(حجت الاسلام شهید شیخ احمدعلی راجی) شهید استاد شیخ احمدعلی را جی، فرزند حسینعلی کفتان، در سال ۱۳۱۲ خورشیدی در «سردشت پتابجوی»، از توابع ولسوالی ورس واقع در ولایت بامیان در خانوادهی مذهبی متولد شد. از کودکی علایم نبوغ و تیزهوشی در حرکات و رفتار وی مشاهده میشد. مادرش بانوی متدینه و پدرش فردی محترم […]
(حجت الاسلام شهید شیخ احمدعلی راجی)
شهید استاد شیخ احمدعلی را جی، فرزند حسینعلی کفتان، در سال ۱۳۱۲ خورشیدی در «سردشت پتابجوی»، از توابع ولسوالی ورس واقع در ولایت بامیان در خانوادهی مذهبی متولد شد. از کودکی علایم نبوغ و تیزهوشی در حرکات و رفتار وی مشاهده میشد. مادرش بانوی متدینه و پدرش فردی محترم و اجتماعی بود. از کودکی تحت تربیت و تعلیم مادر قرار گرفت. این مادر فداکار اندوختههای علمی خود را به فرزندش یاد داد. به خاطر استعداد سرشاری که داشت، در مدت کوتاهی قرآن را آموخت. سپس به یادگیری کتب دینی مشغول شد. در ادامهی تحصیل مدت زمانی نزد جد گرامیاش به شاگردی پرداخت. استعداد و توانایی یادگیریاش شگفت انگیز بود. هرآنچه می آموخت بلافاصله به حافظه میسپرد.
شهیداحمدعلی تشنهی معرفت و رسیدن به حقیقت بود. به همین جهت درصدد پیدا کردن راهی برای رسیدن به دریای بیکران حقیقت و دانایی برآمد. سن و سال چندانی نداشت؛ اما ارادهی پولادین در وجودش موج میزد. با هماهنگی والدین برای افزودن به کمالات علمی به لعل و سرجنگل رفت، از محضر علما و فضلای آن دیار کسب فیض نمود و به دانایی و معرفت شناسی خود افزود.
وی در ادامهی روند تحصیل، نزد یکی از علمای برجستهی یکاولنگ، بخش دیگر از معارف اسلامی را فراگرفت. این عالم ربانی پس از آنکه اندوختههای علمی خود را به شاگرد خویش آموخت؛ به نبوغ شهید احمدعلی بیشتر پیبرد؛ به همین جهت این طلبهی جوان و حقیقت جو را به مسافرت علمی به حوزه های بزرگ علمیه ترغیب کرد. شهید احمدعلی؛ در عین ذکاوت فکری، از ادب و تربیت قابل تحسین برخوردار بود. از نصیحت و پند دیگران به بهترین وجه بهره میگرفت. هنگامی که به زادگاه خویش بازگشت، تصمیم گرفت جهت ادامهی تحصیلات به عتبات عالیات سفر نماید. به همین نیت، وسایل و مقدمات سفر را فراهم نمود.
در این زمان بیماری بر وجودش عارض شد. این رُخداد او را از سفر باز داشت. متعاقب آن در بین فامیلهایش، شکررنجیهایی به وجود آمد که پدر شهید را جی تصمیم گرفت با خانوادهاش از منطقه کوچ نماید. آنان بدون اینکه منطقهی خاصی را در نظر داشته باشند، بهسمت نواحی شمال افغانستان حرکت کردند. شهید را جی نیز در این سفر همراه پدر بود. آنان از ابتدای سفر از سرپل اطلاع دقیقی نداشتند؛ مقصد سفر هم سرپل نبود. این طلبهی جوان در کنار پدر و مادر و برادرانش راههای صعبالعبور و کوههای سر به فلک کشیده را پشت سرگذاشتند. در نهایت خود را در میان مردم مهمان نواز «میاندره» سرپل یافتند، وقتی اینان خودشان را در میان مردمان صمیمی، با محبت، خونگرم، مهمان نواز و دیندار دیدند، تصمیم گرفتند تا در آنجا ماندگار شوند.
شهید شیخ احمدعلی طلبهی با نشاط و خوش اخلاق بود. به پیشنهاد مردم منطقه به عنوان امام جماعت « میاندره» پاسخ مثبت داد. در مدت یک سال خدمت شایانی در آگاهی مردم از خود به جا گذاشت. در این مدت علاوه بر سخنرانی و بیان احکام اسلامی، برای کودکان و نونهالان منطقه به تدریس میپرداخت. از اولین تجربهی تبلیغی و معلمی احساس رضایتمندی داشت. سکونت در میاندره زمینهساز آشنایی بیشتر شهید شیخ احمدعلی را جی با مسایل فرهنگی، دینی، اجتماعی و ترکیب قومی سرپل گردید. این امر توجه او را برای تغییر مکان و گشت و گزار به مناطق دیگر جلب کرد. در همین راستا همراه خانوادهاش بار سفر را بست و از میاندره به آقتاش سرپل عزیمت کرد.
پس از ورود به آقتاش، قریهی «چهاریکه شهید» را برای سکونت خویش برگزید. شیخ جوان شور و نشاط فوق العادهای داشت. خط زیبا و تسلط بر تجوید قرآن، بیان رسا و گفتار روان به جذابیت اجتماعیاش میافزود. پس از استقرار در محل جدید به عنوان امام جماعت قریه مشغول فعالیت فرهنگی شد. بلافاصله کار تدریس برای دانش آموزان را آغاز کرد. روزهای جمعه برای مردم به سخنرانی و بیان احکام میپرداخت. یک سال دیگر از زندگی با برکت خود را در راه ترویج مکتب اسلام گذراند.
بنا بر دعوت مردم قریهی «عرب جدید» از چهاریکه نقل مکان کرد و به قریهی یادشده رفت. به مدت یک سال، خدمات ارزندهی فرهنگی برای مردم مسلمان این منطقه بهعمل آورد. در مدت این دو سال، شناخت شهید شیخ احمد نسبت به جامعهی سرپل چند برابر شد. از نیازها، مشکلات، راهکارها و چگونگی بالابردن سطح فکری و مبانی اعتقادی مردم اطلاع کافی پیدا کرد.
شهید را جی به دنبال درخواست اهالی قریهی «عرب قدیم» به آنجا عزیمت کرد. بعد از استقرار در محل جدید، تداوم تدریس و تحت تعلیم قرار دادن، از فعالیتهایی بود که این روحانی جوان با جدیت تمام آن را دنبال کرد. در این دوره شناخت و درک متقابل او با مردم بیشتر از گذشته برقرار گردید. از یک سو مردم جذب سخنرانی، روشنفکری و خدمات فرهنگی این روحانی بودند و از سوی دیگر روحیهی مهمان نوازی، وفاداری و اسلام خواهی مردم آقتاش و نیاز به خدمات نوین فرهنگی برای جامعهی آن روز، شهید شیخ احمدعلی را مجذوب ادامهی اقامت در سرپل نمود. بر همین اساس وی تصمیم گرفت تا آقتاش را برای زندگی دایمی خویش انتخاب نماید.
استاد شهید را جی در هر شرایط از عمر با برکت خود بهترین بهره را میگرفت. با فراهم شدن شرایط در کنار تدریس، به تحصیل نیز میپرداخت. علم و معرفت را از هر کس فرا میگرفت و در این راستا به اختلاف روش با دیگران توجه نمیکرد. هنگامی که «شهید شیخ ناصر فیاض» در سرپل تدریس میکرد، شهید را جی مدت زمانی از علم و فضل این روحانی برجسته کسب فیض نمود و به اندوختههای علمی خود افزود.
شهید را جی در همین دوره تشکیل خانواده داد. که از زندگی مشترک وی دو پسر بهیادگارماندهاند.
شهید را جی، در این برهه از زمان، جذب طلبه از مناطق و قریههای مختلف را در قریه عربقدیم آغاز کرد. در سالهای اول در تکیهخانه تدریس میکرد. پس از استقبال گستردهی مردمی و افزوده شدن بر تعداد شاگردان، تصمیم به توسعه و گسترش اماکن مذهبی گرفت. در مرحلهی اول «تکیهخانه» را توسعه داد. چند سال دیگر در «تکیهخانه» به تعلیم و تربیت شاگردان خویش پرداخت. وی در کنار تدریس به تبلیغ نیز ادامه داد. جلسات سخنرانیاش در روزهای جمعه بیوقفه ادامه یافت. هر روز به مخاطبان و شاگردان وی افزوده میشد. افراد زیادی از قریههای دیگر در جلسات سخنرانیاش حاضر میشدند. استقبال عمومی سبب شد تا به فکر چارهای برای ساخت محلی برای اسکان طلاب بهعمل آورد. به همین نیت راه گفتگو با ریشسفیدان منطقه را برگزید. پس از مشورت و اعلام آمادگی مردم خیراندیش و فرهنگ دوست آقتاش، تصمیم به ساخت مدرسهی علمیه گرفت. در همین راستا یک قطعه زمین از طرف یکی از بزرگان قریهی عرب قدیم، به نام «حاج غلام علی» جهت احداث مدرسه اهدا گردید. سپس با حضور پرشور مردم منطقه، توسط استاد شیخ احمدعلی را جی، کلنگ ساخت حوزهی علمیه در محل یادشده به زمین زده شد. این مدرسه تحت نظارت ایشان با تعدادی حجره به اضافهی «مدرس» ساخته و در سال ۱۳۴۷ خورشیدی، مورد بهره برداری قرار گرفت از آن پس طلاب زیادی از مناطق دیگر جهت استفاده از فضایل علمی شهید شیخ احمدعلی وارد این مدرسه شدند.
شهید را جی از هر جهت یکی از اعجوبههای دوران خویش بود. وی در کنار تدریس به شکل گسترده به تحقیق نیز میپرداخت. در این مدت همراه با تدریس، صدها جلد کتاب تهیه و به مطالعهی آنان میپرداخت. به همین جهت ایشان یکی از جامعترین عالمان روزگار خود در وسعت معلومات و تنوع اطلاعات بود. بخاطر مطالعات زیاد و برخورداری از نبوغ وهوش سرشار در علوم مختلف یدطولایی پیدا کرد. علاوه بر ادبیات عرب، اصول، فقه، فلسفه و…، در علوم جدید و پاسخ به شبهات روز که در آن دوره از طرف کمونیستها بر مبانی دینی وارد میگردید، اطلاعات دقیق و عمیق داشت. مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مسایل منطقهی، کشوری و بینالمللی را به خوبی درک و تحلیل میکرد. شهید را جی، عالم بیمدعا و خدمت گزار صدیق اسلام و مدافع مکتب اهلبیت (ع) بود.
فعالیتهای علمی و تحقیقاتی استاد شهید شیخ احمد را جی به سرپل محدود نمیشد؛ بلکه ایشان در سالهای بعد با مسافرتهای متعدد به مزارشریف و کابل که در آن دوره مراکز تضارب افکار و تقابل جریانهای اسلامی در برابر افراطگریهای کمونیستی و دیگر جریانهای لائیک و ضددینی بود، به بیان اندیشههای خود میپرداخت. وی طی چندین مسافرت که بعضاً ماهها به طول میانجامید، با علمای مزارشریف مخصوصاً شهید آیت الله سید نادر بحرالعلوم، شهید شیخ سلطانمزاری، شهید سیدعابدین واعظ مزاری و شیخ اسماعیل محقق دولتآبادی ارتباط نزدیک داشت و از فضایل علمی و معنوی ایشان بهره میگرفت.
شهید را جی در سالهای بعد مسافرتهای خود را به کابل افزایش داد. در این دوره بیشتر محورهای سفر ایشان دیدار با علما و دانشگاهیان مزارشریف و کابل بود. با سخنرانیهای جذاب و پر محتوای خود، حیرت و تحسین همگان را بر میانگیخت. به همین جهت به سرعت از شهرت بالایی برخوردار گردید. هر بار در جمع اساتید و دانشجویان دانشگاهها و دانشکدههای کابل و مزارشریف به بیان اصول و مبانی اسلامی میپرداخت. در نشستهای پرسش و پاسخ شرکت میکرد؛ به سوا لات حاضران در جلسه پاسخ میداد. این دیدارها او را به عنوان یک شخصیت علمی در سطح ملی و کشوری مطرح کرد. بسیاری از افرادی که توفیق دیدار با ایشان را پیدا نمیکردند، از راه مکاتبه با وی تماس برقرار کرده و پاسخ های مورد نیاز خود را دریافت مینمودند.
شهید را جی نسبت به ائمهی اطهار(ع)، اخلاص و ارادت خاص داشت. آرزوی زیارت را از اوایل جوانی در دل میپروراند. در سال ۱۳۵۲، پس از فراهم شدن شرایط، عازم سفر به عتبات عالیات عراق گردید. این یک سفر معمولی نبود؛ بلکه از هر جهت برای ایشان برکت و رسیدن به رستگاری محسوب میشد. در این سفر علاوه بر زیارت، با مراجع تقلید و علمای بزرگوار آن دوره دیدار و ملاقات داشت، با روند تحولات و تحصیل در حوزههای علمیهی نجف اشرف، قم و مشهد آشنا گردید. بعد از دیدار با حضرت امام خمینی(ره) کاملاً مجذوب اخلاق ، فضل، درایت، دیانت، وقار و افکار این شخصیت سیاسی و مذهبی شد.
هنگامیکه به کشور بازگشت، به تبلیغ و ترویج اندیشهها، افکار و روشهای مبارزاتی امام خمینی(ره) پرداخت و تا آخر زندگی از رهروان صادق و مخلص خط فکری ایشان بود.
در بهار ۱۳۵۷خورشیدی پس از آن که کمونیستها در کودتای خونین قدرت را در افغانستان بدست گرفتند، مرحلهای تازه از رویا رویی جریان ضد دینی در برابر مبانی اسلامی شکل گرفت. چند ماهی از حکومت کمونیستها در کشور میگذاشت که نوک تیز حملات تبلیغاتی و فیزیکی کمونیستها، روحانیون و افراد دینمدار را هدف قرار داد. از نیمهی دوم سال ۱۳۵۷، دولت نوپای کمونیستی از راههای مختلف درصدد تحت فرمان قرار دادن روحانیت بر آمد و از این میان شهید شیخ احمدعلی را جی فرد شناخته شده و مورد احترام جامعه و آگاه به مسائل روز بود. کمونیستها سالها کینهی وی را به دل ناپاک داشتند. شهید را جی از نیمهی دوم سال ۱۳۵۷، هماهنگ با سایر علمای شمال در روشنگری جامعه شتاب بخشید. روشنگری ایشان از رویحساب و برنامه ریزی شده بود. در عین حال که توطئههای ضد اسلامی رژیم را افشا میکرد؛ جامعه را به نظم و انضباط و کارهای هماهنگ و وحدت گرایانه دعوت مینمود.
در زمستان ۱۳۵۷، بعد از تعطیلی مدارس و رفتن معلمان دولتی، فضای مناسبتری برای انتشار اندیشههای نوین شهید را جی فراهم شد. دولت اول فصلبهار ۱۳۵۸ شمسی، را برای اجرای این توطئه برگزید. با شروع قیام در مناطق بلخاب، کوهستان سرپل، سوزمهقلعه، سنگچارک، طرح دولت کمونیستی در مناطق یادشده خنثی شد، اما رژیم بلافاصله آن را در نواحی مرکزی و ولسوالی سرپل به اجرا گذاشت. قبل از اجرا شدن طرح یادشده، تعدادی از افراد نزد استاد را جی رفتند و از ایشان خواستند که برای حفظ جان خود، منطقه را ترک نمایند. اما این عالم فرزانه که شهادت را مایهی رستگاری میدانست و به آن ایمان راسخ داشت و جان خود را عزیزتر از جان اقشار دیگر جامعه نمیدانست تا اینکه در سال ۱۳۵۸، استاد عالی مقام شهیدشیخ احمد را جی توسط حاکم نظامی سرپل به حکمرانی فراخوانده شد. این عالم عامل برای جلوگیری از آسیب رسیدن به مردم مسلمان منطقه به شهرسرپل رفت. حاکم سرپل، شهید را جی را به شبرغان منتقل کرد. به این ترتیب حجت الاسلاموالمسلمین شهید شیخ احمدعلی را جی به سفری رفت که برگشتی در آن نبود. از آن پس از نحوهی شهادت و محل دفن استاد شهید شیخ احمدعلی را جی اطلاع دقیق در دست نیست.[۱]
[۱] . برگرفته از:
– نشریه نجات، سال ۱۳۷۷، شماره ۱۱، ص ۲ .
– وبلاک شهیدان سرپل .
– جزوه منتشر شده از سوی بنیاد فرهنگی نور تحت عنوان«یادی از زندانیان سیاسی ولایت سرپل» .
– اظهارات استاد غلام علی صارم، رئیس موسسه فرهنگی، اجتماعی اعتصام .
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبسایت برای جهاد فرهنگی افغانستان محفوظ است و هر گونه کاپی برداری از مطالب این وبگاه با ذکر منبع بلامانع میباشد.