(حضرت آیت الله العظمی شهید شیخ محمدامین افشار) یکی از علمای بزرگ معاصر افغانستان که عمر شریف و با برکت خویش را در راه تحصیل و تدریس علوم دینی و تبلیغ احکام گذرانده و در راه گسترش فرهنگ اسلام با تربیت شاگردان تبلیغ و بیان معارف اسلامی برای علاقهمندان و دلباختگان به اسلام، دهها سال […]
(حضرت آیت الله العظمی شهید شیخ محمدامین افشار)
یکی از علمای بزرگ معاصر افغانستان که عمر شریف و با برکت خویش را در راه تحصیل و تدریس علوم دینی و تبلیغ احکام گذرانده و در راه گسترش فرهنگ اسلام با تربیت شاگردان تبلیغ و بیان معارف اسلامی برای علاقهمندان و دلباختگان به اسلام، دهها سال تلاش و فعالیت نموده، حضرت آیت الله العظمی شهید شیخ محمدامین افشار(ره) است.
او با فراغت از حوزهی علمیه نجف اشرف با تحصیلات عالی، سالیانی متمادی دروس خارج فقه و اصول را از محضرت آیات عظام شیخ ضیاء الدین عراقی، شیخ محمد حسن نائینی و سید ابوالحسن اصفهانی(رحمت الله علیهم) که از مردان برجسته و کم نظیر عصر خویش و اساتید مراجع بعد از خود بودند، کسب فیض و تا به مرحله ی اجتهاد و استنباط رسید و به درس اخلاق آیت الله العظمی قاضی(ره) که از اساتید معروف علم اخلاق بود، شتافت و از علم اخلاق و اخلاق در عمل استاد بهره ها برد.
تولد و آغاز تحصیل
حضرت آیت الله شهید، شیخ محمد امین افشار( ره) سال ۱۲۸۹ خورشیدی در شهر کابل و خانوادهی متدین و تاجر مسلک، دیده به جهان گشود، و در دامن پدری بزرگواری بنام حاجی محمد نبی که شیفتهی درس قرآن، دعا، عبادات و محبت به اهل بیت(ره) بود پرورش یافته و از همان آوان کودکی با معارف اسلامی آشنا شد.
علاقه ی فراوان پدر به فرزند، او را وا داشت تا در سفرهای تجارتی که غالبا به سمت شمال کشور بود، فرزند خردسالش «محمد امین» را که دوزاده سال داشت به همراه برد و خدمت آیت الله عالم بلخابی(ره) رسیدند. اگر چه پدر پیشهی تجارت داشت، غالبا به دیدار علما و زهاد رفته و از زیارت آنان توشه ی معنوی بر میگرفت.
مرحوم آقای بلخابی که در زهد و تقوا نادره ی دوران بود(تاجاییکه مردم از او و مرقد مبارکش کراماتی را دیدهاند)، در نخستین دیدار محمدامین، آیت الله عالمی به استعداد و ذکاوت خدادادی ایشان پی برده و از حاجی محمد نبی خواست تا محمد امین را بگذارند که در نزد وی درس بخوانند که مورد قبول پدر و پسر واقع گردید.
شهید شیخ محمدامین افشار در اندک مدتی سرآمد اقران شده و در کنار آموزش، به تدریس در این حوزهی عملیه پرداخته و هم سرپرستی مدرسهی مذکور به مرور زمان به ایشان محول شد. ولی از آنجایی که تدریس و سرپرستی حوزهی علمیه مذکور، روح بلند او را قانع نمی ساخت تصمیم گرفت به زادگاه خویش، شهر کابل بازگردد.
بازگشت به کابل
حضرت آیت الله شهید افشار(ره) هنگام مراجعت به کابل و بعد از آن که از نظر علمی در سطح بالائی قرار داشت در منطقه ی افشار به تبلیغ احکام الهی و مبانی مذهب جعفری اشتغال ورزید، وی در ضمن تبلیغ، برای تکمیل اندوخته های خویش همت گماشت و مبانی فقه شیعه و سنی، فلسه و حکمت را از محضر علمای تشیع و تسنن چون؛
تلمذ نمود و هم زمان با تحصیل، جمع زیادی از طلاب تشیع و تسنن در محضر ایشان حاضر شده و از خرمن دانش او کسب فیض مینمودند.
آیت الله شهید شیخ محمد امین افشار، سالهای چند در کابل به تبلیغ و تدریس اشتغال داشت ولی روح تشنه و طبع بلند او آرام نداشت و محیط درس و بحث کابل را فراخور حال خویش نمی دید. از این رو با صلاح دید پدر بزرگوارش به همراه مرحوم سید علی جان و مرحوم آیت الله شیخ عزیزالله غزنوی بار سفر به سوی باب مدینه علم نبی و امام مرتضی (ع) بسته، در جوار آن امام بزرگوار معتکف و در آستان آن حضرت به کسب معارف دینی و اسلامی پرداخت.
هجرت به نجف اشرف
در آن روزگار نجف اشرف، محل رشد طلاب و زعمای تشیع بوده و اکثر بزگان در این حوزه تحصیل و به علوم مختلف دست یافته و مدارج کمال را پیموده اند.
آیت الله افشارشهید(ره) از همین دانشگاه بزرگ اسلامی فارغ التحصیل شده و یک دوره خارج اصول و فقه را از محضر آیات عظام، محمد باقر زنجانی(ره) سید ابوالحسن اصفهانی(ره) آقا ضیاء الدین عراقی(ره) پشت سر گذاشت و طی ۱۲ سال اقامت پر بار در نجف اشرف، ضمن آنکه به تدریس در آن دیار اشتغال داشت و طلاب وفضلاى ایران، هندوستان، افغانستان به عنوان یک مدرس جامع دورش را گرفته بودند، درس هاى تخصصى خارج فقه واصول را نزد اساتید بزرگوار و مطرح آنجا به اکمال و تا قله رفیع و منیع اجتهاد پیش رفت که حاصل این دوران ورسیدن ایشان به مقام اجتهاد واستنباط احکام شرعیه و صاحب نظر شدن در فروعات فقهیه را بیش از ده فقیه از جمله، آیات عظام؛ مرحوم سید ابوالحسن اصفهانى و آقا ضیاء الدین عراقى از مراجع بزرگوار بالصراحه به تصدیق وگواهى اجتهاد آیت الله العظمی شهید شیخ محمدامین افشار(ره) قلم زده اند.
خدمات و گسترش توسعه فرهنگی
شهید آیت الله افشار(ره) درسمت شمال(مزار شریف، دره صوف، چهارکنت و…) به تبلیغ و ترویج معارف اسلامی و خدمت به مردم آن سامان اشتغال داشته، مساجد و مدارس زیاد دینى بنا نهاده و یا با سازى نمودند و شاگردان زیادى ازپیروان اهل تشیع و تسنن را پرورش دادند که تفصیل خدمات ایشان در این نوشتار مختصر گنجایش ندارد. وی پس از ۶ سال که در سمت شمال مشغول خدمت بود، بزرگان و متنفذین شهر کابل در مزار شریف به دیدار ایشان رفتند و معظم له طبق دعوت شهروندان کابل، ابتدا در منطقه افشار وغرب کابل مسکن گزیده و نسبت به نشر معارف دین، طبق مذهب تشیع گام هاى استوارى برداشتند که عبارتند از:
بعد ازنقل مکان به شرق کابل و منطقه قلعه فتح الله، ایشان تصمیم میگیرد کار بزرگ و به یادماندنى و خدمات شایان توجه و درخور شان براى پیروان اهل بیت(ع) در شرق کابل، پایگاهى بسازد، لذا در سال ۱۳۴۳خورشیدی تصمیم را با مراجع بزرگ و بعض مؤمنین در میان میگذارد که در پاسخ به در خواست ایشان آیات عظام؛ حکیم، شاهرودی، خویى و… اعلام موافقت نموده، مرحوم آیت الله العظمی حکیم(ره) در نامه خطاب به اهالى کابل(با تلخیص و ترجمه) مى نگارد:
برادران مؤمن ما، اهالى وزیر آباد، افشار سیلو وافشار، دارالامان و کار ته ۴ و… آگاه باشند جناب فاضل زکى الحاج شیخ محمد امین افشار را- که خداوندش به سلامت داشته باشد- در نواحى شما وکیل مقرر نموده و تبلیغ احکام و نشرحلال و حرام را به ایشان محول کردیم … و از آن جهت که شدیداً رغبت داریم در تأسیس مدرسه دینى همانند مدارس نجف اشرف که در آنجاعلوم دینى و آنچه متعلق به آن است تدریس شود، بناء جمیع وجوه و حقوق شرعیه شما را به ایشان موکول نموده ایم تا درشئون خاص آن مدرسه و طلابى که دور ایشان جمع خواهند شد و در شروع و تاسیس مدرسه دینى سابق الذکر از آن مدد گیرد.
شهید آیت الله افشار(ره) پس از کسب موافقت مذکور زمینى را با مساحت سه هزار متر مربع خریدارى و اعمال مجموعه بزرگ علمی، فرهنگى و تبلیغى حسینیه و مهدیه را بنیان میگذارد.
اولین مجموعه فرهنگى، مذهبى با جامعیت کامل در تمام افغانستان به دست کفایت ایشان به پایان رسید ودرآن زمان بالغ بر دهها میلیون هزینه برداشت و این توفیقى بود الهى که نصیب ایشان شد، پس از بناى این مجموعه عظیم، با دعوت از شخصیتهای بارز علمی، برنامه ریزى منسجمی براى طلاب صورت گرفت و براى نخستین بار شیوه درسى حوزه علمیه کابل به صورت کلاسیک اداره میشد. پرداخت شهریه طلاب به صورت دقیق ومنظم، برگزارى درس ها در ساعت خاص، تعطیلات نظام مند و به موقع، تقرر درجه بندى وامتحانات مستمر و ثبت آن در دفاتر، و در نهایت تجلیل از طلاب بر گزیده را ایشان مرسوم ساختند. دروس حوزوی از سطح مبتدى تا فلسفه و حکمت و رسایل شیخ انصارى و کفایهالا صول آخوند خراسانى و شرح تجرید و…. تدریس میشد. حاصل این تلاش پر ثمر ایشان تربیت و پرورش شخصیتهای بزرگ علمى و اجتماعى شد که بعضا تا سطح نمایندگى مجلس قانون گذارى و بعضا تا سطح استادى در دانشگاه پیش رفته، و اکثر آن بزرگان همانند حضرت آیت الله شهید افشار(ره) شربت شهادت نوشیدند.
آیت الله شهید افشار(ره) علما و خطبا نخبه را در این مرکز علمی و تبلیغی دعوت مینمود و خود نیز بهترین منابر را با ابعاد کلامى و فلسفى و اجتماعى ارائه میکرد. آن فقید فرزانه ضمن استحکام بنیان عقائد شیعى بلا شک منادى اتحاد تسنن و تشیع بود و ایام عاشورا و تاسوعا را بلا استثنا به این موضوع اختصاص داده و در مبارزه با ایادى استعمار و الحاد، شخصیت بارز وخطابه هاى علمى و فلسفى ایشان، این حسینیه را به کانون جوانان روشنفکر و سطح بالای جامعه تبدیل کرده و همچنین عصرها در منطقه مراد خانى به صورت کلاس درس پایگاه مبارزه علیه منحرفین، و عمدتا در رد شبهات زنادقه و مزوران بیگانه در آورده بودند و طورى که غالب مستمعین ایشان را قشر تحصیل کرده ودانشگاهى تشکیل میدادند و گاها دانشجویانى که درمحیط دانشگاه در برابر شبهات مارکسیستها عاجز مى ماندند، گمشدهى خود را در پاى منبر ایشان جستجو میکردند، چه بسا که خیلى از مارکسیست ها خود در جلسات ایشان شرکت کرده و بعضاً به دامن پُر مِهر اسلام بازگشت نموده و کسان زیادی هم که دل هاى شان مُهر خورده بود، کینه شان و بطور کلى تمام علما و اسلام را به دل گرفته و پس از رسیدن به قدرت در صدد انتقام از ایشان و دیگر علما بر آمدند .
تالیفات
شهید آیت الله افشار آثار ارزشمند (اگرچه اکثراً در اثر تهاجمات مکرر به بیت ایشان از بین رفته) از خود به جاى گذاشت.
آنچه باقى مانده عبارت اند از :
شهادت
در آخرین روز هاى سال۱۳۵۷ در شب نوروز خانه ایشان را دژخیمان مارکسیست به محاصره در آورده و در ساعت ده شب با بازرسی منزل اثر مکتوب، مدارک و معظم له را با خود برده تا امروز چشم دل مسلمانان را در مرگ ایشان و سایر علماى ربانى به خون نشاندند.
چیزى که باعث تاسف شدید بوده، نه بخاطر شهادت و یا نامعلوم بودن قبرایشان هست، بلکه شهادت در راه خدا بالاترین سعادت براى وی و اقتدا به پیشوایان بزرگوار اسلام بوده است، بلکه تاسف از این است که دژخیمان با گرفتن ایشان و سایر علماى ربانى و شخصیتهای علمی و فرهنگى از ملت ما خسارت عظیم فرهنگى را به جامعه ما تحمیل کردند که جبران نا پذیر است.[۱]
[۱] . برگرفته از:
– زندگی نامه آیت الله افشار(ره) به قلم فرزندش، آیت الله شیخ محمدنقی افشار
– خانه کوچک و مردان بزرگ، اثر فرهیخته گرامی، محمدرحیم افضلی.
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبسایت برای جهاد فرهنگی افغانستان محفوظ است و هر گونه کاپی برداری از مطالب این وبگاه با ذکر منبع بلامانع میباشد.