(به مناسبت پنجمین سالیاد آکادمیسین شهید برهان الدین ربانی)
در پنجمین سالیاد استاد برهانالدین ربانی، رهبر جمعیت اسلامی،سابق رئیسجمهور، رئیس شورای عالی صلح و شورای اخوت اسلامی افغانستان که پس از شهادتش به شهید صلح معروف شد، از رهبران نسل اول جهاد و مقاومت افغانستان قرار داریم.
بی تردید استاد شهید ربانی، بعنوان محور در ایجاد صلح و اخوت اسلامی در جامعۀ جنگ زدۀ افغانستان تلاش فراوان نمود و او علاقمند بود که راهکارهای عملی صلح و اخوت اسلامی در این کشور تحکیم یابد. به همین دلیل، او حتی طرفدار گفتگو با مخالفین مسلح و از جمله طالبان بود و توسط رئیس جمهور کرزی به عنوان رئیس شورای عالی صلح این کشور برگزیده شد و پس از تلاش و رایزنی های فراوان جهت ایجاد صلح، در ۲۹ سنبله ۱۳۹۰ خورشیدی هدف عملیات انتحاری فردی قرار گرفت که با هویت مولوی عصمتالله از شورای کویتهی طالبان برای گفتگو در راستای صلح نمایندگی میکرد.
از تولد تا دوران تحصیل
«برهان الدین ربانی» فرزند «محمد یوسف» در سال ۱۳۱۹ خورشیدی در شهر «فیض آباد» و در یک خانواده مذهبی از قوم «یفتل» متولد شد.
در سال ۱۳۲۶ خورشیدی در مدرسه ابتدایی فیض آباد در مرکز ولایت بدخشان مشغول به تحصیل شد و بعد از ۷ سال تحصیل در زادگاهش به کابل آمد و تحصیلات خود را در لیسه «ابوحنیفه» ادامه داد.
در سال ۱۳۳۹ خورشیدی وارد دانشکده الهیات دانشگاه کابل شد و پس از پایان تحصیلات در سال ۱۳۴۲ خورشیدی به عنوان شاگرد ممتاز از این دانشکده فارغالتحصیل و به عنوان استاد در دانشکده الهیات دانشگاه کابل مشغول تدریس شد.
در سال ۱۳۴۵ خورشیدی جهت گذراندن دوره عالی فلسفه و الهیات در «جامعه اسلامی الازهر»، عازم مصر شد و با نوشتن رساله علمی در مورد «جنبههای علمی و فلسفی زندگی نورالدین عبدالرحمن جامی» از آن جامعه موفق به دریافت فوق لیسانس گردید.
پس از بازگشت به افغانستان دوباره در دانشگاه کابل به تدریس فلسفه اسلامی پرداخت و در همین ایام عضو بخش پژوهش و تحقیقات دانشگاه کابل نیز بود؛ رساله «تئوری سیاسی اسلام»، و «تشریح عقائد متزله» حاصل همین دوره عمر او در دانشگاه کابل است، وی علاوه بر زبانهای فارسی و پشتو که زبانهای رسمی افغانستان است به زبانهای عربی، اردو و انگلیسی نیز تسلط داشت و تا حدودی ترکی را نیز میدانست.
آشنایی با اندیشههای اخوان المسلمین
برهانالدین ربانی از آغاز جوانی هوادار جنبش احیای اسلام و ترویج و اجرای شریعت در جامعه بود و در هنگام تحصیل در مصر با اندیشههای اخوان المسلمین و به ویژه «سید قطب» که برای برقراری حکومت اسلامی میکوشید آشنا شد و به شدت تحت تأثیر تفکر وی قرار گرفت. وی در راستای همبستگی نهضت های اسلامی نگاه خودش را از مرز جغرافیایی بیرون نهاده بود و همین سبب شد تا زمان شهاداتش به عنوان یک شخصیت بزرگ و فراتر از مرزهای جغرافیایی از ایشان نام برده شود. نقش استاد ربانی در کنار سایر علماء در راستای بیداری اسلامی خیلی مهم و ارزنده بود، او در رابطه با خیزش های اسلامی، از جمله نگران وضعیت انقلاب مصر بود که مبادا با آن همه زحمات و تلاش رهبران و هواداران اخوان المسلمین، این حرکت انقلابی به انحراف کشانیده شود.
ربانی و روزنامه نگاری
استاد ربانی سالهای جوانی در دوره حکومت «محمد ظاهر شاه» برای تبلیغ اندیشههای اسلامی در میان جوانان به خصوص دانشجویان دانشگاه کابل و سازماندهی مردم تلاش بسیاری کرد. وی در این دوره برای تبلیغ اندیشههای خود به فعالیت روزنامهنگاری روی آورد و مجلهای با نام «شریعت» را از طرف دانشکده الهیات دانشگاه کابل منتشر کرد و خود نخستین سردبیر آن بود.
استاد ربانی در دوره سردبیری، مقالات مؤثری در بیداری جوانان و جذب آنان به جنبشهای اسلامی منتشر نمود.
پایهگذاری نخستین هسته مقاومت اسلامی
استاد ربانی در نخستین هسته نهضت اسلامی که توسط یک عده از استادان به طور مخفیانه در کابل پایه گذاری شده بود، نقش اساسی ایفا کرد و در سال ۱۳۵۲ خورشیدی عدهای از اعضای برجسته «نهضت جوانان مسلمان» درمنزل استاد ربانی تجمع کردند و ضمن طرح ساختار جدید تشکیلاتی، نام نهضت را به «جمعیت اسلامی» تغییر دادند و استاد ربانی را به عنوان «امیر عمومی و رئیس شورای اجرائیه» تعیین نمودند. هنگامی که حکومت «محمد داود» در سال ۱۳۵۳ خورشیدی میخواست او را دستگیر کند، مخفیانه به پاکستان رفت و با همکاری عدهای دیگر از سران نهضت جوانان حزب «جمعیت اسلامی افغانستان» را در سال ۱۳۵۶ به عنوان یک تنظیم مستقل بنیاد نهاد.
استاد ربانی نقش عمدهای در تشکیل (اتحاد اسلامی برای آزادی افغانستان) به ریاست «استاد عبدالرب رسول سیاف»، داشت و خود در این اتحاد سِمت امور نظامی را به عهده گرفت و در سال ۱۳۶۵ خورشیدی به عنوان سخنگوی ائتلاف مجاهدین افغانستان «هفتگانه» انتخاب شد.
شهید ربانی در مقام ریاست جمهوری
با به قدرت رسیدن مجاهدین در کابل، استا ربانی پس از «صبغت الله مجددی» به عنوان دومین رئیس جمهور دولت مجاهدین ریاست دولت را به مدت چهار ماه به دست گرفت که بعداٌ توسط شورای قیادی چهل و پنج روز دیگر تمدید و پس از سپری شدن این مدت او در واکنش به موشکباران کابل توسط «حزب اسلامی حکمتیار»، با برپایی شورایی در ماه جدی ۱۳۷۱ خورشیدی به مدت دو سال ریاست جمهوری خود را تمدید نمود.
طبق توافقنامه اسلام آباد و سپس جلال آباد بین رهبران مجاهدین، این مدت به ۱۸ ماه کاهش یافت. در پایان این مدت «شورای عالی قضایی»، ریاست او را شش ماه دیگر تمدید کرد.
جنگهای داخلی از نگاه شهید ربانی
استاد ربانی در اوج سالهای جنگ داخلی بر این کشور حکومت میکرد که خود وی اوضاع آن دوران را که در کتاب «افغانستان در قرن بیستم» آمده، چنین بیان نموده است: «البته حوادث دردناکی که واقع شد خلاف انتظار همه بود؛ مردم ما حق دارند که شکایت بکنند، زیرا انتظارشان غیر از این چیزی بود که واقع شد. اما یک چیزی را ناگفته نگذاریم، این حوادث دردناک دستاورد همه مجاهدین نیست، این فاجعهای است که عناصر داخلی و خارجی افغانستان خواستند که این حالت را به میان بیاورند.
من در این ارتباط باید بگویم که پراکنده شدن سلاح به دست هر مسئول و غیر مسئول به گفته ادبیات افغانی که «شمشیر برهنه را به دست زنگی مست»، سلاحهای بسیار خطرناک به دست هر مسئول و غیر مسئول سپرده شد. اما امیدوار هستیم که یک مرحله امن و استقرار و صلح و سلم در کشور ما به میان بیاید.»
استاد ربانی از سال اول دهه هفتاد تا اواخر این دهه که کابل به دست طالبان سقوط کرد، بر این کشور حکومت میکرد و در دوران حاکمیت طالبان، دولت او در خارج از پایتخت کشور، به کار خود ادامه داد و از سوی جامعه بین الملل، به عنوان دولت قانونی افغانستان به رسمیت شناخته می شد.
ساختار فکری شهید ربانی
استاد ربانی از شخصیت های فکری و از رهبران میانهرو و معتدل اسلامی در افغانستان بود و همین گونه حزب «جمعیت اسلامی افغانستان» که استاد ربانی رهبری آن را بر عهده داشت هم از نظر فکری و ایدئولوژی، میانهرو و معتدل بود.
آنگونه که در کتاب «افغانستان در ۳ دهه اخیر» نوشته شده، استاد ربانی نه همانند برخی از رهبران فکری اهل سنت افغانستان به دنبال استقرار تفسیر سنتی، انعطاف ناپذیر، و قرون وسطایی از شریعت، در بستر حیات جمعی مردم بود و نه مثل کسان دیگری در برخورد با پدیدههای جدید آنها را غیر دینی میخواند، چنان که در فردای روزی که در حکومت قدرت را تصاحب نمود، سینماها را پلمپ کرد. اما او همواره در تمام عرصههای فکری و اجتماعی به دنبال خواستار ارائه تفسیر بازتر و انعطافپذیرتر از دین بود.
استاد ربانی چه در دوران تحصیل در مصر و یا در زمانی که در دانشگاه کابل تدریس میکرد و هم در دوران جهاد و حکومت همواره تلاش میکرد که در دامان دین طرحی از دنیایی جدید و مدرن را پی ریزی نماید و در همین راستا است که او نخستین فعالیتهای فکری و فرهنگی خود را با ترجمه آثار متفکر نواندیش مصری «سید قطب»؛ « فی ضلال القرآن» و« معالم فی الطریق» آغازمیکند.
با این ویژگی است که او در لایههای مختلف جامعه از روشن فکران دینی گرفته تا دِه نشینان بیسواد و از روحانیون سنتی گرفته تا صوفیان نقشبندی و چشتی، نفوذ پیدا میکند.
در عرصه فرهنگی و اجتماعی
استاد ربانی، شخصیت تأثیر گذار فرهنگی و ا جتماعی و سیاستمداری بود که در عصر جهاد، با خرد و تبحر گام برداشت و با جسارت کم نظیر، گفتمان جهاد را جهانی ساخت و به منظور تجرید و به انزوا کشانیدن اشغالگران، جهان را به همسویی فراخواند. سیاستمداری که در اوج توطئه جهانی علیه اسلام و جهاد و مجاهدین، با وجود ترفندهای جهانی در کوبیدن و به انزوا کشاندن مجاهدین، هربارتوانمند تراز پیش درصحنه حضوریافت.
بعد از اجلاس بن، درلویه جرگه اضطراری، درتصویب قانون اساسی، درانتخابات پارلمانی، دررهبری جبهه ملی، در ریاست شورای اخوت اسلامی و درشورای مشورتی صلح و شورای عالی صلح محور اصلی استاد ربانی بود، اهداف عمده وی در دوران حاکمیت سیاسی اش از این قرار بود:
۱. افغانستان دارای نظام مستقل و در قدرت سیاسی اقوام مختلف سهم عادلادنه داشته باشند.
۲. حاکمیت کشور، اسلامی معتدل واحترام به ارزش های دینی شهروندان و پاسداری از آن را داشته باشند.
۳. انکشاف روابط نیک وحسنه با همسایه گان وجهان در پرتو احترام متقابل وعدم مداخله در امور همدیگر.
۴. ایجاد رفاه وآسایش برای تمامی شهروندان کشور.
۵. حکومت مجاهدین در مقایسه همه نظام های سیاسی گذشته افغانستان بحیث مستقل ترین نظام؛ ثبت تاریخ گردد.
تحولات عمده واساسی که در زمان حاکمیت استاد ربانی به وقوع پیوست عبارتند از:
۱٫ برگذاری شورای اسلامی بزرگان یا (حل وعقد)
۲. مقاومت در برابر مداخلات کشورهای منطقه و همسایه.
۳. برهم خوردن تعامل قدرت ازشکل دودمانی ۵ دهه گذشته وشرکت نمودن همه اقوام افغانستان در قدرت سیاسی.
۴. شکل گیری روابط منطقه ی با کشورهای همسایه.
۵. برای اولین بار، سرود ملی به زبان فارسی نافذ گردید. (پس از سقوط حکومت کمونیستی در این کشور به قدرت رسیدن مجاهدین، سرود ملی افغانستان تغییر نمود)؛ سرود ملی افغانستان در زمان حکومت مجاهدین به زبان فارسی بود که شعر آن را داود فارانی این گونه سروده بود:
قلعه اسلام قلب آسیا جاودان، آزاد خاک آریا
زادگاه قهرمانان بزرگ سنگر رزمنده مردان خدا
الله اکبر الله اکبر الله اکبر
تیغ ایمانش به میدان جهاد بند استبداد را ازهم گسست
ملت آزاده افغانستان در جهان زنجیر محکومان شکست
الله اکبر الله اکبر الله اکبر
سر خط قراّن نظام ما بود پرچم ایمان به بام ما بود
هم صدا و هم نوا با هم روان وحدت ملی مرام ما بود
الله اکبر الله اکبر الله اکبر
شادزی، اّزاد زی، اّباد زی ای وطن در نور قــــانون خدا
مشعـــــل اّزادگی را بـــر فراز مـــــردم سرگشته را شو رهنما
الله اکبر الله اکبر الله اکبر
- ۶٫ کاهش یافتن پول و چاپ اسکناس های جدید در دوره حکومت مجاهدین.
شصت هشت سال پیش در سال ۱۳۱۸ خورشیدی ، بانک مرکزی افغانستان(دافغانستان بانک) در کابل تاسیس شد و در ۲۶ دلو همان سال، این بانک پول های جدیدی را به چاپ رساند؛ با چاپ پولهای کاغذی(اسکناس) جدید، پول افغانستان که برای اولین بار در دوران امان الله خان به چاپ رسیده بود، وارد مرحله نوینی شد.
اما با روی کار آمدن مجاهدین در افغانستان، باز هم اسکناس ها تغییر یافت؛ در دوره مجاهدین، همچنان که بخش های مختلف افغانستان توسط گروههای مختلف اداره می شد، پول واحد نیز جای خود را به دو نوع پول با ارزش متفاوت داد.
افزون بر پول هایی که توسط حکومت استاد ربانی در کابل منتشر می شد، گروه شبه نظامی جنرال عبدالرشید دوستم نیز که در شمال افغانستان تسلط داشت، پول هایی با همان طرح و رنگ منتشر و وارد بازار می کرد که در بازار به پول «دوستمی» معروف بود و ارزش کمتری در برابر پول های دولت مرکزی داشت.
- تغییر پرچم ملی افغانستان و آماده کردن اولین پیش نویس قانون اساسی.
- نقش استاد ربانی در ایجاد شورای اخوت اسلامی:
شورای اخوت اسلامی سال ۱۳۸۳ خورشیدی با تلاش عده ی از علماء و اندیشمندان افغانستان اعم از شیعه و سنی تشکلاتی را زیر نام «شورای اخوت اسلامی» تأسیس نمودند، تا بتوانند فعالیت های اسلامی خویش را در جامعه، اعم از ایجاد فرهنگ اسلامی و تقویه آن، حفظ اخلاق اجتماعی و ترویج آن مشترکاً مطابق اساسنامه «شورای اخوت اسلامی» فعالیت نمایند.
روی این ملحوظ، جمعی از علماء و اندیشمندان افغانستان اعم از شیعه و سنی از جمله حضرت آیت الله محسنی، پروفیسور ربانی، استاد عبدالرب رسول سیاف، استاد محمد اکبری، ملاتاج محمد مجاهد، شیخ نادرعلی مهدوی، مولوی حبیب الله حسام، استاد شیخ قربانعلی عرفانی، فضل احمد معنوی، آیت الله شیخ هاشم صالحی مدرس، مولوی عبدالمتین معتصم بالله «سالنگی»، سید حسین عالمی بلخی، قاضی سلیمان حامد، احمد علی جبرئیلی، مولوی عنایت بلیغ، فاضل حسینی، داکتر ایاز نیازی، سید محمد هادی «هادی»، حسن المآب برهان امیری، سید جعفرعادلی«حسینی»، مولوی نادر شاه بلیغ، شیخ یوسف واعظی، مولوی نورالله کوثر، سید محمد حسین محقق زاده، قاری ضیاء الدین ضیا، شیخ محمدحسین جعفری، عبدالوکیل عیار، سید عبدالله ذکی، مولوی ذبیح الله خاکسار، غلام عباس مصباح، مولوی عبدالقادر ابراهیمی، رضوانی بامیانی، لطف الله حق پرست، عارف رحمانی، قاری عبدالعزیز ملکیار، استاد فیاض ارزگانی، شمس الرحمن فروتن، شیخ حسین نوری شولگره ای، محمد امین نورانی، محمد علی فطری، مولوی عبدالحلیم حلیم، سید حسن فاضل زاده، مولوی عبدالماجد وفی، واعظ بهشتی، سعید احمد شریفی و دیگر شخصیت های مهم و ارزشی تسنن و تشیع پس از رایزنی های متعدد، تصمیم اتخاذ نمودند و در سالهای نخستین، ریاست شورای اخوت اسلامی را براساس رای اعضای کنگره استاد ربانی و آیت الله محسنی عهده دار بود، پس از دوران ریاست این دو شخصیت همه ساله رئیس، معاونین، منشی ها و ریاست کمیسیون ها در رقابت آزاد توسط رای اکثریت اعضای شورای اخوت در دفتر مرکزی انتخاب و درولایات نیز همین دستورالعملی صادر می گردد.
استاد ربانی روابط نیک و معتدل با پیروان مذاهب اسلامی در افغانستان، از جمله پیروان مذهب جعفری(شیعیان اثنی عشری) داشت و در اکثر مراسم و مناسبت های اهل تشیع حضور می یافت و در پیوند با همان مناسبت بدون تعصب سخنرانی می نمود و علاقمندان زیادی را در میان اهل تشیع داشت.
- شهید ربانی از پارلمان تا حمایت از کرزی:
او در انتخابات پارلمانی افغانستان در سال ۱۳۸۴ خورشیدی خود را کاندید نمود و بهعنوان اولین نماینده مردم ولایت بدخشان با بیشترین آراء عضویت پارلمان افغانستان را به دست آورد و در انتخابات ریاست جموری افغانستان از حامد کرزی یکی از نامزدان برای کسب مقام ریاست جمهوری افغانستان حمایت کرد وآقای کرزی در این انتخابات پیروز شد.
استاد ربانی بعد از انتخابات ریاست جمهوری و حضور در شورای ملی با بیشترین آراء مردم ولایت بدخشان به عضویت پارلمان کشور در آمد. بعدها و درپی ایجاد شورای عالی صلح توسط رئیس جمهور کرزی، او بعنوان رئیس شورای عالی صلح انتصاب و سرانجام استاد ربانی در ۲۹ سنبله ۱۳۹۰ خورشیدی در اثر یک انفجار انتحاری در منزلش به شهادت رسید.
- جبهه ملی و شورای عالی صلح:
استاد ربانی حدود هفت سال قبل با جمعی از سران جهادی و اعضای گروههای که در دوران جهاد در صف مخالفین وی قرار داشت(اعضای احزاب چپی سابق) جبههای را تشکیل داد که به باور کارشناسان این جبهه بزرگترین جبهه سیاسی مهم در افغانستان بود.
چنانچه گفته می شود، زمانی که استاد ربانی بحیث رئیس شورای عالی صلح برگزیده شد تعداد کثیری از هودارانش مخالف بودند، اما او می گفت: مسأله صلح و امنیت، یک مسألهی ملی است، وقتی صلح و امنیت عامه تهدید شود و ثبات وجود نداشته باشد، وظیفهی دینی ما است، تا در راستای تحقق آن بکوشیم. وی در شورای عالی صلح، برای بقای افغانستان، وحدت ملی و برای صلح وامنیت افغانستان و منطقه بطور خستگی ناپزیر تلاش کرد و دراین راه به مقام شامخ شهادت نایل آمد.
- انگیزه شهادت استاد ربانی:
استاد ربانی عضو هیئت رئیسه مجمع جهانی تقریب بود ودر بسیاری از همایش های تقریبی در داخل و خارج از کشور شرکت داشتند. آخرین حضور استاد ربانی در عرصه بین المللی، حضور در نخستین اجلاس بین المللی بیداری اسلامی در تهران بود و مورد توجه رسانه ها قرار گرفت. او چند روز قبل از شهادتش در اجلاس بیداری اسلامی به سخنرانی پرداخته و در سخنان خویش جنبش های اسلامی را رستاخیز زمان کنونی دانسته و گفتند که این رؤیای خوش به لطف الهی به واقعیتی بدل شده که پیام خوشبختی را برای امت اسلامی مژده آورده، ایمانی که دل ملت های عربی و اسلامی فراگرفته، آنان را به سمت بیداری سوق داده و قیام ملت ها را به سرنگونی نظام های مستبد و مزدور راهنمایی کرده و او نسبت به ظهور فرقههای متعصبی که با نام اسلام مسلمانان را میکشند، هشدار داد و گفت: «در برخی کشورها از جمله افغانستان و پاکستان کسانی به نام مسلمان، مسلمان کشی میکنند، تقاضای ما از این مجمع بزرگ این است علمای امت در باره این پدیده جدید موضع روشن بگیرند.»
همچنین در این کنفرانس استاد ربانی از علمای جهان اسلام تقاضای موضع روشن در قبال تکفیرگویی و مباح الدم دانستن مسلمانان شد وگفت: «تقاضای من از علمای امت مسلمه این است که در برابر پدیده جدیدی که با تکفیر مسلمانها، آنها را مباح الدم می دانند، یک موضع روشن بگیرند.»
استاد ربانی، در همایش بیداری اسلامی مانند همیشه از نهضت مقاومت فلسطین و حزب الله لبنان حمایت کرد و گفت: «این مبارزات قهرمانانه در مسیر حرکتهای اسلامی مهم است و نیز حرکت حزب الله لبنان را میتوان یاد کرد که در مسیر این بیداریها بیتأثیر نبوده است.»
استاد ربانی پس از بازگشت سفر کنفرانس بیداری اسلامی به کشور، در ۲۹ سنبله ۱۳۹۰ خورشیدی در اثر یک انفجار انتحاری در منزل خود در کابل به شهادت رسید. وی در سالروز تولدش(۲۹ سنبله۱۳۱۹خورشیدی) و در آستانه ۷۱ سالگی به شهادت رسید.
آثار چاپ شده از استاد ربانی
حضور ربانی در عرصه مبارزات سیاسی و جنگ بر علیه شوروی در دوران مقاومت، چهره علمی و فکری او را تحت الشعاع قرار داده بود و آنچنان که باید ابعاد فکری و علمی این شخصیت اندیشمند به جامعه اسلامی معرفی نشد.
برهان الدین ربانی در زمینههای دینی، فرهنگی و مبارزاتی آثار پر شماری را تألیف و منتشر کرده است که برخی از این آثار عبارتند از :
- در سایههای قرآن (ترجمه قسمت اول تفسیر «فی ضلال القرآن»، از سید قطب.)
- نشانههای راه (ترجمه معالم فی الطریق از سید قطب.)
- اسلامی و کمونیزم.
- فاجعه ۲۶ سرطان و سیمای زعامت داوود خان.
- داود خان در گذشته ننگین، حاضر جنایت بار و مستقل هولناک.
- پیغام شهید.
- تشریح عقاید معتزلیها.
- اصول بحث و تحقیق از نظر اسلام.
- اصول تربیت در اسلام.
- داستان حل سیاسی.
- ۱۱٫ رهنمون جهاد.
- ۱۲٫ یادی از استاد غلام محمد نیازی.
- ۱۳٫ قیام توفنده در قلب کشور.
- ۱۴٫ راه حل مساله افغانستان.
- ۱۵٫ آموختنی هایی در مسیر انقلاب اسلامی.
- ۱۶٫ درس فی قلب المعرکه.
منابع:
- همگام خورشید(چند نبشته در مورد رهبر شهید)
- آموختنی هایی در مسیر انقلاب اسلامی
- خط رهبر(جلد ۱ و ۲ ).
- برهان الدین ربانی ترور شد. سایت آفتاب (تاریخ ۲۹ سنبله ۱۳۹۰).
- سایت بیبیسی فارسی (در تاریخ ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۱) و سایت پرستیوی…
- خاطرات و اندوخته های ذهنی نگارنده(من بعنوان عضو شورای اخوت اسلامی که سِمت های ریاست دالانشاء، ریاست کمیسیونهای فرهنگی و ارتباطات را عهده دار بودم با استاد ربانی در پیوند با تقویت مشترکات، تقریب مذاهب، همبستگی، همدلی و اخوت اسلامی در برگزاری همایش، سمینار و نشست های مشترک علمای شیعه و سنی همکار بودم.)
نویسنده: سید جعفرعادلی«حسینی» فعلا رئیس کمیسیون فرهنگی شورای اخوت اسلامی افغانستان.