به گزارش پایگاه اطلاعرسانی جهاد فرهنگی، روز یکشنبه 17 حمل 1404 خورشیدی، مراسم یادبود از وابستگان آقای رحیمی در شهر اسن آلمان برگزار شد. این مجلس با حضور جمعی از نخبگان اقوام محروم افغانستان برگزار گردید. در این مراسم، حجتالاسلام والمسلمین سید جعفر عادلی حسینی با استفاده از آیات قرآن کریم و روایات معصومین، به […]
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی جهاد فرهنگی، روز یکشنبه 17 حمل 1404 خورشیدی، مراسم یادبود از وابستگان آقای رحیمی در شهر اسن آلمان برگزار شد. این مجلس با حضور جمعی از نخبگان اقوام محروم افغانستان برگزار گردید.
در این مراسم، حجتالاسلام والمسلمین سید جعفر عادلی حسینی با استفاده از آیات قرآن کریم و روایات معصومین، به بررسی مراحل تکامل انسان پرداخته و عملکرد برخی از سیاسیون افغانستان را تحلیل نمود. ایشان همچنین موضوع جنایتکاران جنگی و طرح دادخواهی توسط آسیبدیدگان را مطرح کرده و به تفصیل به آن پرداخت. این مباحث از سوی هموطنان حاضر از فرانسه، سوئیس و شهرهای مختلف آلمان با استقبال گستردهای مواجه شد.
در حاشیه این مجلس، بحثهایی پیرامون ساختار تشکیلاتی «سازمان دادخواهی برای قربانیان جنگهای داخلی افغانستان» انجام شد و اعلام گردید که در آیندهای نه چندان دور، شاهد اقدامات عملی در این زمینه خواهیم بود.
تفصیل سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین سید جعفر عادلی حسینی بدینگونه بیان شد:
مرگ؛ حقیقتی اجتنابناپذیر و اعمالی ماندگار برای آخرت
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمد للهِ الّذی جَعَلَ الموتَ كأسًا یَشرَبُ منه کلُّ إنسان، والصلاةُ والسلامُ علی رسولِ الله، و علی آلهِ الطاهرین وصَحبِه المنتجبین.
خواهران و برادران گرامی!
امروز گرد هم آمدهایم تا یاد و خاطرهی عزیزانی را گرامی بداریم که از میان ما رفتهاند: پدر بزرگوار، پرهیزگار و نیکسیرت، حاج سید داوود رحیمی، چهلمین روز درگذشت کربلایی سید محبوب رحیمی، نخستین سالگرد وفات بیبی حاجیه رحیمی، و بانوی فرهیخته فرشته حسینی حقجو.
برای شادی ارواح این عزیزان و همهی درگذشتگان این جمع، فاتحهای نثار کنیم و به حقیقت انسان و سرنوشت نهایی او بیندیشیم.
مرگ، پایان نیست؛ پل عبور است.
مرگ، حقیقتی است انکارناپذیر و اجتنابناپذیر. هیچکس از آن راه گریزی ندارد. امّا آیا مرگ پایان زندگی است؟
نه! برای انسان مؤمن، مرگ نه پایان، بلکه آغازی نو است؛ سفری از این سرای فانی به دنیایی باقی و وعدهدادهشده.
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:
«کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ، ثُمَّ إِلَیْنَا تُرْجَعُونَ»
(هر نفسی چشندهی مرگ است، سپس به سوی ما بازگردانده میشوید.)
[سوره عنکبوت، آیه ۵۷]
تأملبرانگیز است که خداوند نفرمود: «کُلُّ نَفْسٍ تَمُوتُ» یعنی «هر کسی میمیرد»، بلکه فرمود: «ذَائِقَةُ الْمَوْتِ»؛ یعنی مرگ چشیدنی است، تجربهای است که دروازهی ورود به جهانی دیگر را میگشاید.
تمثیل زندگی و مرگ
تصور کنید کودکی در رحم مادر، تمام دنیای خود را همانجا میبیند. اگر کسی به او بگوید: «یرون از اینجا، جهانی با آسمان و زمین و آدمهای دیگر وجود دارد»، نمیپذیرد.
اما روزی ناگهان، زادروز میرسد و او به جهانی نو پا میگذارد.
مرگ برای ما انسانها نیز همینگونه است؛ تولدی دوباره، اما اینبار به جهانی باقی.
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) فرمود:
«ٱلنَّاسُ نِيَامٌ، فَإِذَا مَاتُوا ٱنتَبَهُوا»
مردم در خواباند، و آنگاه که بمیرند، بیدار میشوند.
چه تعبیر ژرفی! دنیا خواب است و مرگ بیداری. بیداری از خواب غفلت، خواب غرقشدن در ظواهر و فراموشکردن مقصد اصلی.
روایت رسول خدا (ص):
روزی مردی از پیامبر پرسید:
«یا رسولالله! چه کسی عاقلتر است؟»
فرمود: «کسی که بیشتر به یاد مرگ باشد و خود را برای آن آماده کند.»
و حال، بیاییم صادقانه از خود بپرسیم:
آیا برای آن روزی که هیچ برگشتی در آن نیست، آمادهایم؟
آیا اگر همین امشب دعوت شویم، آمادهی ملاقات با خدا هستیم؟
آیا چیزی برای توشه داریم یا حسرت، ما را دربر خواهد گرفت؟
مرگ، آموزگار خاموش زندگی است.
در غوغای زندگی، میان رقابتها، زرقوبرقها، غفلتها… مرگ، صدای آرام و همیشگی است که میگوید:
یاد مرگ، انسان را بیدار نگه میدارد.
و به ما یاد میدهد:
حرص نزن!
ببخش!
دل نشکن!
مهربان باش!
و چنان زندگی کن که وقتی رفتی، جای خالیت با دعای خیر پر شود، نه با آه و حسرت.
امروز، در کنار یاد و خاطرهی عزیزان سفر کرده، بیاییم دمی در خود بنگریم؛ نگاهی دوباره به اعمال، نیتها، و سبک زندگیمان بیندازیم.
بیاییم خانهی دل را برای آن سفر بزرگ، آماده سازیم.
و هر زمان که غم فقدان عزیزی بر دلمان سنگینی کرد، این آیه را زمزمه کنیم:
«إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»
ما از خداییم، و به سوی او بازمیگردیم…
خوشا آنان که سبکبال رفتند.
روح همهی رفتگان، قرین رحمت و مغفرت باد.
پیامبر گرامی اسلام (ص) میفرمایند:
«إِذَا مَاتَ الْإِنْسَانُ انْقَطَعَ عَنْهُ عَمَلُهُ إِلَّا مِنْ ثَلَاثٍ: صَدَقَةٌ جَارِیَةٌ، أَوْ عِلْمٌ یُنْتَفَعُ بِهِ، أَوْ وَلَدٌ صَالِحٌ یَدْعُو لَهُ»
(هنگامی که انسان بمیرد، عمل او قطع میشود، مگر از سه چیز: صدقه جاریه، دانشی که مردم از آن بهرهمند شوند، و فرزند صالحی که برایش دعا کند.)
این حدیث شریف، نوری است در مسیر زندگی انسان، تا بداند که پس از مرگ نیز میتوان توشهای ماندگار بر جای نهاد. بیایید نگاهی دقیقتر به این سه راه روشن و پرفیض بیندازیم:
۱. صدقه جاریه؛ نیکی ماندگار تا همیشه
صدقه جاریه، نیکیای است که آثار آن پایدار میماند؛ مانند ساخت مسجد، مدرسه، کتابخانه، حفر چاه، تأمین وسایل آموزشی یا کمک به نشر معارف اسلامی. هر بار که کسی از آن بهرهمند شود، پاداشی به حساب صاحب آن نوشته میشود؛ حتی پس از وفات.
داستان الهامبخش:
امام ابوحنیفه تصمیم گرفت چراغ مسجد محل را از مال خود تأمین کند، تا مؤمنان در تاریکی شب نیز بتوانند عبادت کنند. این اقدام ساده، سالها پس از وفات او ادامه یافت و به صدقهای جاریه بدل شد که همچنان ثواب آن جاری است.
درس عبرت:
هر عمل خیری که دوام داشته باشد، هرچند کوچک، میتواند نجاتبخش باشد؛ چه تأمین آب آشامیدنی، کاشت درختی، یا انتشار کتابی سودمند.
۲. علمی که دیگران از آن بهرهمند شوند
علم، گرانبهاترین میراثی است که انسان میتواند بر جای گذارد؛ خواه با تدریس، تألیف کتاب و مقاله، یا آموزش مهارتی سودمند. هر کس که از این دانش بهره گیرد، پاداش آن به صاحب علم باز میگردد.
حکایت تأملبرانگیز:
یکی از حکما در واپسین روزهای عمرش به شاگردان گفت: «تمام آموختههایم را به شما سپردم، چون میدانستم تنها چیزی که پس از من میماند، علمی است که مردم از آن بهرهمند شوند.»
نتیجه:
همه ما توانایی داریم دانشی را منتقل کنیم؛ حتی اگر پندی نیکو یا راهنمایی درست در مسیری حق باشد.
۳. فرزند صالحی که برای والدین دعا کند
فرزندان، بازتاب معنوی والدیناند. اگر نیکسیرت و خداشناس باشند و برای والدین خود دعا کنند یا نیکیای به نیابت ایشان انجام دهند، آن عمل نیک در کارنامهی پدر و مادر نیز ثبت میشود.
روایت عبرتآموز:
در زمان حضرت موسی (ع)، مردی از بنیاسرائیل درگذشت و در عذاب بود. اما بعدها در رؤیا دیده شد که در نعمت بهشتی بهسر میبرد. چون فرزندش پس از مرگ او دعا کرد، قرآن خواند، و به فقرا کمک نمود، و خداوند به سبب دعای او، پدر را بخشید.
نتیجه:
پرورش فرزندان باایمان و نیکرفتار، گنجی بیپایان است که حتی پس از مرگ نیز، پدر و مادر از آن بهرهمند میشوند.
امروز که مردم ما با مشکلات دست و پنجه نرم میکنند، بدون شک این همه بدبختیها از کارنامه جنایتکاران جنگی ناشی میشود که صدها نخبه این کشور را به خاک و خون کشیدند. یکی از این قربانیان شهید نجمالدین مصلح بود که تنها هدفش خیرخواهی و برقراری صلح بود. او نه فردی نظامی بود و نه فرمانده جنگ؛ بلکه تنها در حین ماموریت صلحطلبانهاش دستگیر و در مخوفترین شکنجهگاهها مورد اذیت و آزار قرار گرفت و در نهایت مظلومانه تیرباران و به شهادت میرساند. امروز وظیفه آسیبدیدگان و همه ماست که در دادگاههای بینالمللی دادخواهی کرده و جنایتکاران را محاکمه کنیم، تا حداقل محاکمه تاریخ آنان صورت گیرد.
همچنان در ادامه بحث عرض کنم که بزرگانی، مثل پدر جناب آقای رحیمی از میان ما رفته و جای خالیاش در دلهای بستگان شان سنگین است؛ اما امید داریم که اعمال نیک او، فرزندان صالحی که تربیت کرده، همچنان برای او باقیات صالحات باشد.
بهترین هدیه برای روح آن عزیز، دعای خالصانه، تلاوت قرآن و انجام نیکی به نیابت از اوست.
بیایید در این لحظات پراحساس، دستها را به سوی آسمان بلند کنیم و چنین زمزمه کنیم:
اللهم اغفر له و ارحمه، واجعل الجنة مأواه، ونوّر قبره، وآنس وحشته، وألحقه بالصالحین.
خدایا! به بازماندگانش صبر جمیل و اجر عظیم عنایت فرما، و ما را نیز موفق بدار تا از عمر خویش، توشهای برای سرای جاوید فراهم آوریم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
گزارش از: پایگاه اطلاع رسانی جهاد فرهنگی
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبسایت برای جهاد فرهنگی افغانستان محفوظ است و هر گونه کاپی برداری از مطالب این وبگاه با ذکر منبع بلامانع میباشد.