(استاد شهید شیخ محمد اسماعیل مبلغ) حجتالاسلام والمسلمین استاد محمد اسماعیل مبلغ، در سال ۱۳۱۹ خورشیدی در کابل به دنیا آمد. او اصالتاً از منطقهی «قول خویش» مربوط ولایت «میدان وردک» بود، پدرش حاجی مسافر از حصه اول بهسود، نسبت مشکلات اقتصادی به کابل آمده و به کار ته سخی مسکون شد.[۱] شهید مبلغ، آموزش […]
(استاد شهید شیخ محمد اسماعیل مبلغ)
حجتالاسلام والمسلمین استاد محمد اسماعیل مبلغ، در سال ۱۳۱۹ خورشیدی در کابل به دنیا آمد. او اصالتاً از منطقهی «قول خویش» مربوط ولایت «میدان وردک» بود، پدرش حاجی مسافر از حصه اول بهسود، نسبت مشکلات اقتصادی به کابل آمده و به کار ته سخی مسکون شد.[۱]
شهید مبلغ، آموزش را از مکتب ابتدائیه آغاز کرد، اما به زودی به خواست پدر، مکتب را رها و پای دروس حوزه زانو زد. ابتدا نزد علامه شهید سید انورشاه صدر، روحانی مشهور آن روزگار، صرف و نحو را فرا گرفت. بعد از آن کتابهای درسی، حاشیه، معالم، مطول، شرح لمعه، رسایل، مکاسب، کفایه الاصول و در فلسفه اسلامی شرح منظومه و اسفار اربعه ملاصدرا را نزد استاتیدی چون؛ آیت الله میرعلی احمدحجت، آیت الله سیّدمحمد سرور واعظ، آیت الله شیخ محمدامین افشار، مولوی غربت و آیت الله میرعلی احمد عالم خواند. او شخص با استعداد، نویسنده، خطیب، استاد دانشگاه و نماینده مردم در پارلمان ی بود که توانست درجرگه ی فضلا و دانشمندان شهر کابل جایی باز کند.[۲]
مبلّغ، به مسایل اجتماعی و سیاسی علاقمند بود، در سال ۱۳۴۳ در حالی که ۲۲ سال داشت به عضویت لویه جرگه راه یافت. در آن جرگه بود که قانون اساسی تصویب گردید و آزادی هایی به مردم داده شد و گونه یی از دموکراسی در کشور پیاده گردید. او از سال ۱۳۴۴ تا ۱۳۴۸ به حیث نماینده مردم در دوره دوازدهم شورا، وظیفه اجرا کرد، به احتمال عضویت مبلغ در انجمن تاریخ و تدریس در دانشگاه بعد از این دوره است که وی به عنوان چهره مهم علمی و سیاسی شناخته شد. در دوره وکالت بود که در سفری به هندوستان در دانشگاه علیگر سخنرانی نمود که مورد استقبال دانشجویان این دانشگاه قرار گرفت ومصاحبه های بابعضی نشریه های هندوستان انجام داد.
مبلّغ در شورای ملی با فراکسیون کمونیستها به رهبری ببرک کار مل آشنا شد. زمانی که کار مل و نوراحمد نور درمجلس مورد ضرب و شتم نمایندگان مسلمان قرار گرفتند و به شفاخانه ی ابن سینا منتقل شدند، کمونیستهای طرفدار کار مل دست به تظاهرات زده و در باغچه ی شفاخانه ی ابن سینا گردهم آمدند. در این گردهمآیی کار مل و مبلّغ در بالکن شفاخانه حاضر شده و هردو برای تظاهرکنندگان سخنرانی کردند. با وضعیتی که آقای مبلّغ در دوران وکالتش اختیار کرده بود، بدیهی است که اتهام انحراف فکری و… به او میچسپید.
مرحوم آقای عبدالعلیمزاری، سال ۱۳۷۱ در جلسهای که با اعضای حزب وطن در کابل داشت، داستان مبلّغ را حکایت کرد و گفت قبل از پیروزی انقلاب اسلامی زمانی که مبلّغ به ایران سفر نموده بود، نزدآیت الله خامنهای رفته و گفتم، شخصی به نام مبلغ که کمونیست است میخواهد با شما ملاقات نماید، آیا شما حاضر هستید او رابپذیرید؟ آیت الله خامنهای پاسخ مثبت داده فرمودند که کمونیستها نسبت به ما در مبارزه پیش قدمتر هستند![۳]
همچنین استاد عرفانی یکاولنگی از بنیان گذاران سازمان نصر افغانستان در مصاحبهی در مورد محمد اسماعیل مبلغ چنین میگوید: «با آقای مبلغ از نزدیک آشنا شدم، وی چهره ی علمی و سیاسی بود که در برههای از زمان دچار نوسانات فکری شده بود (البتهچنین میگفتند و نسبت میدادند، خدا میداند)… بسیاری از روشنفکران مسلمان و غیر مسلمان با وی ارتباط داشتند که شاید از این جهت وی را متهم میکردند…»[۴]
اما داکتر سید عسکر موسوی طی گفتگوی اختصاصی با خبرنگار پگاه اندیشه در مورد زندگی و اندیشه استاد مبلغ میگوید: در اینکه برخی از هم صنفیهای آقای مبلغ او را تکفیر میکردند، این مسئله مخصوص زمان او نبوده و نخواهد بود، همیشه این نوع رویه و برخورد در بسیار موارد وجود داشته و خواهد داشت.[۵]
گفته میشود مبلغ در دوره وکالت به هیچ لایحه که به سود سلطنت باشد، رأی نداد. از همین رو در دوره سیزدهم، نظام مانع پیروزی او شد. این رویداد نیز باور چپی مبلغ را تأیید میکند. بعد از این دوره، مبلغ دوباره به اسلام روی آورد. در پیوند با این دوره میرآقاحقجو میگوید: درآخرین مقطع آقای مبلغ دوباره نزد حضرت آیت الله واعظ شهید آمده گفت: در اثر تحقیقات اساسی من دوباره اسلام را قبول دارم به صورت علمی.[۶]
چند ویژگی دیگر نیز می تواند، موید این باور و حرکت اسلامی مبلغ باشد:
درس و شرح نهج البلاغه را آغاز کرد، این سلسله درس برای دانشجویان در قلعه شاده در خانه آقای مشکات، توسط مبلغ ادامه یافت که زیاد مورد توجه علاقه اشتراک کنندگان بود، به همین گونه گفته میشود: در روزگار داودخان، مبلغ، اندیشه های داکتر شریعتی را تبلیغ و ترویج میکرد. با یوسف امین کتابفروشی داشت که از آن طریق به ترویج آثار شریعتی می پرداخت.[۷]
شیخ عباس شفیعی میگوید: چند روز بعد از کودتای هفتم ثور به دیدارش (مبلغ) رفتم. گفت: ترکی مرا خواسته بود، تقاضایی داشت عهده دار یکی از وزارت های کلیدی دولت جدید شوم. چون هیچ سنخیت میان باورهای من و آنان وجود ندارد، نپذیرفتم. وقت بیرون آمدن تهدیدم کرد. ممکن به زودی سراغم بفرستند.
حقجو میگوید: در سال ۱۳۵۷ من یک روز مبلغ را دیدم، برایم گفت: حالا وقتیست که مبارزات اسلامی را قوت بخشید.[۸]
مهمتر از همه نگارش کتاب «دین افیون نیست» میباشد که در رد نظر مارکس که گفته است: دین افیون ملت هاست، نوشت.
این همه براهین: مراجعه به آیت الله واعظ، آغاز درس نهج البلاغه، رد پیشنهاد ترهکی و اظهار این که با آنها باور همسان ندارد، از مبارزه اسلامی سخن گفتن، تبلیغ دیدگاه شریعتی و نگارش کتاب «دین افیون نیست» به روشنی می نمایاند که محمد اسماعیل مبلغ بعد از نوسانات تند ناسیونالیستی و چپی، آگاهانه و عالمانه به اسلام و مبارزه اسلامی روی آورده بود. شهادت او بدست کمونیستها برهان قاطعی در تایید این امر است.
مبلغ که اهل قلم بود، چنان که باید دست به قلم نبرد و بیشتر مقاله هایی در سیمینار ها و مجلات دولتی منتشر ساخت. آثار به چاپ رسیده آقای مبلغ به این شرح است :
۱. جامی و ابن عربی.
۲ . نقد فلسفه از نظر جامی.
۳ . آفرینش نو از نگاه جامی .
۴ . شرح رموز سلامان و آبسال .
این تحقیق ها را در سال ۱۳۴۳ در سمینار جامی که به مناسبت تجلیل از پانصد و پنجاهمین سال ولادت مولانا «عبدالرحمان جامی» برگزار شد، انجام داده شد.
۵. فنون ادبی و مسایل ادبیات.
۶. تاریخ آل کرت فصلی از تاریخ افغانستان.
این دو اثر را در زمان همکاری با مجله ی «آریانا» نوشته است. او پس از گذشت چند سال مقالات بیشتری در این مجله تحت عنوان: تعریف فلسفه، طبقه بندی علوم فلسفی، علم برین، شک غزالی و شک دکارت و… دارد و مقاله هایی در مجله ی «ژوندون» و نشریه ی «وحدت» و نیز بیش از پنجاه مقاله برای «دائره المعارف» نوشته است.
۷. «دین تریاک نیست» که در ایران به چاپ رسید. [۹]
[۱] . دانشنامه ادب فارسی، سرپرستی حسن انوشه، تهران ۱۳۷۸، ۸۵۹ .
[۲] . محمد داود باهنر، گوشه از زندگی پربار استاد سید اسماعیل مبلغ، رسالت حوزه، سال اول، شماره ۴، قوس ۱۳۸۶ .
[۳] . سایت پیام آفتاب، مورخ ۲۸/۸/۱۳۸۶ و سایت پندار نو.
[۴] . پیام مستضعفین، شماره ۷۱، ص ۶۰.
[۵] . شماره دهم و یازدهم فصلنامه تخصصی پگاه اندیشه.
[۶] .مصاحبه اختصاصی میرآقا حفجو، www.payamemojahed.com.
[۷] . محمد داود باهنر، همان .
[۸] . میرآقا حقجو، همان .
[۹] . بخش این زندگی نامه با تصرفاتی از کتاب «شیعیان افغانستان، کتاب «زندانیان روحانیت تشیع افغانستان»، استفاده شده است.
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبسایت برای جهاد فرهنگی افغانستان محفوظ است و هر گونه کاپی برداری از مطالب این وبگاه با ذکر منبع بلامانع میباشد.