به گواهی کلام نوربخش الهی قرآن کریم، گفتار پیامبراسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) و متون تاریخی، بشریت در آستانه ظهور اسلام، د چار کشمکش ها و در گیری های خونینی ناشی از اختلافات نژادی، مذهبی، فرقه ای و … بود؛ اسلام آمد تا بشریت را از این کشمکش ها و چند گانگی ها نجات داد و بنای خویش را بر(توحید) استوار ساخت و بر همین اساس بخش عظمیی از بشریت را در زیر پرچم واحد جمع کرده و آنها را هماهنگ و همنوا به سوی مقصد واحد که رستگاری و سعادت رهنمون ساخت.
در طول تاریخ یکی از عوامل عقب ماندگی مسلمانان، نداشتن انسجام، همسویی و هم فکری بوده؛ بناء همبستگی و اخوت، مستلزم و نیازمند یک تشکل وهمبستگی، مرکب از نیروهای متخصص سالم و مستعد و کار آمد، با انگیزه بالای اعتقادی و خدمت در راه اسلام و جامعه دینی می باشد.
در آستانه میلاد پیامبربزرگوار اسلام(ص) قرار داریم، همانطوریکه در متون تاریخی مذاهب اسلامی پیرامون میلاد آن حضرت اختلاف نظر وجود دارد، در منابع اهل سنت ۱۲ ربیع الاول و در متون تاریخی شیعه ۱۷ ربیع الاول میلاد پیامبر رحمت للعالمین(ص) آورده اند، یکی از علمای برجسته جهان اسلام که این اختلاف را به وحدت و رحمت فرهنگ سازی نموده و این هفته را هفته وحدت نامگذاری نمود، مرحوم امام خمینی(ره) بود، لذا پیام هفته وحدت این است که مسلمانان همه با هم برادراند وبا دست اتّحاد و ذهن هوشیار، در سایه دستورات پیامبر خدا و عترت پاک آن حضرت، مجال از تفرقهافکنیِ بیگانگان بگیریم. پیام هفته وحدت این است که در سایه قرآن و سنت و سیره رسول اکرم(ص) ، وحدت و یگ رنگی خود را حفظ کنیم. در این نویشتار نیز سعی گردیده تا باالهام از آیات کلام نوربخش الهی، سیره و روش پیامبراسلام(ص) اهلبیت(ع) و دیگر بزرگان دین ضرورت و تقویت اخوت اسلامی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و نکات برجسته ای آن یاد آوری گردد.
اخوت اسلامی در قرآن کریم
بی تردید، قرآن کریم و سنت نبوی محور مشترک تمام مذاهب و فرق اسلامی است. پیروان مذاهباسلامی با اتفاق نظر، قرآن و سنت نبوی را به عنوان منبع غنی و ارزشمند فقه و احکام اسلامی مورد تاکید قرار داده و کلیه فرق و مذاهباسلامی را بر محوریت این دو منبع ارزشمند و میراث پیامبر گرامی اسلام(ص) جزء خانواده بزرگ امتاسلامی محسوب می کند. بنابراین، برجسته ساختن این محور مشترک راه را بر نوع حرکت تفرقه افکنانه که میان امتاسلامی جدائی میاندازد، مسدود می نماید. فروعات فقهی مورد اختلاف نظر فقیهان مسلمان در پرتو اشتراک نظر آنان بر سر محوریت قرآن و سنت، بسیار جزئی تر و کم اهمیت تر از آن است که بتواند حلقه مستحکم امتاسلامی را خدشه دار سازد. پس لازم است تمام عالمان دینی و اندیشمندان مسلمان بر این محوریت عظیم تأکید نموده و تمام فرق اسلامی را که به ایندو میراث گرانسنگ نبی مکرم اسلام(ص) ایمان دارند، با دیده برادر دینی نگریسته و مورد احترام متقابل قرار دهند.
اخوت و برادرى دینى از مفاهیم قرآنى است که بیش از ۹۶ بار در قرآن به کار رفته و یکى از کارآمدترین راه ها براى گریز از زیان هاى تفرقه و حفظ کیان جامعه دینى از سوى قرآن معرّفى شده، زیرا در سایه برادرى دینى اتّحاد و محبّت و هم کارى در کارهاى نیک پدید مى آید و جامعه از بسیارى از انحرافات روحى، اجتماعى و دینى مصون مى ماند و توازن اجتماعى بین افراد جامعه به وجود مى آید.
قرآن کریم بر نقش ایمان در نابود کردن کینه ها و منازعات و ایجاد روح دوستى و هم دلى تأکید(۱) و مؤمنان را برادر یک دیگر معرّفى کرده: «اِنَّمَا المُؤمِنونَ اِخوَهٌ»(۲) و پیوند میانشان را نه پیوند نسبى یا اعتبارى، بلکه پیوندى قلبى خوانده است: «و اَلَّفَ بَینَ قُلوبِهِم»(۳)
به سبب اهمّیّت و نقش برادرى دینى در استحکام جامعه دینى، پیامبراکرم(ص) پس از هجرت به مدینه در آغازین گام هاى خود میان مسلمانان عقد اخوّت برقرار ساخت(۴) و امام على(ع) را برادر خود خواند و فرمود: تو در دنیا و آخرت برادر منى.(۵) برخى معتقدند: عقد اخوّت دو بار انجام شد: یک بار پیش از هجرت و در میان مسلمانان مکّه و یک بار هم در مدینه میان مهاجر و انصار.(۶) این برادرى چنان مستحکم بود که تا پیش از نزول آیه «و اولواالارحام بعضهم اولى به ببعض فى کتب الله»(۷) که ارث را براساس خویشاوندى قرار داد . آنان از یک دیگر ارث مى بردند.(۸)
واقعیت آن است که حقیقى ترین مراتب برادرى(۹) و از راه هاى تقرّب به خداوند، برادرى دینى است.(۱۰) و حتّى برادرى دینى استوارتر از برادرى نسبى است(۱۱) زیرا در قیامت برادرى نسبى از بین مى رود «فَلا اَنسَابَ بَینَهُم یَومَئِذ»(۱۲) و حتّى برادران نسبى از یک دیگر گریزانند(۱۳) امّا برادرى ایمانى است که در آخرت نیز تداوم دارد: «اِخونـًا عَلى سُرُر مُتَقـبِلین».(۱۴) این اخوّت برپایه ایمان به خدا بنا شده است(۱۵) چنان که در معناى اخوّت، عطوفت و مهربانى هم هست. این ارتباط عاطفى سبب مى شود به یک دیگر نه تنها ستم نکرده؛ بلکه به یکدیگر یارى رسانند(۱۶) عیب پوش یک دیگر باشند؛ از خطاهاى هم درگذرند، و براى یک دیگر آمرزش طلبند.(۱۷)
اخوت اسلامی درسیره پیامبراسلام(ص) و اهل بیت(ع)
روایات زیادی که از پیشوایان بزرگ اسلام رسیده است، لزوم و ضرورت این موضوع را با عبارات گوناگون مطرح کرده است. پیامبر گرامی اسلام(ص) میفرماید: افراد با ایمان نسبت به یکدیگر همانند اجزای یک ساختمان اند که هر جزئی از آن، جزء دیگر را محکم نگه میدارد. نیز فرموده است: مؤمنان همچون یک روح اند. باز هم می فرماید: مثل افراد باایمان در دوستی و نیکی به یکدیگر همچون اعضای یک پیکر است که چون بعضی از آن به درد آید، اعضای دیگر را قرار و آرامش نخواهد بود.
روی این اصل مهم اسلامی مسلمانان از هر نژاد و هر قبیله، و دارای هر زبان و هر سن و سال با یکدیگر احساس عمیق برادری میکنند، هر چند یکی در شرق جهان زندگی کند، و دیگری در غرب در مراسم حج که مسلمین از همه نقاط جهان در آن کانون توحید جمع میشوند این علاقه و پیوند و همبستگی نزدیک کاملاً محسوس است و صحنهای است از تحقق عینی این قانون مهم اسلامی. به تعبیر دیگر اسلام تمام مسلمانها را به حکم یک خانواده میداند، و همه را خواهر و برادر یکدیگر خطاب کرده، نه تنها در لفظ و در شعار که در عمل و تعهدهای متقابل نیز همه خواهر و برادرند.
یکى از بارزترین ویژگىهاى سیره نبوى که در کتابهاى گوناگون حدیثى از جمله «سنن النبى» آمده، جویا شدن از احوال مؤمنین و یارى رساندن به آنان بود که این رفتار پسندیده آن حضرت، حامل پیام وحدت میان مسلمانان است.
رسول اعظم(ص)، درباره اختلاف و تفرقه میان مسلمانان، توصیههایى داشتند که از جمله آنهاست: «باهم مخالفت نکنید که پیشینیان شما دچار اختلاف شدند و نابود گشتند».
در زمان رسول اکرم(ص) بین امت اسلامی اختلاف و دوگانگی وجود نداشت و پیامبراکرم(ص) همواره برای وحدت و یکپارچکی امت میکوشید. اما با این که همه مسلمانان خود را پیرو پیامبراسلام(ص) میدانند و مدعی تبعیت از سنت نبوی هستند، امروزه از این سنت سرباز میزنند. در حالی که خود پیامبراسلام(ص) طبق دستور قرآن کریم همواره منادی وحدت بود و برای تحقق وحدت و عزت امت اسلامی، سختترین مصایب را تحمل کرد و هرگز تفرقه و تشتت را تأیید نکرد و برای حفظ دین، به جهاد در همه عرصهها و حوزههای اعتقادی و دینی پرداخت و نسبت به آفات و خطراتی که امت اسلامی را تهدید میکرد هشدار میداد.
تاریخ اسلام شاهد است که رسول اکرم(ص) چگونه با ایجاد وحدت و جلوگیری از افتراق، صفوف مسلمین را به بنیان مرصوص تبدیل کرد، و چگونه از ثمرات شیرین وحدت، به نفع اسلام و تحکیم مبانی سیاسی و اجتماعی و دفاعی امت اسلام بهره گرفت، وصف واحدی از امت اسلام را تشکیل داد و به وسیله آن قدرت و شوکت و عزت اسلام در همه صحنهها اعم از محراب عبادت و میدان جنگ و در همه تحولات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی، جلوه گر گردید.
پیامبرگرامی اسلام(ص) به صراحت میفرمایند: «المسلم اخ المسلم والمسلمون هم ید واحد علی من سواهم، تتکافوا دمائهم، یسعی بذنبهم ادناهم». ایجاد حس مشترک دینی و پیوستگی مذهبی بین مؤمنان در سخنان حکیمانه و نصایح مشفقانه آن حضرت مشهود است. حضرت میفرمایند: «المؤمنون کنفس واحده».
جان حیوانی ندارد اتحاد
تومجو این اتحاد از رَوح باد
جان گرگان و سگان از هم جداست
متحدجانهای شیران خداست(۱۸)
تا زمانی که پیامبر اسلام زنده بود اختلافات و دوگانگی فکری و اعتقادی بین مسلمانان وجود نداشت و رسول اکرم(ص) خود اسوه و راهنما و بیانکننده حقیقت دین بود؛ «لقدکان لکم فی رسول الله اسوه حسنه…» (۱۹).
همچنین بر کسی پوشیده نیست که سهم و نقش اهل بیت(ع) مخصوصا حضرت امام علی(ع) در جنگها و حوادث و مقاطع مهم تاریخ اسلام، مانند ماجرای اولین انذار و علنی کردن تبلیغ که اولین کسی بود که به پیامبراسلام(ص) ایمان آورد، و در ماجرای لیله المبیت، و همراهی و یاری پیامبراکرم(ص) در شعب ابی طالب و در قضیه هجرت و نیز آن حضرت در تبیین حقیقت اسلام و احکام دین و مبارزه با انحرافات فکری و بدعتها و حفظ اسلام و در ایجاد اتحاد بین امت اسلامی از هر جهت نقش بی بدیلی ایفا کرده است.
بنابراین نقش ائمه اطهار(ع) در حفظ اسلام و احیای دین و جلوگیری از انحراف و تحریف، هرکدام در شرایط مختلف چنانچه امام علی(ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) با صبر و سکوت، اما م حسن مجتیبی(ع) با صلح، امام حسین(ع) با قیام، امام سجاد، امام باقر وامام صادق(ع) با تعلیم و روشنگری و سایر امامان، همه در جهت حفظ دین و جلوگیری از تفرقه در امت اسلامی بوده است.
اخوت اسلامی ضامن بقای ملتهای مسلمان
از آنجا که هدف نهایی آفرینش، هدایت و نجات انسانهاست و پای منافع و سرنوشت مسلمانان مطرح است، ضرورت اتحاد و «اخوت اسلامی» بیشتر جلوه گری میکند. اثرات اعجازآمیز و شگفتانگیز اتحاد و برادری در پیشرفت اهداف اجتماعی و سربلندی جوامع بشری غیرقابل وصف است. چنانچه ملت های مسلمان به نکات ذیل بعنوان اولویت توجه جدی نماید، به جرأت میتوان گفت که اثرات آن ضامن بقای ملت های مسلمان می گردد.
- تشکیل مدارس دینی مختلط از پیروان مذاهب متعدد; مانند مذاهب اربعه و غیر آنها و مذاهب شیعه «امامیه و زیدیه» و مذهب اباضیه و مذاهب کلامی شیعه و اشعری و معتزلی و ماتریدی و غیر آنها. در هر شهری که مثلا، پیروان دو سه مذهب وجود داشته باشند.
استفاده عالمان شیعه و سنی از محضر یکدیگر در طول تاریخ تمدن اسلامی وجود داشته و این مسئله سبب برکات زیادی بوده است، شماری از عالمان شیعه و سنی مدت طولانی در محضر درس عالمی از فرقه رقیب و مخالف، به بهره برداری علمی پرداخته اند.
چنانچه بهره برداری علمی حوزه های علمی و دینی خصوصا حدیثی از قدیم الایام حتی در عصر امامان معبصوم(ع) امر معمول و رایج بوده است.
- انتشار نشریه مشترک ماهانه از سوی دانشمندان مذاهب، در هر شهری که پیروان دو مذهب یا بیشتر از مذاهب اسلامی وجود دارند. این نشریه آثار مفید خود را حتماً به جا می گذارد.
- تدوین، طبع و نشر احادیث مشترک نبوی که از طریق اهلبیت و از طریق صحابه وارد شده است، که یا متفقاللفظ و المعنی است یا متفق المعنی. این کتاب، سنگ محکمی به دهن تفرقه اندازان میزند.
- تشکیل جلسات تبلیغی مشترک در اوقات مناسب دینی، مانند ماه رمضان، تجلیل از نزول قرآن، میلاد نبی«صلی الله علیه وآله» و امثال اینها که شیعه و سنّی بر آنها اتفاق دارند.
- تشخیص دقیق موارد متفق علیه و مختلففیه بین طرفین، تا به وسیله اختلاف موهوم و غیر واقعی از هم دور نشویم.
- برائت شیعه از غلات، و برائت اهلسنت از نواصب، تا وجود این دو طایفه باعث اشتباه برادران مسلمان شیعه و سنّی نشود و همه باید بدانیم که غلو و ناصبیگری در اسلام مشروعیتی ندارند.
اهمیت و شناخت اخوت و تقریب
آدمی از اول خلقت تا کنون به زندگی جمعی نیاز و گرایش داشته و دین مقدس اسلام نیز از آغاز ظهورش، با اعلام احترام به فرد، توجه خویش را معطوف جمع کرده و تمام بایدها و نبایدها را برای جمع و جماعت ابلاغ کرده است. بنابراین، نه تنها آغاز اسلام همراه با جمعخواهی و جماعتطلبی است، که اصولا هستی انسان بر مبنای اجتماع استوار است. زیرا انسان موجودی است مدنی الطبع، و این مفهومی ندارد جز اینکه وحدت مصداق بارز آن در متن هستی و سرشت آنان نهفته باشد. نفاق و کینهتوزیهای مضر و خطرناکی که میتوانند در طبیعت انسان اثر گذارباشند، نمیتوانند طبیعت ذاتی انسان را مختل یا دگرگون کنند، به همین جهت است که قابل انتقال با عامل وراثت نیستند.
یکی از پدیدههای شوم و خطرناکی که در طول تاریخ زمینههای انحطاط جوامع اسلامی را فراهم کرده است، نفاق، اختلاف، جدایی و احساس دوگانگی تودهها از همدیگر است. به تعبیر دیگر، از هم پاشیدگی و ناهماهنگی افراد یک اجتماع، ناهنجاری اجتماعی و مفاسد کلانی را در پی دارد که هم فرد را دچار سر درگمی کرده و هم جامعه را به سرگردانی و نگرانی مبتلا میسازد. علت اساسی این اختلافات چیست؟ آیا جهل عمومی نفاق آفرین است؟ آیا دستهای پیدا و پنهان سودجویان و منفعتطلبان شالوده زندگی امن اجتماعی مردم را برهم میزند؟
در این قسمت مراجعه می کنیم به کلام و اندیشه طلا داران تقریب اسلامی که در گفتار آنان چگونه ضرورت و اهمیت موضوع «اخوت و تقریب مذاهب اسلامی» مطرح میشود.
اخوت اسلامی در اندیشه طلایه داران تقریب
ما براین باوریم که در این مسیر، رهروان بزرگانی هستیم که برای نجات و احیای مجدد اسلام گام برداشتند، شخصیت های همچون: سیدجمالالدین حسینی افغانی، شیخ محمد عبده، آیتالله العظمی بروجردی، علامه شیخ محمود شلتوت، علامه شرفالدین، شیخ سلیم البشری، علامه کاشفالغطاء، علامه امینی، شیخ محمد غزالی، آیت الله العظمی حجت کابلی، امام خمینی، امام حسن البناء، آیت الله العظمی شهید محمد باقرصدر، امام موسی صدر، شهید سید محمد قطب، آیت الله العظمی واعظ، آیت الله العظمی شیخ محمد امین افشار، مولانان شهید عطاالله فیضانی، علامه سید اسماعیل بلخی، پیشگامان و علم برادران این راه بودند که راه نجات جهان اسلام را در وحدت امت وتقریب مذاهب اسلامی وکنار گذاشتن تعصب مذهبی میدانستند.
با بررسی اجمالی موقعیت کنونی ملت های مسلمان در جهان به این نکته ی مهم واقف می شویم که با وجود مشترکات فراوان و وجود عواطف و احساسات همگون و پیشینه ی درخشان همبستگی اسلامی و ارتباط مستمر بین مراکز علمی و فرهنگی و شخصیت های علاقه مند به تقریب مذاهب و فراهم آوردن زمینه های لازم تبادل نظریات و آرا در راه شناخت احساسات و عواطف مشترک و برانگیختن آن ها در جهت هدف های والای قرآنی و تحکیم و تقویت مبانی اخوت و همبستگی اسلامی؛ ارزیابی علل پراکندگی و اختلاف مسلمانان و تبیین آثار شوم تفرقه و زیان های جبران ناپذیری که از این رهگذر به جوامع اسلامی رسیده است؛ درک ضرورت های زمان و پرداختن به حل مشکلات و کاستی های کنونی مسلمانان در برابر بدخواهان و دشمنان اندیشه اخوتی؛ کوشش در راه احیا و حفظ میراث فرهنگی مشترک دینی و دمیدن روح هویت اصیل و پویای اسلامی به کالبد جوانان مسلمان و احیای معارف قرآنی، راه و سیره ی پیامبر بزرگوار اسلام(ص) و خاندان طاهرین آن حضرت وبزرگان دینی از ضرورت های اساسی امت اسلامی مخصوصا مسلمانان کشور ماست. اگر مسلمانان پراکنده باشند، وعدهه ای الهی و امدادهای غیبی نصیب شان نخواهد شد. بنابراین، امدادها و کمکهای الهی در صورتی نصیب جوامع اسلامی میشود که امت اسلامی، تحت لوای قرآن و سنت رسول گرامی اسلام(ص) و سیره پاک معصومان(ع) به وحدت واخوت دست یابند. تقریب واخوت عملی، یعنی همکاری مسلمین با یکدیگر، منهای احساس جدایی عقیدتی و فرقهای. بنا براین ما در جامعه خود ما مخصوصا در شورای اخوت اسلامی این را عملا تجربه کرده ایم که پیروان مذاهب تشیع و تسنن کنار هم مینشینند و در مسایل علمی و سیاسی و مسایل مربوط به سرنوشت اسلام و جامعه را با هم تبادل نظر میکنند؛ این همسویی وهمگرایی از سالیان متمادی در این کشور بین سنی وشیعه جامه عمل پوشیده و درگذشته بزرگانی در این زمینه تلاش های فراوانی را نمودند.
اولین منادی بزرگ وحدت مسلمین در دوران معاصر، سید جمال الدین حسینی افغانی است. بدون تردید، سید جمالالدین بیشتر عمر خویش را صرف ایجاد وحدت و همبستگی میان مسلمانان کرد، مهمترین اندیشه و هدف سید در این راستا، اتحاد سیاسی مسلمانان بود. ایشان با مشاهده اوضاع آشفته جهان اسلام بر اثر بیدادگریهای استکبار جهانی وحقارت مسلمانان در برابر آنها، یگانه راه نجات را در همبستگی و اتحاد سیاسی مسلمانان و مقابله با استعمارگران میدانست و معتقد بود با اتحاد میتوان بزرگترین قدرت ها را درهم شکست، و درد مندانه میگفت:
«انگار مسلمانان با هم متحد شده اند که متحد نشوند با آنکه اگر دست اتحاد به هم دهند و نیروهای خویش را در یک خشم مقدس علیه بیگانگان بسیج کنند، بزرگترین قدرتها را از مقاومت باز میدارند».
از مهمترین اقدامات عملی وی در این راستا میتوان به مسافرتهای متعدد ایشان به کشورهای مختلف و دیدار و گفتگو با سران کشورها، انتشار مجله عروه الوثقی، ایجاد مؤتمر اسلامی درعربستان و نامهنگاری با علما و اقشار مختلف جامعه اسلامی و… نام برد.
دومین حرکتی که پس از سید جمال الدین برای تفرقه زدایی از جامعه اسلامی صورت گرفت طرح تاسیس دارالتقریب اسلامی در زمان آیت الله العظمی بروجردی مرجع تشیع در حوزه علمیه قم و شیخ محمود شلتوت رئیس دانشگاه الازهر مصر بود.
مرحوم آیت الله العظمی بروجردی که به رغم جو حاکم آن روز برحوزه های شیعه، شجاعانه از تقریب مذاهب اسلامی سخن به میان آورده وبه تأسیس دارالتقریب همت گماشتند، به این قرائت از وحدت معتقد بودند. درتأسیس و تقویت وحدت و تقریب شخصیت های بسیاری ازجمله بزرگانی چون: آیت الله محمد حسین آل کاشف الغطاءازمراجع نجف، آیت الله سید عبدالحسین شرف الدین ازعلمای بزرگ شیعه لبنان، مفتی اهل سنت عبد المجید سلیم مرجع بزرگ افتاء و فقاهت، شیخ حسن البناء موسس و رهبراخوان المسلمین و… درآن نقش داشتند. شعاردارالتقریب «إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّهً وَاحِدَهً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ» بود. به این جهات بسیار علاقمند بود که حسن تفاهمی بین شیعه و سنی برقرار شود که از طرفی وحدت اسلامی که منظور بزرگ این دین مقدس است، تأمین گردد و از طرف دیگر، شیعه و فقه شیعه و معارف شیعه، آن طور که هست، به جامعه تسنن که اکثریت مسلمانان را تشکیل میدهند، معرفی شود، از حسن تصادف چند سال قبل از زعامت و ریاست معظمله که هنوز ایشان در بروجرد بودند، «دارالتقریب بین المذاهب اسلامیه»، به همت جمعی از روشنفکران سنی و شیعه تأسیس شده و معظم له در دوره زعامت خود تا حد ممکن با این فکر و با این مؤسسه کمک و همکاری کرد.
برای اولین بار بعد از چند صد سال، بین زعیم روحانی شیعه وزعیم روحانی سنی، شیخ عبدالمجید سلیم و بعد از فوت او شیخ محمود شلتوت، مفتی و رئیس جامع الازهر، روابط دوستانه برقرار شد و نامه مبادله گردید… معظم له عاشق و دلباخته این موضوع بود و مرغ دلش برای این موضوع پر میزد. عجیب این است که از دو منبع موثق شنیدم که در حادثه قلبی اخیر که منجر به فوت ایشان شد، بعد از حمله قلبی اول که عارض شد، مدتی بیهوش بودهاند، بعد به هوش آمدند، قبل از آنکه توجهی به حال خود بکنند و در این موضوع حرفی بزنند، موضوع تقریب مذاهب و وحدت مسلمانان را مطرح میکنند و میگویند «من آرزوها در این زمینه داشتم».
به هر حال نتیجه تلاش های دارالتقریب به صدور فتوای معروف شیخ محمود شلتوت منجر گردید. دراین فتوای مرحوم شلتوت اعلام کرد: «پیروی از مذاهب امامیه، چه در عبادت و چه در معاملات عیناً مانند پیروی ازمذاهب چهارگانه تسنن برای مسلمین مجاز و مشروع است.»
یکی از راه های عملی در تحقق اتحاد وهمبستگی میان امت اسلامی، رویکرد تقریب مذاهب اسلامی که در حدود یک قرن قبل مورد تأکید اندیشمندان بزرگ جهان اسلام از مذاهب مختلف بوده است، و عالمان بزرگی چون مرحوم آیت الله العظمی بروجردی، علامه شرف الدین عاملی، مرحوم کاشف الغطا، شیخ الازهر مصر شیخ سلیم بشری، شیخ محمود شلتوت و علامه قمی در پایه ریزی آن نقش داشته اند.
مخصوصا پس از فتوای علامه شلتوت گامهای عملی توسط علمای شیعه و سنی برای اخوت وتقریب برداشته شد؛ علامه شلتوت می گوید: «به هنگام ریاست دانشگاه الازهر فرصتی فراهم گشت که فتوائی دایر بر جواز پیروی از مذاهب ریشه دار و اصیل اسلامی که شیعه دوازده امامی هم جزو آنهاست، صادر نمایم.»
در عراق نیز نیز مراجع و بزرگانی بودند که در این رابطه تلاش نمودند. از دیدگاه آیت الله العظمی شهید سیدمحمدباقرصدر(ره)، ایجاد وحدت بین مسلمانان، آنان را به حرکت درآورده و استقرار حکومت اسلامی را میسر میسازد. از این رو، «پیوند عالمان اسلامی، احیای شخصیت اسلامی مسلمانان، شناسایی دشمن مشترک، احترام متقابل مذاهب، پرهیز از تحریک احساسات، ادب در گفتار و نوشتار، تشکیل کنگره بینالمللی اسلامی و مبارزه با تعصبهای قومی، راهکارهای رسیدن به وحدت، از دیدگاه شهید صدر میباشد».(۲۰)
و همین طور در سایر کشورهای اسلامی همانند: اقبال لاهوری در پاکستان، آیت الله امام موسی صدر در لبنان، سید عبداللّه نوری، رهبر نهضت اسلامی در تاجیکستان و… هرکدام در درباره اخوت و اتحاد جامعه اسلامی تلاش همه جانبه جهت یکپارچگی مسلمانان داشتند.
نقش رهبری علمای شیعه و سنی در تجاوز انگلیس ها به افغانستان برجسته و هویداست، پس از اینکه سپاه انگلیس به کمک شاه شجاع به افغانستان وارد شد و برخی شهرهای مهم از قبیل قندهار، غزنین و کابل را تسخیر کرد، عموم طبقات مردم از جمله علما و روحانیون شیعه و سنی افغانستان در مقام مقابله برآمدند و با اجتماع عمومی در شهرهای مختلف از جمله علما و سرداران جهادی در ۱۶ رمضان ۱۲۵۷ هجری قمری، برابر اول نوامبر ۱۸۴۱، برخی علما در مسجد پل خشتی و سایر علما در دیگر مساجد کابل فتوای جهاد علیه انگلیسی ها را اعلام نمودند و همچنین در سالهای تجاوز شوروی سابق به این کشور مردم مسلمان با فتوای علمای دینی شان خیزش و قیام های عمومی راه اندازی گردیده و همین طور در وحدت و همبستگی ملت مسلمان افغانستان از سوی علمای این کشور تلاش مجدانه صورت گرفت.
سالهای اخیر با همت علمای شیعه و سنی افغانستان در میان کشورهای منطقه علاوه برطرح مباحث نظری، به صورت عملی منادی ومجری اخوت اسلامی بوده و در این راستا گامهای برجسته ی برداشته، روی این ملحوظ، جمعی از علماء و اندیشمندان افغانستان اعم از شیعه و سنی پس از رایزنی های متعدد، تصمیم اتخاذ نمودند، تا شورای مشترکی را زیر نام «شورای اخوت اسلامی» در سال ۱۳۸۳ تأسیس نمایند و از این طریق بتوانند فعالیت های اسلامی خویش را، به منظور حفظ وحدت و یکپارچگی امت اسلامی، جهت ایجاد فرهنگ اسلامی، تقویه و حفظ اخلاق اجتماعی و ترویج آن در جامعه، مشترکاً انجام دهند؛ با آنکه دشمنان اسلام از همان روزهای نخستین بناگذاری این شورا درتلاش بودند که به اخوت و همدلی علمای دینی خدشه وارد کند، اما با هوشیاری شخصیت های محوری شیعه و سنی روز به روز شورای اخوت مورد توجه بزرگان این کشور برای ایجاد اخوت وهمدلی قرار گرفت و با برگزاری جلسات متعدد بمناسبات مختلف دینی از سوی شورای اخوت اسلامی باعث همبستگی بیشتر میان اهل تشیع و تسنن گردیده و نگارنده به عنوان منشی اول شورای اخوت اسلامی(در سه مرحله انتخابات هیئت رئیسه شورای اخوت اسلامی این سمت را داشته ام) کارکرد و فعالیت های شورای اخوت اسلامی را تحت عنوان «راهکارهای عملی اخوت اسلامی» گردآوری نموده وانتشار یافته است.(۲۱)
هر چند، خناسان و اجیر شده گانی هستند که بر طبل نفاق های نژادی و مذهبی می کوبند، اما خداوند بزرگ مکر آنها را به خودشان بر می گرداند و باور ما این است که عظمت اسلام، عزت مسلمانان، استقلال و وحدت اسلامی و ملی در افغانستان و حتی سعادت تمام بشریت در گرو همدلی و اخوت اسلامی می باشد و در این بخش از نوشتار، اخوت اسلامی را از منظر برخی علمای بزرگوار آورده و آن را سرمشق و سرلوحه برنامه های اخوتی مان قرار دهیم.
اخوت از منظر علمای افغانستان
- مرحوم آیت الله میرعلی احمد حجت کابلی، شناخت درست از اسلام ر ا ایجاد وحدت واخوت بین مسلمانان می دانست و پیوند عالمان دینی را احیای شخصیت اسلامی مسلمانان، شناسایی دشمن مشترک، احترام متقابل مذاهب، پرهیز از تحریک احساسات و مبارزه با تعصبهای قومی، راهکارهای رسیدن به وحدت عملی می دانست؛ حضور آیت الله حجت در کابل با زمینه سازی گفتمان منطقی و مباحث علمی و نشست های مشترک دوستانه باعث همدلی و اخوت عملی میان سنی و شیعه گردید که امروز حتی آن صفا و صمیمیت میان پیروان و علمای هردو مذهب متأسفانه کمرنگ گردیده است.
آیت الله سید محسن حجت می گوید که ایشان از همان اوایل که به وطن برگشت، یکی از فعالیت های مهمش تحکیم و اخوت و تقریب بین مذاهب بود. یادم می آید وقتی که مرحوم آیت الله حجت بیرق سخی را بلند کردند، همان جا در سخنرانی خود روی اتحاد و اتفاق مسلمانان بسیار تاکید داشت و به این شعر استناد کرد که :
گر چه مذهب مختلف شد هیچ کس بیگانه نیست
باغبان را در چمن هر گل به رنگ دیگر است
و از علمای اهل سنت دعوت به عمل میآورد و از آنها می خواست که ما را برادر خود بدانند، همان طوری که ما آنها را برادر خود می دانیم که بسیار مؤثر واقع شد. به اثر همین تلاش ها بود که تعامل رفت و آمد بین ایشان و علمای اهل سنت زیاد شد و ایشان کتب اهل سنت را برای خود آنها تدریس میکرد. وقتی که ایشان رحلت کردند، تعداد فراوانی از برادران اهل سنت و حتی از مناطق دور کابل مثل پغمان، شمالی و… به تشییع جنازه شان آمده بودند. در آن زمان به اثر همین تلاش ها بود که سطح ازدواج ها میان پیروان اهل تشییع و تسنن از امروز هم بیشتر بود و آیت الله حجت فوق العاده میان علما و عوام اهل سنت محبوبیت داشت همان طوری که میان پیروان مذهب شیعه چنین بود. (۲۲)
- آیت الله العمظی شهید سیدمحمدسرورواعظ (ره) طلایه دار و منادی اخوت اسلامی در افغانستان بوده است، چنانچه که معظم له در رد افترائات ملای درباری و اجیر بیگانه (ملا مبارک) در کتابی بنام «سیف الابرار»، آیت الله واعظ در آن زمان اولین منادی وحدت بود که در جواب گزافه گویی های او کتاب ارزشمند «سیف الاسلام» را نوشت و در مقدمهی این کتاب آمده است: «هدف من از ذکر این مقدمه آن است که خوانندگان گرامی چنین تصور نکنند که این جا، نبردی است بین شیعه وسنی و یک نفر عالم شیعه از اعتراضات عالم سنی جواب میگوید، بلکه حق واقع این است که این داعی مخلص به حیث یک نفر وطن دوست و طرفدار وحدت ملی قلم را بدستم گرفته می خواهم از این نوشته ی خود دونتیجه بگیرم:
۱ . اضطراب اعصاب و جوشش جوانان شیعه را که نویسندهی «سیف الابرار» برای شان تولید کرده فرو بنشانیم و آرام کنم.
۲ . این مرد بی اطلاع را به خطا و اشتباهی که کرده دانسته کنم تا در آینده از چنین نوشته های نا بجا و نفاق انگیز خود داری کند. به شرف وطن عزیز و سنگینی این آب و خاک که هدفی ندارم، جز حفظ وحدت ملی و استحکام مبانی اتحاد و اتفاق، و چون جواب های که می نویسم مبنی براساس وحدت و یگانگی است نه مبنی بر اختلاف شیعه و سنی، که من همیشه از خداوند متعال توفیق اتحاد و اتفاق برای تمام برادران محترم اسلامی تمنا دارم».
آیت الله شهید واعظ باور داشت که وحدت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تحقق نمی یابد، مگر هنگامی که مسلمانان به «حق» باز گردند و نسبت به آیات قرآنی دیدگاهی صحیح بیابند که از سیره نبوی سرچشمه می گیرد وزندگی خاندان پیامبراسلام(ص) به آن دخالت مستقیم دارد، زیرا تنها این عامل خواهد توانست شالوده ای استوار بنیان نهد که رفتارهای فردی و اجتماعی را سامان می بخشد والبته در این میان رسول اکرم وخاندان مطهرش الگو و اسوه مسلمانان هستند. چنانچه در بیانات و نوشته های آیت الله العظمی واعظ راهکارهای تحقق وحدت تشیع و تسنن، وحدت مردم افغانستان ذکر شده و از جمله در بخشی از کتاب «سیف الاسلام» آمده: «از منطق وحدت دینی و وحدت ملی بر هر فرد از افراد ملت غیور افغانستان لازم است که بقدر قدرت خود در رشد ریشهی اتحاد و تأمین وسایل اتفاق بکوشند و از نداهای نفاق انگیز و نوشته های تفرقه انداز که منافی وحدت ملی است خود داری کنند واگر جاهلی از روی نادانی، یا مستخدمی از روی غرض و ایفای وظیفهی سیاسی رخنه در وحدت ملی باز کند و صدمه در شیرازه ای اتفاق و اتحاد میزنند، لازم است دانشمندان مشفق که علاقه به این آب و خاک دارند هرچه زود تر آن رخنه را ببندند و اولیای امور نیز در استحکام مبانی وحدت بذل مساعی فرمایند…»(۲۳)
- شهید آیت الله شیخ محمد امین افشار، داشتن اتحاد و اتفاق و زندگی مسالمت آمیز مسلمانان را در سایه احترام به عقیده همدیگر با سایر ادیان قابل طرح می دانست و یکی از دغدغه های فکری این شخصیت بزرگوار مسئله الفت قلوب و وحدت جامعه بشریت مخصوصا مسلمانها بود و در یکی از سخنرانی هایش عامل اختلافات میان مسلمانها را اینگونه بیان می فرماید:
«یکی از عوامل تفرقه و اختلاف جوامع اسلامی عمل کرد استعمار و پنجه خونین دشمنان دین بوده است که سعی در تکه، تکه نمودن جوامع اسلامی داشته و دارند، آنها میان مسلمین تفرقه زبانی، قومی و مذهبی می اندازند تا فضا را تاریک و آب را گل آلود نموده ماهی خویش را صید نمایند، سیاستی کهنه که در طول تاریخ نشان داده موفقیت آمیز بوده است تفرقه بیانداز و حکومت کن. ای کسانی که نامت را مسلمان گذاشته ای هر مذهبی را که اختیار کرده ای، اساس یکی است، کلمه توحید، تمام اختلافات و کشمکش ها سر فروعات است، فلانی دست باز نماز می خواند من دست بسته نماز می خوانم، مگر خدای یک مذهب غیر از مذهب دیگر است؟ پیغمبر یک مذهب غیر از مذهب دیگر است؟ حج یک مذهب غیر از حج مذهب دیگر است؟ مگر این نماز دست باز یا دست بسته به سوی یک کعبه خوانده نمی شود؟ آیا پیروان مذاهب حنفی، جعفری، مالکی و شافعی به غیر از یک کعبه نماز می خواند؟»(۲۴)
- علامه سید اسماعیل بلخی، روحانی آگاهی بود که از حوزه پربار ومتعهد شیعی، عَلَم قیام بر دوش گرفت و ندای وحدت و آزادی سر داد و تا پایان عمر خود، از سعی و تلاش در رسیدن به مقصود خویش باز نایستاد. عامل مهمی که بلخی در طول مبارزه و قیام خویش تا آخرین لحظات برای زدودن و از بین بردن آن تلاش نمود، نفاق و اختلافات مذهبی و نژادی و دستیابی به وحدت اسلامی بود.
علامه بلخی در ادبیات و اشعار انقلابی خودش نیز تمام مسلمین را از تفرقه های قومی و تعصبات ویرانگرمذهبی بر حذر داشته ،چنین می گوید:
ای مســلمان درگــذر از فکــر تـبعیض نـژاد
کاین تعصب های خشک از عزت سلمان شکست
ای مسلمان از جهالت جنگ مذهب داشتــی
در نــژاد و در زبـان هـم حــال پــیدا مـــیکنــی
هیچ می دانی بلای این تــعصبـهـای خشـک
بر مسلمان مسلک فاشیست بنگرااز شهود
از نفاق و خــفت اســلام بـنگر بـر یــهود
او اختلاف را عامل اساسی عقبماندگیِ جوامع اسلامی از قلههای پرافتخار علم و دانش میدانست:
نزاع مذهب و جنگ نژاد می نگرم
چه ابتلا است که در هر بلاد می نگرم
بـر غم شــیخ اگــر وحـدتـی پـدید آریم
متاع شیعه و سنی کساد می نگرم
میان ما و تو صد درد مشترک باقی است
تو را به خود زچه بی اعتماد می نگرم
او به خوبی دریافته بود که انحطاط مسلمانان،دراثر درد بیدرمان اختلاف است. از این رو، برای چارهجویی این مشکل چنین میسرود:
بیا بیا همه اعضای یک بدن باشیم
امورجمله به وفق مراد مینگرم
میان ما و تو صد درد مشترک باقی است
تو را به خود ز چه بیاعتماد مینگرم(۲۵)
در پایان می خواهم اشاره به راهکارهای تقویت و گسترش مشترکات اسلامی داشته نموده و برخی نکات برجسته آن را یاد آوری نمایم.
تقویت و گسترش مشترکات اسلامی
جهان اسلام بخش عظیمی از جغرافیای انسانی و سیاسی جهان را به خود اختصاص میدهد. در این جغرافیای بزرگ امتاسلامی دارای سرنوشت اجتماعی مشترک میباشد. از نظر معتقدات اسلامی، اهتمام به امور مسلمین و رسیدگی به وضعیت نا بسامان برادران و خواهران مسلمان در اکناف عالم، یکی از وظایف مسلمانان محسوب میگردد؛ زیرا این گفتار پیامبرعظیم الشان اسلام(ص) است که فرمود: «من اصبح ولم یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم». بحکم این فرموده پیامبر اسلام(ص)، مسلمانان باید نسبت به وضعیت برادران دینی خویش احساس مسئولیت نموده و خود را در رنج و درد آنان شریک بدانند. گسترش و تقویت روحیه همدردی و هم سرنوشتی در نهایت زمینههای انسجام بیشتر و اتحاد عملی مسلمانان را فراهم میسازد و اهم آن عبارت اند از:
- برگزاری کنفرانسهای علمی مشترک
بدون تردید تعامل فکری و تضارب آراء میان اندیشمندان مسلمان شیعه و سنی یکی از عوامل دوری آنان وگاه ایجاد ذهنیتهای منفی در میان آنان و بالتبع امتاسلامی است. بدین منظور، برگزاری نشستهای علمی مشترک که عالمان شیعه وسنی درکنار هم به طرح دیدگاه ها و نقطه نظرات اسلامی و دینی بپردازند، نقش مهمی را در ایجاد وحدت اسلامی و تقریب بین مذاهباسلامی خواهد داشت. درک درست از نقطه نظرات فقهی و دینی عالمان مسلمان شعیه و سنی از همدیگر در نهایت به گسترش نقاط اشتراک و کمرنگ گردیدن تفاوتهای جزئی در مسایل فقهی کمک نموده و زمینههای تحقق عملی اخوت اسلامی را فراهم میسازد.
- جلوگیری از تبلیغات منفی مذهبی
جهان اسلام تجربیات تلخ و ناگواری از برخورد تکفیری و افراطی در میان مذاهباسلامی ازسوی برخی از افراد و حلقات به نام مذهب خاص را تجربه نموده است. امروزه نیز در برخی از بلاد اسلامی هنوز هستند کسانی که بنام شیعه و سنی و یا دیگرفرق اسلامی با دیدگاه انحصاری و غیرقابل انعطاف به تبلیغ منفی علیه دیگران میپردازند. جلوگیری از تبلیغات منفی علیه مذاهباسلامی یکی از راهکارهای اساسی تقریب بین مذاهباسلامی است. این وظیفه خطیر عالمان دینی است که از انجام چینن برخوردهای سبک و منافی با مصالح علیای امتاسلامی جلوگیری نمایند. با تلخی باید یادآورشد که درمیان تشیع و تسنن، پیشگام این گونه حرکتهای منفی و غیرمنطقی عده ای ازملاهای بی سواد ویاکم سوادی هستند که به سادگی در دام طرفندهای سیاست بازان قرارگرفته و به خیال خدمت به مذهب دین اسلام خیانت و جفا مینمایند. پیروان مذاهباسلامی حق دارند به طور آزادانه از آموزهها و تعالیم مذهبی خویش تبلیغ نمایند. امانه منطق اسلامی و نه مصلحت جهان اسلامی و نه اصل اخوت و برادری به هیچکس اجازه نمیدهد که از تبلیغات منفی علیه سایر مذاهباسلامی استفاده نمایند. جلوگیری از برخوردهای متعصّبانه که نه به نفع مذهب است و نه به نفع دین اسلام، از وظایف مهم علمای اسلامی بوده و گام مهمی در راستای تحقق اخوت اسلامی است.
- معاشرت و رفتار برادرانه
وقتی اصول اسلام، مورد اتفاق تمام مسلمین است و به حکم کریمه قرآنی مومنین برادر همدیگرند، منطقی نیست راه غیر از معاشرت برادرانه را در پیش بگیریم. در این زمینه نیز علماء و دانشمندان مسلمان و کسانی که با آگاهی و اطلاع از اوضاع نابسامان جوامع اسلامی، درد بیشتری دارند و از پراکندگی مسلمانان زیادتر رنج میبرند، مسئولیت فزون تر دارند؛ یعنی در گام نخست بر علمای امت است تا نسبت به احیای پیوند دینی قیام کنند و اختلافی را که در کشور وسیع اسلامی پدید آمده است، در اثر اتفاق مورد نظر دین، جبران نمایند و چه بهتر که این اقدام شایسته در مساجد و مدارس صورت گیرد تا هر مسجد و مدرسه محل فرود روح حیات وحدت و همدلی باشد و هرکدام از آنها همانند حلقهای از یک زنجیره باشند که تکان خوردن یک سر آن، سر دیگر آن را به حرکت در آورد و بدینسان، تمام علما و خطباء و رهبران مسلمان در تمام نقاط سرزمین اسلامی بهم پیوند یابند؛ به فرموده امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) «علیکم بالتواصل و التباذل و ایّاکم و التدابر و التقاطع.»
- کوشش براى رفع مشاجره ها
طبیعت زندگى اجتماعى، مشاجره هایى را میان برادران دینى یا گروه هایى از دین داران درپى دارد. در چنین مواردى، از مؤمنان خواسته شده تا حقوق برادرى را رعایت و از اسباب تفرقه و اختلاف دورى کنند و از دیگر مسلمانان خواسته شده تا براى رفع مشاجره ها و برقرارى آشتى میان برادرانشان وساطت کنند:(۲۶)«اِنَّمَا المُؤمِنونَ اِخوَهٌ فَاَصلِحوا بَینَ اَخَوَیکُم»(۲۷) و از مؤمنان خواسته شده تا براى تحکیم برادرى دینى، حتّى در مواردى هم چون قصاص، از یک دیگر درگذرند.(۲۸) در برخى روایات، اصلاح میان دو برادر دینى، از همه نمازها و روزه ها برتر دانسته شده(۲۹) تا بدان جا که دروغ گفتن براى برقرارى آشتى روا شمرده شده است.(۳۰)
- جلوگیری از نشر آثار تفرقهانگیز
یکی از راهکارهای گسترش وحدت اسلامی در میان مسلمانان، جلوگیری از نشر آثار تفرقهانگیز در محیط اسلامی است.
یکی از آسیبهای جدّی جوامع اسلامی در شرایط فعلی، اختلافهای مذهبی است.
- بازیابی اقتدار مسلمین
در واقع بزرگترین قدرت و موثرترین سلاح و بالاترین موفقیت و پیروزی اتحاد و همدلی است که هیچ نیرویی توان شکستن آن را ندارد و ناگفته هویداست که عزت و اقتدار، مرهون اتحاد و تفاهم است که در گرو تساهل و تعامل میباشد و تا اعضای یک جامعه همدیگر را با تمام وجود نپذیرند و افکار و اندیشهها و عقاید همدیگر را تحمل ننمایند و از اختلاف انگیزی و جدال نپرهیزند، به تفاهم نمیرسند؛ زیرا در یک فضای غیر قابل اعتماد که همگان یکدیگر را با دیده بدبینانه بنگرند، هیچگاه تساهل و تعامل صورت نمیگیرد و طبعاً تفاهم و همدلی نیز به وجود نخواهد آمد و درنهایت، چنین جامعهای هیچگاه به عزت و اقتدار نخواهد رسید. پس شرط اساسی بازیابی اقتدار از دست رفته مسلمین همانا تساهل و تعامل است.
نتیجه:
اخوت در متون دینی مسلمانان ریشه دارد، چنانچه قبلا ذکر شد که در کتاب و سنت تأکیدات فراوان براین موضوع صورت گرفته وبدون شک، نیاز مسلمین به اتحاد و اتفاق، از مبرمترین نیازهای مسملمانان است، البته مفهوم اتحاد اسلامی که در صد سال اخیر، میان علما و مسلمانان مطرح است، این نیست که فرقههای اسلامی برای ایجاد اتحاد اسلامی از اصول اعتقادی و یا غیر اعتقادی خود صرفنظر کنند و به اصطلاح مشترکات همه فِرَق را بگیرند و مختصات همه را کنار بگذارند؛ زیرا این کار نه منطقی است و نه عملی. از این رو فرقههای اسلامی، در عین اختلافاتی که در کلام و فقه و غیره با هم دارند، به
امروزه یکی از مهمترین حیلههای دشمنان اسلام ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی هست که با درایت و دوراندیشی بزرگان و شخصیت های علمی خنثی و در پرتو رهبریهای مصلحانه و خیرخواهانه عالمان عامل پرچم پرافتخار توحید در جهان تحت لوای توحیدی به اهتزاز درآید.
پىنوشتها:
- سوره آل عمران، آیه ۱۰۳٫
۲٫ سوره حجرات، آیه ۱۰٫
۳٫ سوره انفال، آیه ۶۳٫ - السیره النبویه، ج۲، ص۵۰۴ ـ ۵۰۵; البدایه والنهایه، ج۳، ص۱۷۸٫
۵٫ ینابیع الموده، ج ۱، ص ۱۷۸; الصحیح من سیره، ج ۳، ص ۳۴۵٫
۶٫ الصحیح من سیره، ج ۳، ص ۳۴۵ ـ ۳۴۶٫
۷٫ سوره انفال، آیه ۷۵٫
۸٫ المیزان، ج ۹، ص ۱۴۲؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص ۱۱۷٫
۹٫ رحمه من الرحمن، ج ۴، ص ۱۶۲٫
۱۰٫ احیاء علوم الدین، مج ۲، ج ۵، ص ۱۴۰٫
۱۱٫ کشف الاسرار، ج ۹، ص ۲۵۸٫
۱۲٫ سوره مؤمنون، آیه ۱۰۱٫
۱۳٫ سوره عبس، آیه ۳۴٫
۱۴٫ سوره حجر، آیه ۴۷٫
۱۵٫ سوره حجرات، آیه ۱۰٫
۱۶ همان.
۱۷٫ مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۰۰ ـ ۲۰۱٫
۱۸٫ مثنوی مولوی، دفتر چهارم، بیت ۴۱۱ به بعد. - سوره احزاب، آیه ۲۱ .
- راهکارهای عملی اخوت اسلامی، ص ۲۷۳ .
- کتاب راهکارهای علمی اخوت اسلامی درافغانستان یکی از اثرات نگارنده با تقریظ تقریظ حضرت آیت الله محسنی در ۳۵۲ صفحه تهیه و تنظیم و با قطع وزیری و تیراژ ۲۰۰۰ نسخه از سوی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی به چاپ رسید.
- راهکارهای عملی اخوت اسلامی، ص ۲۶۵ .
- همان، ص ۲۷۵ .
- همان، ص ۲۷۷ .
- همان، ص ۲۸۱ .
- المیزان، ج ۱۸، ص ۳۱۵ .
- سوره حجرات، آیات ۹ و ۱۰٫
- سوره بقره، آیه ۱۷۸٫
- ثواب الاعمال، ص ۱۴۸؛ الامالى، ص ۵۲۲ .
- الکافى، ج ۲، ص ۳۴۱؛ نورالثقلین، ج ۱، ص ۵۵۰ .