(حجتالاسلام والمسلمین شهید شیخ موسی فیاض) یکی از روحانیون مبارز و متعهد که عمر شریف خویش را در راه تحصیل و تدریس علوم اسلامی و تبلیغ فرهنگ اصیل اسلامی سپری نمود و در این راستا رنج های گوناگون را به جان خرید و با فقر و مشکلات و زندگی طاقت فرسا دست و پنجه نرم […]
(حجتالاسلام والمسلمین شهید شیخ موسی فیاض)
یکی از روحانیون مبارز و متعهد که عمر شریف خویش را در راه تحصیل و تدریس علوم اسلامی و تبلیغ فرهنگ اصیل اسلامی سپری نمود و در این راستا رنج های گوناگون را به جان خرید و با فقر و مشکلات و زندگی طاقت فرسا دست و پنجه نرم کرد ولی از فعالیت و تلاش، ترویج و تدریس دست نکشید و سرانجام به دفاع از دین زندانی شهد گردید، حجتالاسلام و المسلمین شهید شیخ موسی فیاض بود.
شهید شیخ موسی فیاض فرزند علی رضا سال ۱۳۱۳خورشیدی در خانواده متدین مذهبی و فقیر در قریه الاکه گردم بهسود چشم به جهان گشود، وقتی هفت ساله شد خواندن و نوشتن را نزد پدر آموخت، بعد ادبیات و قسمتی از اصول مانند قوانین و رسائل را از محضر حضرت آیت الله مرحوم حاج آخوند کوه بیرون فراگرفت و جلدین شرح لمعه را نزد حاج آخوند دلاور خواند و در کنار تحصیل و بعد از آن مدام مشغول تبلیغ وتدریس و مطالعه بود. و در سال ۱۳۴۷ خورشیدی جهت تکمیل درس راهی حوزه علمیه نجف اشرف شد، و مدت چهار سال در حوزه نجف ماند و با جدیت تمام سطوح عالیه را نزد اساتید مشهور نجف همانند؛ آقای شیخ کاظم و شیخ مجتبی لنکرانی و سه سال دیگر فلسفه و درس خارج استاتید و مراجع وقت حضور یافت و در سال ۱۳۵۱ به کشور بازگشت و به تدریس، تبلیغ و روشنگری پرداخت.
همچنین بیش از یک سال را در زادگاهش به تدریس و تربیت طلاب و تبلیغ مشغول وبعد در مدرسه پشت بند ولایت سمنگان رفت و به عنوان مسئول مدرسه دینی در آنجا انجام وظیفه نمود. او علاوه از برخورداری بیان شیرین درسی دارای پشت کار فوق العاده بود و می کوشید وقت طلاب ضایع نشود و استعدادشان هدر نرود.
شهید فیاض که مرد متعهد بود و علی رغم آن با فقر و مشکلات اقتصادی میساخت و چون سیره مردان بزرگ و با هدف هیچگاه تسلیم حوادث نشد و در برابر ناگواری های زندگی خود را نبازید، وی نیز در عین فقر شدید خم به ابرو نمیاورد و به کارش ادامه میداد و به راهش روان و آنچه می توانست و از او ساخته بود در جهت انجام رسالت خویش می اندیشید و می کوشید.
آقای فیاض که روحانی مبارز و دور اندیش بود همیشه سعی میکرد در منبر و سخنرانی با بیان شیوا و جذابش مسائل اساسی، مشکلات و عقب ماندگی های جامعه را ریشه یابی نماید و زمامدار و دولت را که علت العلل همه نابسامانی ها و بدبختی ها و نفاق های حاکم برجامعه بود به مردم گوشزد کند و با دلیل و برهان ثابت نماید که این سردرگمی ها، بی برنامه گی ها محصول حاکمیت افراد نالایق و ناشایسته است و گرنه ما از دیگران جز زمامدار دلسوز و کاردان چه کم داریم که آنها روز بروز پیشرفت مینمایند و ما ترقی نمی نمائیم، بدین وسیله وی رسالت خویش را در وادی تبلیغ و بیداری ملت ایفا مینمود.
شهید فیاض از نظر اندیشه روحانی روشن اندیش بود و مسئولیت روحانیت را تنها در جمع آوری وجوهات شرعیه، تدریس، تبلیغ و امر ونهی لفظی منحصر نمی دانست و معتقد بود که یک روحانی متعهد علاوه بر این کارها باید با عمل جلو انحراف نسل جوان را بگیرد، با ستمگران به مبارزه برخیزد و به جنگ عوامل به تباهی کشیدن و به گمراهی سوق دادن ملت برود، چه اینکه علماء وارثان مسئولیت پیامبرانند و رسولان الهی تنها به گفتار بسنده نمی کردند که با گفتار و کردار درصدد اصلاح جامعه و براندازی طاغوت ها بودند و خود پای این اعتقاد ایستاده و محرومیت کشید و گرسنگی را تحمل نمود.
وی بر اساس این طرز تفکر، خود با طلاب جوان و روحانیون متعهد ساکن کابل تماس و ارتباط هایی داشت تا با جان گرفتن آنها این اندیشه بیشتر در میان روحانیت و طلاب گسترش یابد تا گام های اساسی در این جهت برداشته شود و تحول بنیادی در شیوه کار و تلاش روحانیت پدید آید.
آقای فیاض که از نظر بیان و فصاحت و لاغت در منبر و درس بسیار خوش بیان بود، در صحبت و مباحثه و استدلال نیز بسیار منطقی سخن میگفت که هر گونه افراد کند فهم را با برهان و دلیل قانع میساخت.
در سالهای قبل از زندان که در مدرسه پشت بند مشغول تدریس بود، به خاطر جاذبه که داشت در کل منطقه بین مردم تشیع و تسنن و اسماعیلیه از احترام فوق العاده برخوردار بود وهمه او را به دیده قدر می دیدند.
آقای فیاض هرچند اکثراً مصروف تحصیل، تدریس و تبلیغ و گره گشائی کارهای مردم بود، ولی چون کارهایش روی برنامه بود و در طول مدت تحصیل و تدریس مطالعه منظم در ابعاد وسیع معارف اسلامی به خصوص تاریخ اسلام و جهان داشت و از این جهت نوشته های درسی در زمینه معارف اسلامی و اجتماعی که داشت با کمال تأسف بر اثرر خفقان حاکمیت کمونیستی مفقود و نابود گردید.
نیروهای وابسته به حکومت کمونیستی که یکی از اهداف پلیدشان زندان نمودن روحانیون بود، بر اثر تجربه تشکیلاتی که آموخته بودند با گرفتن قدرت، نخست افرادی را گماردند تا کار و تلاش روحانیت را زیر نظر داشته باشند و روحانیون انقلابی را برای آنها شناسائی کنند که در قدم اول آنها را زندانی نمایند. طبق این برنامه یکی از روحانیونی که رفت و آمدش زیر نظر بود و بنا داشتند در مراحل نخست دستگیر شود، آقای شهید فیاض بود، زمانی که وی به کابل آمد درشب ۱۹ ماه رمضان ۱۳۵۸ با دونفر دیگر دستگیر مینمایند.[۱]
[۱] . برگرفته از بخش زندانیان روحانیت تشیع افغانستان، صص ۱۰۷-۱۱۵، حسین شفائى .
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبسایت برای جهاد فرهنگی افغانستان محفوظ است و هر گونه کاپی برداری از مطالب این وبگاه با ذکر منبع بلامانع میباشد.