در عالم نا باوری خبر غروب ستارهی از آسمان علم و فقاهت، خطیبی از اهالی منبر و تبلیغ معارف اسلامی، استاد وارسته و فخر حوزات علمیه، حضرت آیتالله حاج سید حسین جوادی باعث تأثر وتأسف دوستان، مریدان و شاگردان آن عزیز سفر کرده گردید، نگارنده این مصیبت را به تمامی بستگان، منسوبین و علاقمندان سیدجلیلالقدر […]
در عالم نا باوری خبر غروب ستارهی از آسمان علم و فقاهت، خطیبی از اهالی منبر و تبلیغ معارف اسلامی، استاد وارسته و فخر حوزات علمیه، حضرت آیتالله حاج سید حسین جوادی باعث تأثر وتأسف دوستان، مریدان و شاگردان آن عزیز سفر کرده گردید، نگارنده این مصیبت را به تمامی بستگان، منسوبین و علاقمندان سیدجلیلالقدر مرحوم آقای جوادی تسلیت و تعزیت گفته، برای آن مرحوم علو درجات و برای بستگان و بازماندگانش صبر و اجر جمیل از پیشگاه قادر لایزال آرزومندم.
مرحوم حاج سید حسین جوادى، فرزند مرحوم سید امیرجان، یکی از شاگردان و بنی اعمام صاحب مصباح الاصول، اسوهی تقوا، علم، جهاد و سیاست، حضرت آیتالله العظمی علامه شهید سید محمد سرور واعظ، دوست صمیمی و همفکر علامه شهید سید اسماعیل بلخی بود.
مرحوم سید حسین جوادی قبل از کودتای ۷ ثور ۱۳۵۷ خورشیدی در سنگر تبلیغ و منبر مورد توجه مردم کابل بود و از دیگر ویژگیهای آن مرحوم این بود که عالم نترس، پرصلابت، متین و زمان و مکان شناس بود.
استاد جوادی در آغاز جوانى به تحصیل علم علاقهمند و از استعداد فوق العاده برخور دار بود، قسمتى از ادبیات را در زادگاهش کجاب بهسود فراگرفت و بعداً رهسپار کابل و تا سطوح عالیه را در حوزه علمیهی محمدیه از محضر حضرت آیتاللهالعظمی شهید سید محمد سرور واعظ و دیگر بزرگان حوزه علمیهی کابل بهپایان رسانید و آن گاه براى ادامهى تحصیل وکسب تخصص در رشتههاى معارف دینى رهسپار حوزه علمیه قم شد و چند سالى را در علوم حوزوى به ویژه فقه و اصول مهارت و تخصص یافت و سالیانى متمادى در حوزه علمیه قم و شهررى تهران مشغول تدریس و تبلیغ بود.
مرحوم جوادى از همان کودکى زبان گویا و بیان گیرا وجذاب داشت، وقتى او در هر منطقهى منبر مىرفت با استقبال پرشکوه وگرمى مردمى رو برو میشد.
آیتالله جوادی در کنار فن خطابه، فضایل علمى و تحقیق، اشعار زیادى به زبانهاى عربى و فارسى گفته که در این جا به چند فرد شعر فارسى وى اشاره مىشود:
اى دل شوریده حال در غم و رنج و ملال
این همه از دل منال شام سحر مىشود
اشک ترا در بصر داغ ترا برجگر
از سخن رهگذر دوست خبر مىشود
آیتالله جوادی علاوه بر استفاده از حلقات درسی مراجع عظام در حوزه علمیه قم، ارتباط تنگاتنگ با آیات عظام؛ گلپایگانی، مرعشی نجفی، وحید خراسانی، مکارم شیرازی و دیگر استوانههای حوزه داشت و او به عنوان شخصیت فرهیخته واندیشمند در مباحث متعارف حوزوی مثل فقه و اصول و همین طور در زمینهی تاریخ و ادبیات عربی و فارسی و قصص و حکایات نیز تسلط جالب توجهی داشت و به همین خاطر جلسات ایشان با علما و فضلا همواره توأم با طرح مسائل علمی و ادبی و نقل حکایات جالب و جذاب و اشعار ادبی و عرفانی همراه بود و بسیاری از بزرگان و علمای معروف و برجستهی شهر ری و تهران که در مراکز علمی و دستگاههای قضایی مصدر خدمت هستند از حلقهی شاگردان اوست و کرسی درس و خطابهأش مثال زدنی است.
جوادی عالم شوخ طبع، رفیق و دوست روزهای دشوار، خوش برخورد با اقشار مختلف جامعه و از نظر اخلاق، انسان وارسته و متخلق به اخلاق اسلامی و شخصیت متین و فوق العاده فروتن و متواضع بود و به احترام طلاب و حتی افراد عادی که بر وی وارد می شدند از جا بر می خاست و به آنان خوش آمد می گفت که این فرهنگ، برگرفته از مکتب پرافتخاراهلبیت(علیهمالسلام) میباشد که تفسیر واقعی از اسلام ناب محمدی(صلیاللهعلیهوآله وسلم) است.
حدیث مظلومیت جوادی و امثالهم این است که ما در زمان حیات آنعده از علما، قدر شان را نمیشناسیم، حتی نمیتوانیم زندگی نامهی علما را در زمان حیاتش بنویسیم و از افکار و اندیشهی آنها بهره مند گردیم وقتی دنیا را وداع گفت با اظهار تأسف و صرفاً با یاد آوری مقام معنوی و علمی شان اکتفا میکنیم و آن وقت جز نام و مرکب و کاغذ و خاطرات تلخ چیزی دیگری باقی نمی ماند و باخودش دفن خاک میشود و مثال معروف است که ما زندهی خوب و مردهی بد نداریم، برخی بزرگان ما تا زنده هستند با او مخالفت و حسادت میکنیم وقتی که دنیا را وداع گفت با عبارات عجیب و غریب به تعریف و تمجیدش میپردازیم.
اما آنچه در این میان جایش خالیست، زمان شناسی و مسئولیت پذیری نسل جوان علاوه به رغم دعاوی درشتی که داریم در دام غرور و غفلت گرفتار میشویم و متأسفانه برخی عملکردهای بزرگان را در زمان حیاتش نادیده گرفته که خسارت آن متوجه عقاید و باورهای کسانی می شود که از عمق کافی برخوردار نیستند.
مرحوم جوادی گذشته از آنکه سنگردار حوزه و تبلیغ بود، درآغاز جهاد اسلامی مردم افغانستان از پیشگامان و حمایت کنندگان مجاهدین و یکی از بنیان گذاران حزب حرکت اسلامى افغانستان و مسئولیت شوراى روحانیت مناطق مرکزى را عهده دار بود که پس از ایشان مرحوم حضرتآیتالله سید محمد تقی وحیدی این سِمت را عهده دار گردید.
سالها قبل که نگارنده در قم ساکن بودم گاهاً در منزلش به فیروزآباد تهران به دیدنش میرفتم و او در موضوعات مختلف سخن میگفت و خاطرات جالب و شنیدنی را یاد آور میشدند، از تألیفات و آثارش پرسیدم و آنچه به خاطر دارم موارد زیر را نام بردند:
او علاوه برتدریس، مدیر حوزه علمیه ولى عصر(عج) در شهر رى تهران و عضوشوراى روحانیت و همکار در یکی از مراکز تحقیقاتی مربوط آیتالله ری شهری بودند.
مرحوم جوادی سالها قبل(پیش از آغاز جهاد و شهادت آیتالله العظمی واعظ) در حوزه علمیه قم نیز کرسی تدریس داشت، آن زمان تعداد علمای افغانستان در حوزه علمیه قم انگشت شمار بودند و بر اساس نقل برخی بزرگان مرحوم جوادی در میان علمای قم مطرح بودند و باسفر حضرتآیتاللهالعظمی شهید واعظ به حوزات علمیه نجف، قم و مشهد در حوزه علمیه قم و دیدار مراجع وقت با علامه شهید واعظ، مرحوم جوادی و مرحوم واعظ زاده در اکثر دیدار و گفتگوها که بیشتر در دارالتبلیغ قم انجام میشد حضور داشتند.
نگارنده اولین بار آیتالله جوادی را سال ۱۳۶۷ خورشیدی در قم ملاقات نمودم و هرچند آن زمان وی ساکن تهران بودند، حجتالاسلام حاج سید محمد سجادی مرا به مرحوم جوای معرفی و تقاضا نمودم که با همکاری وی در مدرسهی مؤمنیهی قم برای تحصیل علوم حوزوی حجره داشته باشم، ایشان با خط زیبایی که داشت مرا به آقا زاده آیتاللهالعظمی مرعشی نجفی معرفی فرمودند، دکتر مرعشی با دیدن نامهی مرحوم آقای جوادی خیلی به من احترام گذاشت، بارها به دیدن او به تهران میرفتم و خاطرات زیادی را از ایشان دارم، وی رفیق و دوست صمیمی پدرخانمم، شخصیت پارسا و پرتلاش و از یاران شهید علامه واعظ، مرحوم حجتالاسلام سید امیرحسین جوادی از اعضای هیأت امنای مدرسه محمدیهی کابل بود حکایات جالب وجذابی داشت و در اولین سالیاد او سال ۱۳۷۹ در قم سخنرانی نمودند که گفتههایش در این نوشتار مختصر نمیگنجد و او قبل از کودتای ۷ ثور ۱۳۵۷ خورشیدی نیز در کابل از اهل منبر و با بسیاری از بزرگان و خطبای مشهور پهلو میداد، کابلیان قدیم از خدمات تبلیغی وی به خوبی یاد میکنند.
مرحوم جوادی در خانواده فقیر و بیبضاعت و روزگاران سخت و دشواری را سپری نمود و اما با همهی مشکلات و رنجها دست و پنجه نرم کرد و در سنگر حوزه و تبلیغ افتخار آفرید.
خداوند او را با اجداد طاهرینش محشور فرماید.
نویسنده: سیدجعفرعادلی«حسینی»
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبسایت برای جهاد فرهنگی افغانستان محفوظ است و هر گونه کاپی برداری از مطالب این وبگاه با ذکر منبع بلامانع میباشد.