(حجتالاسلام والمسلمین شهید شیخ غلام محمد روحانی) یکی از افرادی که به خاطر داشتن سمت پیام رسانی مکتب حیات بخش اسلام و به جهت انتخاب وظیفه هدایت، رهنمایی و ارشاد مردم توسط کمونیستها بازداشت و زندانی شد، حجتالاسلام شیخ غلام محمد روحانی میباشد. آقای روحانی می کوشید با سخنرانی، تدریس و بیان احکام مسئولیت روحانی […]
(حجتالاسلام والمسلمین شهید شیخ غلام محمد روحانی)
یکی از افرادی که به خاطر داشتن سمت پیام رسانی مکتب حیات بخش اسلام و به جهت انتخاب وظیفه هدایت، رهنمایی و ارشاد مردم توسط کمونیستها بازداشت و زندانی شد، حجتالاسلام شیخ غلام محمد روحانی میباشد.
آقای روحانی می کوشید با سخنرانی، تدریس و بیان احکام مسئولیت روحانی بودنش را به خوبی انجام دهد و آنچه از او در جهت رشد و شگوفائی استعداد و بالا بردن سطح آگاهی جامعه ساخته بود، کوتاهی نکند.
شهید شیخ غلام محمد روحانی فرزند حجتالاسلام مرحوم شیخ رجب علی روحانی در سال ۱۳۲۷ خورشیدی در شهر هرات و خانواده روحانی تولد گردید. با گذشتن دوران کودکی اش جهت آموختن خواندن و نوشتن به مکتب رفت و درهمان سنین طفولیت، استعداد سرشارش را بروز داده و بعد به فراگیری علوم دینی پرداخت و توانست در طی چند سال با زحمات شبانه روزی در کنار بهره برداری از استعداد خدادادی تا کتاب قوانین و رسائل را فرا گیرد و به تبلیغ، تدریس و خدمت به جامعه را برگزیند.
آقای روحانی در کنار تبلیغ و سایر مصروفیت های طلبگی به تدریس برای طلاب می پرداخت و ادبیات، حاشیه و معالم را درس میگفت و سعی مینمود جوانان با استعداد را به تحصیل علوم دینی تشویق نماید.
در شرایطی که تبلیغات زهر آگین ایادی بیگانگان از چپ و راست در سطح وسیع و در میان تمام اقشار جامعه بخصوص در بین نسل جوان بیداد میکرد، او با سخنرانی و منبر از اسلام سخن میگفت و پایه های اعتقادی و مذهبی جوانان را محکم مینمود و عامه مردم را با فرهنگ اسلام و دستورات شرع آشنا میساخت.
روحانی از قریحه شعری خدادادی برخوردار بود، سعی میکرد این سلیقه را در راه صحیح به کار گیرد، لذا در مدح و منقبت و بیان صفات ائمه اطهار(ع) و درد و گرفتاری اجتماعی جامعه می سرود که یک نمونه شعرش این است:
ای خدا قاطبه ملت ما خار شدند
همه رنجور و پریشان و دل افکار شدند
خوب باشد به ره صدق قدم برداریم
تا از این جامعه، ما ظلم و فتن برداریم
کمونیستها بر اثر کینه ای که با اسلام دارند نسبت به روحانیت بسیار حساس و بدبین بودند، پس از رسیدن به قدرت پیش از هر اقدام دیگر سعی بر آن داشتند که عرصه فعالیت و تبلیغ روحانیون را تنگ کنند و آنها را در فشار قرار دهند، روی این جهت در پائیز ۱۳۵۷ خورشیدی آقای روحانی را دستگیر کردند و مدت ۲۵ روز زندانی و ظاهراً این دستگیری موقت علاوه بر تهدید و زهر چشم نشان دادن، نوع فریب دادن روحانیون بود که به آنها وانمود کنند، اگر کسی را بازداشت نمایند در صورت که جرم وگناه نداشته باشد آزاد میکنند تا روحانیون محترم بحال خود فکری ننماید و زمینه دستگیری آنها برای کمونیستها آماده باشد. در کابل نیز همین نقشه را پیاده کردند و روحانیونی را یک بار بردند و پس از چند وقت رها کردند و پس از قبام ۲۴ حوت ۱۳۵۷ خورشیدی وقتی که کمونیستها دو باره برشهر هرات مسلط شدند و به این فکر افتادند که روحانیون را دستگیر کنند، که به سراغ آقای روحانی رفتند و او را به مأموریت برده و زندانی و شهید نمودند.[۱]
[۱] . برگرفته از بخش زندانیان روحانیت تشیع افغانستان، صص ۲۵۶-۲۵۰، حسین شفائى .
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبسایت برای جهاد فرهنگی افغانستان محفوظ است و هر گونه کاپی برداری از مطالب این وبگاه با ذکر منبع بلامانع میباشد.