بعد از ظهر شنبه 11 سنبله 1402 خورشیدی، مراسم یادبود آیت الله سید محمد جواد مجاهد با حضور فرزندش حجتالاسلام والمسلمین سید زهیر مجاهد در شهر برلین کشور آلمان از سوی هیئت منتظران ظهور و مرکز مهدیه برلین برگزار شد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی جهاد فرهنگی، در این پایان محفل بزرگداشت از مرحوم آیت […]
بعد از ظهر شنبه 11 سنبله 1402 خورشیدی، مراسم یادبود آیت الله سید محمد جواد مجاهد با حضور فرزندش حجتالاسلام والمسلمین سید زهیر مجاهد در شهر برلین کشور آلمان از سوی هیئت منتظران ظهور و مرکز مهدیه برلین برگزار شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی جهاد فرهنگی، در این پایان محفل بزرگداشت از مرحوم آیت الله مجاهد، حجتالاسلام والمسلمین سید جعفر عادلی حسینی سخنرانی نمود و آیت الله مجاهد را یکی از فقهای خدوم تبار امام زاده یحیی(شاه قلندر) خواند و گفت: مرحوم آیت الله مجاهد یکی دیگر از فقهای تبار امام زاده یحیی که بیش از نیم قرن با تربیت شاگردان فاضل و آثار قلمی مصدر خدمت در حوزههای علمیه افغانستان و مشهد گردید.
رئیس سازمان جهاد فرهنگی افزود: تبار امام زاده یحیی(شاه قلندر) از قرن نهم تا به امروز مصدر خدمات شایانی در راه همگرایی پیروان مذاهب اسلامی و اقوام ساکن در این کشور شدند و در این راستا خدمات فراوانی انجام دادند و به گفتهی بزرگان هزاره جات مردم این سرزمین مرهون و مدیون خدمات فقهای تبار امام زاده یحیی هستند.
حجتالاسلام حسینی با اشاره به پیشینهای تاریخی و راز محبوبیت اهل تشیع مناطق مرکزی اظهار داشت: مردم مناطق مرکزی از دوران خلافت امیرالمومنین امام علی علیهالسلام بدینسو مریدان با وفای آن حضرت بودند، تعداد محدود افراد راه گم گشته که دین ستیز، عاشورا ستیز و عالم ستیز هستند که در چهل سال گذشته باعث اختلاف و جنگهای خانمانسوز داخلی بودند و اخیراً صرفاً در شبکههای اجتماعی تلاشهای مذبوحانه دارند، عملکرد آنان هیچ ربطی به شیعیان واقعی ندارند.
گفتنیست در مجلس ترحیم و یاد بود آیت الله مجاهد و به پیشواز اربعین حسینی مداحان اهلبیت علیهمالسلام نوحه سرایی نمودند و در پایان مراسم حجتالاسلام سید زهیر مجاهد از همدردی و غم شریکی ارادتمندان مرحوم آیت الله مجاهد تشکری نمود.
متن کامل این سخنرانی بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحيم، اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى دَلَّ عَلى ذاتِهِ بِذاتِهِ، وَ تَنَزَّهَ عَنْ مُجانِسَةِ مَخْلُوقاتِهِ، وَ صَلَّ اللّهُ عَلى نُورِ الْأَنْوارِ وَ سِرِّ الْأَسْرار، عَقْلِ الْكُلْ وَ أَشْرَفِ الُّرسُل، حَبِيبِهِ وَ صَفِيِّهِ وَ خَاتَمُ السُّفَرائِهِ سَيِّدِ نَا وَنَبِيِّنَا وَ مَوْ لا نَا أَبِى الْقَاسِمِ مُحَمَّد صَلَّ اللّه عَلَيْهِ وَ الِيهِ الطَّيبين الطّاهرِينَالْمَعْصُومينَ الْمُكرّمين. قوله تعالی: یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذِینَ اُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ[1]
در آغاز ارتحال ملکوتی مدرس چیره دست، خطیب شهیر و شخصیت خدوم مرحوم آیتالله مجاهد را به فرزندان عزیزش حجتالاسلام والمسلمین سید زهیر مجاهد، سید محمود مجاهد و حجتالاسلام سید حمید مجاهد، برادرزادهها، نوادگان و سایر بستگان، بیوت آیات عظام: علامه شهید واعظ، فاضل، جوادی، به دوستان و شاگردان و ارادتمندان شان تسلیت میگویم.
صحبت را از اینجا آغاز میکنم که ما باید پیشینهای تاریخ و شخصیتهای علمی خود را بشناسیم. بد جامعهای هست که تاریخ گذشتهای خود را ندانند و تیره بخت تر آن مردمی خواهد بود که علاقمند تاریخ خود نباشند.
اگر از صدر اسلام تا امروز به گذشته و تاریخ کشورمان بنگریم، سرمایههای علمی این سرزمین، امروز افتخار انسانیت و جهان اسلام است؛ ابوخالد کابلی یکی از راویان و مفسران که از محضر امام سچاد، امام محمد باقر و امام جعفر صادق علیهمالسلام کسب فیض نمود.
فرصت نیست که حتی از برخی شخصیتهای علمی گذشتهی مان نام ببریم. از آنجایی که مجلس امروز به مناسبت یاد بود و تجلیل از مدرس حوزه علمیه، خطیب شهیر و عالم خدوم برگزار است، به همین مناسبت و جهت آگاهی نسل جوان مهاجر و دور از وطن در نظر دارم پنج مورد یاد آور شوم:
چرا باید علما را تکریم کنیم؟
در مکتب اسلام علما و دانشمندان از مقامی بس عظیم برخورداراند که بعد از پیامبران و امامان علیهمالسّلام تکریم علما در قرآن و روایات بیان شده و از جمله:
«یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذِینَ اُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ؛[2] خداوند کسانی از شما را که ایمان آوردهاند و دانشمندان را درجاتی برتری دهد.»
«هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ؛[3] آیا صاحبان علم و دانش با آنان که نمیدانند یکسان هستند؟»
«اِنَّما یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ؛[4] از بندگان خدا تنها علماء هستند که از خدا میترسند.»
بعد از قرآن کریم در سیرهی عملی پیامبر و اهلبیت علیهمالسلام همواره بر تکریم علما و دانشمندان دین تاکید شده و چنانکه پیامبر اسلام صلّیاللهعلیهوآله فرمود: «اَکْرِمُوا الْعُلَماءَ فَاِنَّهُمْ وَرَثَةُ الْاَنْبِیاءِ فَمَنْ اَکْرَمَهُمْ فَقَدْ اَکْرَمَ اللهَ وَرَسُولَهُ؛ دانشمندان را گرامی دارید که آنها وارثان پیامبرانند و هر که آنان را احترام نماید، خدا و رسولش را احترام نموده است.» و همچنان امام علی علیهالسّلام نیز فرمود: «مَنْ وَقَّرَ عالِماً فَقَدْ وَقَّرَ رَبَّهُ؛[5] کسیکه به عالمی احترام نماید، به خدا احترام نموده است.»
این همه تکریم و احترام نسبت به عالمان در فرهنگ دین، بدین جهت است که آنان انسانهای متعهد، راهنمای مردم، مخالف بدعتها، پاسدار اندیشههای ناب، طرفدار حقوق محرومان… هستند وگرنه، این همه تکریم برای کسانیکه از تعهد و مسئولیت بهرهای نبردهاند معنا ندارد. کسی که اندک آشنایی با تاریخ حوزهها داشته باشد، میداند که تنها عالمان الهی بودهاند که از میان مردم برخاستهاند و همراه آنان زندگی کردهاند و در غم و شادی مردم شریک بودهاند و هرجا خطر بود، خود را سپر بلا نمود و از شرافت و عزت مردم دفاع کردهاند. اینها و صدها ویژگی دیگر، زمینه تجلیل و تکریم از علمای صالح و راستین را فراهم نموده است.
در شرایط حساس کنونی که جامعهی ما در برابر تبلیغات مسموم کننده بیگانگان قرار دارند، امیدوارم که اقشار مختلف جامعه و نهادهای دینی در انجام رسالت شان، علمای خدوم گذشتهی کشور را الگو قرارداده و خدمات آنان را یاد آور شوند و از اینرو مردم برای حفظ عقاید و ایمان شان در عصر غیبت باید به عالمان با تقوا و فقیهان واجد الشرایط مراجعه کنند و تعالم دین خود را از آنان بیاموزند و عمده ترین عامل حفظ جامعه اسلامی از هرگونه انحراف وآسیب پيروى از فقهاى عامل میباشد، پس از چه کسی تقلید کرد، امام حسن عسكرى علیهالسّلام میفرماید: فَأمّا مَن كانَ مِن الفُقَهاءِ صائناً لنفسِهِ حافِظاً لِدينِهِ مُخالِفاً على هَواهُ مُطِيعاً لأمرِ مَولاهُ فلِلعَوامِّ أن يُقَلِّدُوهُ، وذلكَ لا يكونُ إلّا بَعضَ فُقَهاءِ الشِّيعَةِ لا جَميعَهُم. اما کسی که دارای مقام فقاهت است:
چند نمونه از علمای دیروز که حقیقاتاً آنان عالمان واقعی و از عزت نفس و اقتدار برخور دار بودند، یاد آوری نمایم:
مرحوم حاج مراد علی میگوید من در آوان اول جوانی از ترکمن بکابل آمدم از هیچ چیزی آگاهی نداشتم، شب را در مراد خانی در یک سماواری که گرداننده آن هزاره بود گذاشتانده صبح زود در کنار رود خانه کابل برای وضو رفتم، من بطریقه خود مشغول وضو گرفتن بودم که ناگهان و بدون توجه سیلی محکمی بر صورتم زده شد که جلو چشمم را برق زد، از اثر آن ضربه به زمین خورده و بین آب افتادم و لباسهایم تر شد، هواهم سرد بود آن شخص را گفتم چرا مرا می زنی من چه گناهی دارم در جوابم گفت شیعه کافر این چه وضو است که می گیری، من دیگر چیزی نگفته با همان وضع بطرف سماوار رفتم و قضیه را باسماواری گفتم او در جوابم گفت این جا کابل است، شما باید تقیه کنید من اولین بار بود که کلمه تقیه را شنیدم، سوال کردم تقیه یعنی چه؟
گفت در اینجا مردم شیعه نمیتوانند بصورت علنی بر برنامه های مذهبی خود عمل نمایند، وباید مانند سنی ها وضو بگیرند و مانند آنها نماز بخوانند، مگر در جاییکه آنهانباشند میتوانند آزادانه وضو بگیرند ونماز بخوانند.
آقای اخلاقی مینویسد که حاجی مراد علی میگفت مرحوم آقای حجت بود که چگونه تقیه را برداشت واینک مردم تشیع در همه جا آزادند، مساجد و تکایا دارند و مراسم مذهبی شان را آزادانه برگزار مینمایند.
پیشینهای تاریخی و راز محبوبیت اهل تشیع مناطق مرکزی امروز و یا غور دیروز چه بود؟
بر اساس شواهد تاريخى، شيعيان افغانستان در تاريخ حيات خود، فراز و نشيبهاى متعددى را پشت سر گذاشتهاند. مردم غور(بخش از هزارهجات فعلی) افغانستان در زمان خلافت اميرالمؤمنين امام على علیهالسّلام مسلمان شده و تا امروز از محبّان و شيعيان اهل بيت علیهمالسّلام به شمار مىآيند. چنانچه على اكبر تشييد درباره قدمت شيعه در كوهستان غور مىنويسد:
بين سنوات 35 تا 40 هجرى قمری مردم غور مسلمان شدهاند و در زمان خلافت حضرت امام على علیهالسّلام جعده هبيره المخزومى، كه خواهرزاده آن حضرت بود، از طرف وى به حكومت خراسان منسوب شد. به خاطر رفتار شايسته جعده، مردم غور از جان و دل به امام على علیهالسّلام محبت مىورزيدند. امراى غور، كه وضع را كاملاً انسانى مىيابند، بدون جنگ به فرمان امام على علیهالسّلام به دين اسلام مشرّف شدند و به پيشنهاد جعده، فرمانرواى كل خطّه خراسان، حضرت امام على علیهالسّلام فرمان حكومت سرزمين غور را به خاندان شنسب، كه امراى قبلى آن سامان بودند، صادر فرمودند. اين فرماننامه قرنها در آن خانواده محفوظ بوده و مايه افتخار و مباهات آن دودمان به شمار مىآمد.
پس از شهادت حضرت امام على علیهالسّلام بنی امیه هفتاد سال به آن حضرت سب نمودند و در ممالک اسلامی دستور داده بودند تا در تمام منابر و مساجد به امام على علیهالسّلام لعن و نفرين كنند؛ اين حكم ناروا در تمام سرزمينهاى اسلامى آن روز اجرا مىشد. تنها مردم غور بودند كه از دستور بنی امیه سرپيچى نمودند، حاضر به پرداخت جزیه شدند و اما هرگز حاضر نشدند كه به حضرت على علیهالسّلام ناسزا بگويند.»[6]
روایت جهاد فرهنگی امام زاده یحیی معروف به شاه قلندر
امام زاده یحیی معروف به شاه قلندر مرد عالم، پارسا و صاحب كرامت بود. او حلقات درسی زیادی را ایجاد، جوانان را تشويق به فراگيرى علوم مىنمود، خود داراى حلقات منظم درسى بود، بزرگان زيادى درنزد او تلمذ نمودهاند. امام زاده یحیی در زمان بابر زندگى مىكرد، اواز سادات و رهبران روحانى هزاره بود و در وردك مدفون است.[7]
امام زاده یحیی با رفتار خردمندانهى خود، به عنوان يك الگوى شخصيتى براى هميشه در تاريخ پُرافتخار سرزمين اسلامى ما مىدرخشد، من جهاد و پايدارى امامزاده سیديحيى را از زبان يكىاز نخبگان حوزهى علميه كهنسال نجف مرحوم آيت اللّه العظمی حاج شيخ خان على نجفى مشهور به حاج شيخ خان على خواتى يكى از مجتهدين و علماى بزرگ شنیدم، او در اكثر مناطق مركزى به خانههاى مؤمنين مىرفت، و آنان را نسبت به مسائل اعتقادى و فراگيرى علم راهنمايى و تشويق مىنمود و تغييرات اساسى در امور زندگى مردم به وجود آورد و مردم نيز جهت حلمشكلات زندگى خود به ايشان مراجعه مىكردند و تكاليف شرعى واجتماعىخود را از او مىپرسيدند، چنانكه تا امروز پيروان مذاهبجعفرى وحنفى صادقانه او را دوست دارند ومريدان وى را پيروان هردو مذهب تشيع وتسنن تشكيل مىدهند.
یادی از خدمات تبار شاه قلندر و آیت الله مجاهد که بیش از نیم قرن خدمات صادقانه داشت
آیتالله حاج سید محمد جواد مجاهد رضوانالله تعالیعلیه بیش از نیم قرن در خدمت حوزههای علمیه و جامعهای ولایی با نشر معارف اهلبیت علیهمالسلام به دین و دانش ملّت مسلمان افغانستان خدماتی برجستهای ارائه کرد.
در صد سال اخیر آیات عظام: مرحوم حاج آقا مصطفی بهسودی وکیل تام الاختیار آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی در آسیای مرکزی بود، این را نکته را هم توجه داشته باشید که بعد از آیت الله العظمی شیخ محمد حسین نائینی، هیچ مرجعی به گستردگی و نفوذ آیت الله العظمی مرحوم اصفهانی نمیرسد، بعد از رحلت حاج آقا مصطفی شهید سید آقا حسن پدر حضرت آیت الله العظمی مصطفوی وکیل مرحوم اصفهانی بود اما در جغرافیای محدودتری و همین طور وکیل آیت الله العظمی سید محسن حکیم در افغانستان بود، پس از این فقهای تبار شاه قلندر، آیت الله العظمی علامه شهید سید محمد سرور واعظ صاحب مصباح الاصول، و امروز افتخار حوزههای علمیه و جهان اسلام است. بعد از آخوند خراسانی صاحب کفایه که آیت الله العظمی جوادی در بارهی شخصیت علمی او فرمود: چندصد سال یک طلبه افغانی حوزههای علمیه را به دنبال خود کشاند بعد از چنین شخصیتی، باب تأليف در سدهی اخیر تاریخ افغانستان به دست علامه شهید واعظ فتح و در نشر آثار علمى پيش قدم شد و بعنوان مرجع دینی برای اولین بار شهریهی به طلاب را در افغانستان میپرداخت و به مشکلات شان رسیدگی مینمود و در بُعد علمی ایشان، کتاب «مصباح الاصول» مؤثرین آثار وی هست که در حوزههای علمیه مورد استفاده مراجع و اساتید حوزههای علمیه قرار دارد و در بُعد اخلاق، کتاب «خاطرات زندان و یادی از اخلاق اسلامی» و در بُعد مناظره و پاسخ به شبهات کتاب «سیف الاسلام» و در تقریب «ادبیات عرب به پشتو» از اثرات این عالم بزرگوار میباشد. بعد از علامه شهید مرحوم سید محمد حسین فاضل معروف به فاضل بزرگ که آیت الله شیخ محمد باقر فاضلی بهسودی افتخار تلمذ از محضر وی را در پیام تسلیت خود دارد، همچنان مرحوم سید ابوالحسن فاضل، سید محمد تقی وحیدی، سید حسین جوادی و سید محمد مهدی عالم هرکدام در حساسترین دوران و با تقابل مظالم حکام مستبد زمانش، زعامت و رهبری مردم را عهده دار بودند که با سپری هرگونه موانع و مشکلات با توکل فوقالعاده به خداوند و در محوریت فرهنگ غنی ائمهی معصومین علیهمالسلام تلاش خستگی ناپذیر نمودند.
یکی از بزرگان تبار شاه قلندر حضرت آیتالله مجاهد از خاندانی است که آنان علاوه بر خدمات بزرگ علمی و افتخار فقاهت که بزرگان این خاندان فخر حوزههای علمیه و از شهدای جامعهی روحانیت هستند.
آیتالله مجاهد یکی از عالمان سرشناس و خدوم افغانستان که سالها قبل در مناطق مرکزی و کابل پایتخت افغانستان علاوه بر تدریس و تربیت شاگردان، آثار قلمی نیز از خود به یادگار گذاشته و تألیف کتب توسط این عالم برجسته در دورانی که ابزار نگارش و کتابت به مانند امروزنبوده کاری سخت و طاقت و فرسا است.
حضرت آیت الله مجاهد و مصداق عبادالله المخلصین هست که به دفاع از ارزشهای دینی و نشر معارف اهلبیت علیهمالسلام در میدانهای گوناگون حضور داشت و سالها رنج مهاجرت را به جان خرید. سخنرانیهای آموزنده ایشان در مناطق محروم بهعنوان نقطهای درخشان ثبتشده و از دیگر ویژگیهای بارز علمی ایشان تألیف کتابهای گوناگون و همچنین تدریس سطوح عالیه و خارج فقه و اصول شاگردان بسیاری را در حوزات علمیه مشهد و کابل تربیت نمود.
آیتالله مجاهد با علم و عمل خویش الگوی مناسبی برای شاگردان و علاقمندان خویش بود، وی هیچگاه از مردم مظلوم و محروم کشورش جدا نبود وقتی در دههی نود به افغانستان رفت، سال 1396 خورشیدی به زادگاهش، منطقهی لعل و سرجنگل ولایت غور سفر نمود و مورد استقبال کم نظیر مردم آن ولایت قرار گرفت و بهعنوان امام جمعه، اولین نماز جمعه در لعل و سرجنگل توسط ایشان اقامه شد و شروع به فعالیتهای علمی و مذهبی نمود و نخستین گام فرهنگی ایشان تاسیس حوزه علمیه فاطمۀالزهرا سلامالله علیها در ولایت غورو نیز در کابل بود که اکنون طلاب ایشان در ولایت غور و حوزههای علمیه نجف، قم و کابل مشغول تحصیل و تدریس هستند و تعلق خاطر ایشان به مردم لعل و سرجنگل بسیار مثال زدنی بود و به مشکلات مردم رسیدگی مینمود و افراد بی بضاعت و فقیر کمک و تحت پوشش قرار میداد، بخش از زمین زراعتی شخصی خویش را وقف نشر معارف اهلبیت علیهمالسلام نمود که از اجارهی سالانه آن به مناسبت برگزاری ایام فاطمیه و شهادت امام موسی بن جعفر علیهمالسلام و دیگر مناسبتهای دینی به مصرف میرسد. با تأسف که آثار اختلافات گروهها و احزاب شیعی افغانستان در ۴۰ سال اخیر و دامن زدن به تعصبات، حزبی، قومی وسمتی زمینهی فعالیت علمی و فرهنگی برای نخبگان محدود و مورد بی مِهری افراد سیاسی و منافع طلب واقع شد، آن مرحوم به کابل بازگشت و در مسجد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع برچی به درس و بحث و سخنرانی ادامه داد، اما سالهای اخیر مریضی عاید حالش گردید و به مشهد مقدس بازگشت و پس از سالیان متمادی خدمت صادقانه به جوار رحمت واسعهی الهی پیوست.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
گزارش از: پایگاه اطلاع رسانی جهاد فرهنگی
[1]. سوره مجادله، آیه ۱۱.
[2]. سوره مجادله، آیه ۱۱.
[3]. سوره زمر، آیه ۹.
[4]. سوره ، ، آیه ۲۵.
[5]. آمدی، عبدالواحد بن محمد تمیمی، غرر الحکم، ج۱، ص۶۳۲.
[6] . على اكبر تشييد، هديه اسماعيل يا قيام السادات، فصل دوم، چاپ تهران.
[7]. یزدانی، حسین علی، تاريخ هزارهها، ص 247.
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبسایت برای جهاد فرهنگی افغانستان محفوظ است و هر گونه کاپی برداری از مطالب این وبگاه با ذکر منبع بلامانع میباشد.