مرجعیت دینی مردم صورت گیرد و نباید پذیرفت که هرجنگ و برادر کشیرا جهاد خوانند، هرخود مرده را شهید و هر بی تقوا که در دام حزب و قوم قرار دارد مرجع دینی نامند؛ در نخست وظیفهی علمای دینی هست که بدون محافظه کارانه واقعیت را بیان نمایند وچنانچه قرآن کریم میفرماید در قرآن میفرماید: «الّذین یبلّغون رسالات اللّه و یخشونه ولایخشون احداً الّا اللّه و کفی باللّه حسیباً»(3)
یکی از آن موارد اهانت اخیر، محقق، خلیلی، دانش، عالمی بلخی و علی کاظمی هست که پیامبراسلام(ص) را در تقابل با مرحوم مزاری قرار دادند، عمل آنها با دشمنی بنی امیه و خلفای ستمگر بنی عباس، غربیها و لائیکهای جامعهی امروز تشیع که تاريخ از آن مکدر است هیچ تفاوتی ندارد و این قداست زدایی تا حدی پیش میرود که عدهی بخاطر اغرض شخصیشان نام افراد عادی را جایگزین نام پیامبراسلام(ص) مینمایند، من به بحث کار ندارم و آنرا بحث حقوقی و شخصی میدانم، خیانت این زمین خواران بالاتر از غصب فذک نیست و اما بی احترامی به پیامبر اسلام(ص) اینگونه قداست زداییرا علمای آگاه از مسائل به اطلاع مراجع و علمای تأثیر گذار حوزههای علمیه جهان اسلام برسانند تا آنان نیز دیگر مراجع از اینکه تغییر نام معصوم(ع) شرعاً حرام هست اعلام موضع نمایند.
هرچند به اتفاق نظر همهی مراجع تغییر نام معصوم(ع) به غیر معصوم حرام دانستهاند و از جمله آیتالله العظمی محقق کابلی در دو استفتای جداگانه پاسخ یکی بود و مینویسد: «در فرض سؤال چون در سابق آن مسجد و مصلی به نام یکی از معصومین(علیهمالسلام) بوده و حالا هم به نام آن معصوم باقی بماند و روح شهید مزاری هم راضی به آن هست و اختلاف بین مردم هم واقع نمیشود. همینطور تحت عنوان دیگری نیز از ایشان سؤال شده وی در پاسخ آن نیز مینویسد: در فرض سؤال، بعد از اسماء خداوند متعال بهترین اسم، اسامی ائمه معصومین و فاطمه زهرا(س) است و لذا به همان اسم باقی بماند.»
در طول چند قرن همواره در کنار هم و یار و غمخوارهم بودهاند و در تمام سختیها محرومیتها بیعدالتیها دوشادوش هم ایستادهاند و رنج تمام ناملایمتها و تبعیض هارا باهم به دوش کشیده و تحمل کردهاند و در مبارزه با تبعیضها و محرومیتها و بر قراری عدالت در کنار هم به مبارزه بر خاستهاند و بزرگان سادات مثل مرحوم آیت الله حجت کابلی، شهید آیت الله واعظ و علامهی شهید بلخی و دیگر بزرگان سادات علیه ظلم، استبداد و تبعیض با مردم مناطق مرکزی همراه بودند.
اما متأسفانه در سالهای اخیر و به دنبال اختلافات درونی در حزب وحدت، عدهای با استفاده از احساسات قومی و نژادی وحتی آانانیکه عمری در حوزههای علمیه از وجوهات شرعی و شهریه امام زمان(عج) بهره بردند، چون در اریکه قدرت قرار گرفتند و برای حفظ آن با اغفال رئیس جمهور، به عنوان رئیس جمهور جمهوری اسلامی از مسایل شرعی آن بی اطلاع و این کار در چتر حکومت که ادعای اسلام بودند را دارند به نام مبارک خاتمالانبیا(ص) و هتک حرمت میشود؛ میطلبید که دراین موضوع علما و مردم مسلمان افغانستان سکوت ننمایند و مبادا موضوع احساسات قومی و حزبی اعتقادات مردم را خدشهدار سازند و تا آنجا که نفع شان مرجع سازی نمایند، کسی که در امتحانات حوزه علمیه قم نام کام و از نا چاری برای زندگی به افغانستان رفته و با حمایت حزبی و مرجع سازی، مرجعیت را در دام حزب و قوم و به امیال نفسانی شان قرار دهند که بسا جای تأسف است.
و به فرمودهی قرآن کریم: «مثل مَثَلُ الذینَ حُمِّلوا التّوراةَ ثُمَّ لَمْ یحْمِلوهَا کمَثَلِ الحِمارِ یحمِلُ اسفارا»ً(4)
و به قول حافظ:
نه من ز بی عملی در جهان ملولم و بس / مـلالت علمـا هـم زعلم بی عمل است
باید علمای دین این روش را از انحصار دین نمایان که در برآورده شدن منافع شخصی شان هستند و نه مردم خارج نمایند و به این شگردهای سیاسیون که عمل شان با دین ستیزان برابر هستند موضع روشن داشته باشند.
پینوشت:
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبسایت برای جهاد فرهنگی افغانستان محفوظ است و هر گونه کاپی برداری از مطالب این وبگاه با ذکر منبع بلامانع میباشد.